رحمه العالمين تبليغ دين است، اين آخرين نكته اي است كه من راجع به تبليغ فهميده ام. خيلي هم نكته قشنگ، قرآني و لطيفي است تبليغ دين رحمت الهي است. بنابراين اگر هر كدام از پژوهشگران، مبلغين و علما كه تبليغ دين هم مي كنند خوش به حالشان. هر كدام فقط نشسته اند پژوهش مي كنند و تبليغ نمي كنند از رحمت دور هستند. هر كس در هر شرايطي در فضاي خودش بايد تبليغ كند.
تبليغ لازم نيست رزمي يا فني باشد، مثل كشتي كه لازم نيست رزمي و فني باشد. يك كشتي داريم كه رزمي و فني است، ده ها و صد ها مهندس و متخصص روي آن كار مي كنند تا ساخته شود. يك كشتي هم طبيعي است مثل يك برگ زدي كه در آب افتاده و مورچه ها هم ميروند روي آن سوار مي شوند و هيچ مهندسي هم روي آن كار نكرده است. يعني تبليغ مي شود از ساده ترين ابزار باشد و يا از پيچيده ترين ابزار. تبليغ هم مي شود تن به تن باشد، هم مي تواند اجتماعي باشد.
* انتخابات در قرآن
ملاك انتخاب در قران آيات زيادي است.
١- ايمان
«افمن كان مومنا كمن كان فاسقا»
ايمان شرط است.
٢- تقوا
«ان اكرمكم عندالله اتقاكم»
٣- علم
«هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعلمون»
٤- توان جسمي و مغز طراحي
مغز آن بتواند طراحي كند و بدنش هم بتواند عمليات انجام دهد «و زاده بسطة في العلم و الجسم»
٥- علم حفاظت
يوسف به پادشاه مصر گفت به من پست بده كه اختيار گندم در دست من باشد.
«اجعلني علي خزائن الارض..» بعد گفت چرا؟ گفت «اني حفيظ عليم» قدرت حفاظت. بتوانم بيت المال را حفظ كنم و هدر نرود.
٦- هجرت
قرآن مي گويد كساني كه ايمان دارند و از سر جايشان تكان هم نمي خورند را، نه دوست شان داشته باشيد، نه به آنها پست دهيد"و الذين امنوا و لم يهاجروا" اگر امنو هست ولي هجرت نمي كنند مالكم حق نداريدمن ولايتهم من شي نه هيچي دوستشان داشته باشيد، نه هيچي پستي به آنها بدهيد.
٧- سابقه
«و السبقون السابقون اولئك المقربون»
٨- جهاد
«فضل الله المجاهدون علي اقاعدين»
اما كجا سراغ كي نرويم؟
مي گويد آنهايي كه قلابي اند.
١- اشك قلابي
گول نخوريد ، برادران يوسف او را كه در چاه انداختند «و جاۆو اباهم عشاء يبكون» آمدند زار زار گريه كردند،يعني گريه قلابي هم داريم.
٢- مسجد قلابي
«و الذين اتخذوا مسجدا ضرارا»
٣- سخنراني قلابي
سخنراني قلابي هم داريم. قرآن مي گويد بعضي هم چنين حرف مي زنند كه پيغمبر هم بهتش مي برد. «يعجبك قوله» يعني قول او، تو پيغمبر را هم به تعجب وا ميدارد.
٤- قسم قلابي
به قسم هم گول نخوريد. «اتخذو ايمانهم جنة» اينها قسم مي خورند اما چيز ديگري از آب درمياد.
٥- ايمان قلابي
به ايمان هم گول نخوريد. ممكن است ايمانشان الكي باشد. جمعي از يهودي ها از بزرگانشان گفتند صبح ميرويم، ايمان مي آوريم غروب برميگرديم. 2 تا فايده دارد برايمان، يكي تو دل مسلمان ها خالي ميشود كه مي گويند علماي يهودي كه صبح ايمان آوردند غروب برگشتند. مي گويند معلوم است آنها در دين اسلام چيز درست حسابي ندارند، صبح رفتند غروب بر گشتند مثل اين مي ماند كه چند تا استاد دانشگاه بيايند و بعد وسط سخنراني من بروند. شما همه تان مي گوييد چي شد. هم تو دل مسلمانان خالي ميشود و هم يهودي ها حرارت مسلمان شدن پيدا نمي كنند. يك تهاجم فرهنگي بود كه پيغمبر از طرف خدا متوجه شد و وحي آمد امروز صبح يك سري از يهودي ها مي آيند و تا غروب هم بر مي گردند. به مسلمان ها بگو نه از آمدنشان خوشحال بشوند و نه از رفتنشان. اسلامشان تاكتيكي است، ممكنه ايمان هم تاكنيكي باشد.
به كي راي دهيم؟
بصيرت
گول قسم نخوريم.گول گريه نخوريم. گول لباس نخوريم.گول ريش نخوريم.گول هيچي نخوريم. اگر يك دوره قرآن بينيد هيچ وقت و هيچ كجا معطل نمي شويد.