وب سايت شخصي ولي اله ديني : شرايط وموانع استجابت دعا
جمعه، 28 اسفند 1388 - 02:41 کد خبر:44
مهمترين شرايط استجابت دعا، مصلحت بودن آن است . چه بسا كسي چيزي را از خدا بخواهد كه به مصلحتش نيست و چون خداي عزوجل ارحم الراحمين است و به بندگانش لطف دارد، قطعا مصلحت بنده اش را مي خواهد و لذا اگر در حالي كه مطلب درخواستي ...


     دانستني هايي از قرآن :

«و قال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين »

پروردگار شما گفته است : مرا بخوانيد تا خواسته هايتان را اجابت كنم و برآورده نمايم . همانا كساني كه از عبادت من (درخواست و سؤال از من) سرباز مي زنند و سركشي مي كنند ، به زودي با ذلت و خواري وارد دوزخ مي شوند .

خداوند در اين آيه شريفه به صراحت اعلام مي دارد كه هر كه مرا بخواند و از من چيزي بطلبد ، دعايش را مي پذيرم و به استجابت مي رسانم و حاجتش را برآورده مي كنم . سپس تاكيد مي كند كه هر كس از دعا كردن سرپيچي و عصيان كند و از سؤال و نيايش به درگاهم تكبر نمايد و مرا نخواند ، او را با ذلت به جهنم افكنم .

واژه عبادت كه در اين آيه آمده است ، مقصود از آن به فرموده امام باقر عليه السلام دعا است ، زيرا برترين و با فضيلت ترين عبادت و بندگي خدا ، دعا و سؤال از درگاه اوست .

از امام باقر عليه السلام سؤال مي شود: كدام عبادت افضل است ؟ مي فرمايد : چيزي نزد خداي عزوجل برتر از دعا نيست كه از او سؤال و درخواست كنند وآنچه را نزد اوست از او بخواهند و هيچ كس نزد خدا دشمن تر نيست از كسي كه در عبادت و پرستش ذات مقدسش گردنكشي كند و آنچه را نزد او است درخواست ننمايد .

پرسشي كه به نظر مي رسد اين است كه با اين صراحت بيان آيه مباركه در استجابت دعاي مؤمنان ، چرا درخواست ها به استجابت نمي رسد؟

در اين باره مطالب جالب و زيادي در روايات معصومين عليهم السلام آمده كه بهتر است بدون هيچ حاشيه اي از آنها استفاده كرد .

شرايط استجابت دعا :
مهمترين شرايط استجابت دعا، مصلحت بودن آن است . چه بسا كسي چيزي را از خدا بخواهد كه به مصلحتش نيست و چون خداي عزوجل ارحم الراحمين است و به بندگانش لطف دارد، قطعا مصلحت بنده اش را مي خواهد و لذا اگر در حالي كه مطلب درخواستي به مصلحت سؤال كننده نباشد ، به اجابت برسد ، قطعا قبيح است و خداي سبحان از هر قبيحي منزه است ، يا اينكه ممكن است مطلب درخواستي غير ممكن باشد يا داراي مفسده اي - چه در كوتاه مدت و چه در دراز مدت - براي درخواست كننده باشد ، كه ما بيشتر بر درگاهش عجز و لابه كنيم و به خاك افتيم و دعا و نيايش نمائيم و اگر در اين دنيا ، دعاي ما - طبق مصالحي كه بسياري از آنها بر ما پوشيده است - به استجابت نرسد، قطعا بر سرمايه آخرتمان افزوده مي شود و اجر و پاداش ما را عندالله زيادتر مي كند .

به هر حال لازم است انسان در هر حال از خدا بخواهد و دعا كند . معاوية بن عمار از امام صادق عليه السلام مي پرسد: جانم به قربانت! چه مي فرماييد درباره دو نفر كه با هم وارد مسجد شدند، يكي بيشتر نماز مي خواند و ديگري بيشتر دعا مي كند، كدام يك برترند؟ حضرت پاسخ مي دهد: هر دو كار نيكي انجام مي دهند . عرض مي كند: دانستم ولي كدام يك - به هر حال - برتر است؟ مي فرمايد: او كه بيشتر دعا مي كند . آيا نشنيدي كه خداي سبحان مي فرمايد: «ادعوني استجب لكم » . دعا همان عبادت بزرگ است .

يكي ديگر از شرايط استجابت دعا اين است كه انسان به پيماني كه با خدا بسته است وفادار باشد . پيمان با خدا اين است كه در برابر احكام و اوامرش اطاعت كنيم و سر فرود آوريم و از دستورهاي الهي سرپيچي ننمائيم ، در آن صورت اگر درخواستي كرديم ، بي گمان مورد استجابت قرار مي گيرد .

شخصي از امام صادق عليه السلام پرسيد: خدا مي فرمايد: «ادعوني استجب لكم » و با اين حال ما هرچه دعا مي كنيم به استجابت نمي رسد؟ ! حضرت فرمود: روا نشدن دعاهايتان براي اين است كه شما به عهد و پيمان خود با خداوند وفا نمي كنيد . خداوند مي فرمايد: «اوفوا بعهدي اوف بعهدكم » به پيمان من وفادار باشيد ، من هم به پيمانم وفا مي كنم . «والله لو وفيتم الله لوفي لكم » به خدا قسم اگر وفا كنيد ، خدا نيز وفا مي كند .

شرايط ديگر استجابت دعا، دانستن جهت و روش دعا كردن است . در روايتي كه نويسنده كتاب «نورالثقلين » نقل كرده، راوي از امام صادق عليه السلام مي پرسد: چرا دعاي ما به استجابت نمي رسد؟ حضرت مي فرمايد: بايد روش دعا كردن را بياموزيد . سؤال مي كند : روش چيست ؟ مي فرمايد: «تبدا فتحمد الله و تذكر نعمه عندك ثم تشكره ثم تصلي علي النبي و آله ثم تذكر ذنوبك فتقر بها ثم تستعيذ منها ، فهذا جهة الدعاء» در آغاز دعا، خدا را ستايش مي كني و نعمتهايش را به ياد مي آوري سپس شكر و سپاس مي كني و بر پيامبر و اهل بيتش درود مي فرستي، سپس گناهانت را يادآور مي شوي و به آنها اعتراف مي كني و به خدا پناه مي بري . اين روش دعا كردن است .

شرط ديگر دعا صلوات است . در روايتي حارث بن مغيره از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه فرمود : هرگاه خواستي دعا كني ، خدا را ستايش و تمجيد و حمد و تسبيح و تهليل كن و پس از حمد و ثناي پروردگار ، بر محمد و آلش صلوات و درود بفرست ، سپس دعاي خود را با خدايت مطرح كن .

امام صادق عليه السلام - طي روايت ديگري - مي فرمايد: هر كه از خدا چيزي را بخواهد، پس بايد در آغاز، بر محمد و آل محمد درود فرستد سپس حاجتش را بيان كند و بعد از آن دوباره با صلوات بر پيامبر و اهل بيتش ، سخنش را به پايان برساند ، همانا خداي عزوجل كريم تر از آن است كه دو طرف دعا را (كه صلوات مي باشد) بپذيرد و خود درخواست را كه در وسط قرار دارد ، رها نمايد .

آخرين شرط استجابت دعا شناخت است كه شرط بسيار دشواري است . البته شناخت از شخصي با شخص ديگر تفاوت دارد . قطعا شناخت واقعي نزد پيامبر و خاندان معصومش است و بس، ولي بهر حال هر كس بايد تا اندازه اي خدا شناس باشد . در كتاب توحيد از امام كاظم عليه السلام روايت شده كه فرمود : گروهي از امام صادق عليه السلام پرسيدند : چرا خدا را مي خوانيم و اجابتمان نمي كند ؟ فرمود : زيرا كسي را مي خوانيد كه او را نمي شناسيد .

از خداي متعال خالصانه درخواست مي نماييم خود را به ما بشناساند «اللهم عرفني نفسك » تا در اين ايام و ليالي مبارك قدر كه ايام دعا و استجابت دعا است ، توفيق دعا كردن را بيابيم و با شناخت و معرفت خدا را بخوانيم و به خواست خداوند دعاهايمان به استجابت رسد و مقبول درگاه ذات مقدسش قرار گيرد . آمين رب العالمين    
 
 موانع استجابت دعا:
 
براي تحقق هر كاري گذشته از وجود اسباب، نبودن مانع نيز لازم است و تنها دراين صورت پيدايش آن كار ضروري خواهد بود.
براي مثال; رويش بذر سالم در دل خاك مرطوب مشروط به اين است كه آفتاب سوزان يا سرماي شديد بر سر راه بذر آن قرار نگيرد.
در دعا نيز بايد به موانع توجه داشت و آنها را از سر راه برداشت. برخي ازموانع عبارتند از:

1-تنافي با سنتهاي آفرينش

خواسته اي كه در دعا عرضه مي شود، بايد مخالف سنت هاي الهي كه خداوند بر پايه حق و حكمت بنا نهاده است نباشد.
از جمله سنت هاي خداوند اين است كه; براي هر يك از انسانها اجلي قرار داده كه در صورت حتمي بودن گريز از آن نيست. بنابراين اگر كسي دعا كند كه بخواهد خداعمر بي پايان به او بدهد و يا مريضي را كه اجل حتمي او فرا رسيده است، از مرگ برهاند، اجابت چنين خواسته اي به معناي تعطيلي در قانون قطعي الهي و يا وروداستثنا در حريم آن است و اين خود مانع از اجابت دعاست.
قرآن كريم در اين باره مي فرمايد:
«وانفقوا من ما رزقناكم من قبل ان ياتي احدكم الموت فيقول رب لولا اخرتني الي اجل قريب فاصدق و اكن من الصالحين و لن يوخر الله نفسا اذا جاء اجلهاوالله خبير بما تعملون ».
«از آنچه به شما روزي كرده ايم انفاق كنيد، پيش از آن كه مرگ يكي از شما فرارسد، آنگاه بگويد: پروردگارا چرا مرگ مرا تا زماني اندك به تاخير نمي اندازي،تا صدقه دهم و از صالحان باشم و هرگز خداوند اجل هيچ كس را وقتي فرا رسد، به تاخير نخواهد انداخت ».

2 -تزاحم دعاها

گاهي شخصي كه از ستم ديگران به ستوه آمده، عليه ستمگران دعامي كند و از خداوند انتقام خود را مي طلبد ولي در همين حال اين شخص به ظاهر مظلوم به خاطر ستمي كه خود به ديگري كرده، مورد غضب قرار گرفته است. همين تزاحم دعاهامي تواند مانع استجابت گردد. تزاحم در حديث قدسي يكي از موانع دعا معرفي گرديده است خداوند متعال در اين باره مي فرمايد: «... اما ان تكون ظلمت احدا فدعا عليك فتكون هذه بهذه...» يا اين است كه تو به ديگري ستم كرده اي و او بر ضرر تو دست به دعا برداشته است پس اين به [واسطه] آن [دفع مي شود.] از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده است كه: «هر گاه شخصي مورد ستم ديگري واقع شود، سپس عليه اواز درگاه خداوند تقاضاي انتقام كند، خداوند مي فرمايد: شخص ديگري هست كه ادعادارد از سوي تو مظلوم واقع شده و بر تو نفرين مي كند، اگر مي خواهي تا دعاي تو رادر باره او و دعاي او را در حق تو به اجابت رسانم و گرنه هيچ يك را برآورده نمي كنم; تا از عفو خود شما را بهره مند سازم ».
گاهي هم انسان براي موفقيت خود دعا مي كند در حالي كه بسياري از اشخاص ديگر كه از دست او دل شكسته اند براي ناكاميش با دل سوزان و اشك ريزان دعا مي كنند.
بنابر اين دعا كننده بايد قبل از دعا، ديگران را از خود راضي سازد. امام صادق(عليه السلام) فرمود: «كان ابي يقول اتقوا الظلم فان دعوه المظلوم تصعد الي السماء».
پدرم همواره مي فرمود: از ستم به ديگري بپرهيزيد; زيرا دعاي مظلوم تا آسمان بالا مي رود.
و امام كاظم(عليه السلام) فرمود: «لا تحقروا دعوه احد فانه يستجاب لليهودي والنصراني فيكم و لا يستجاب لهم في انفسهم ».
دعاي هيچ كس را كوچك نشماريد; زيرا درخواست يهودي و نصراني در باره شما به اجابت مي رسد گر چه در باره خود آنان مستجاب نمي گردد.»

3 -نبود قابليت

قرآن كريم در واقعه طوفان نوح(ع) پس از آن كه درخواست حضرت، مبني بر نجات فرزندخويش، را نقل مي كند، مي فرمايد: «يا نوح انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح فلاتسالن ما ليس لك به علم اني اعظك ان تكون من الجاهلين ».
دعا كننده بايد قبل از دعا، ديگران را از خود راضي سازد. اي نوح [شايسته اين كه] از اهل تو [باشد] نيست و سر تا پايش ناصالح است. در باره آن چه به حقيقتش آگاه نيستي، از من چيزي مخواه، تو را پند مي دهم تا از جاهلان نباشي » ازاين روي كفر و عناد نسبت به حق مانع عنايت الهي و مشمول رحمت خاص او گشته و درلحظه انتقام رحمت عام را نيز تغيير مي دهد و هر دعايي حتي تقاضاي پيامبر بزرگ خداوند در حق پسر را بي تاثير مي سازد. در آيه اي ديگر خداوند متعال پيامبراكرم را مخاطب خويش ساخته، مي فرمايد:
«سواء عليهم استغفرت لهم ام لم نستغفر لهم لن يغفر الله لهم ان الله لا يهدي القوم الفاسقين ».
بر منافقان يكسان است كه تو در باره آنان طلب بخشش و غفران كني يا نكني [درهر دو صورت] خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزيد زيرا خداوند گروه فاسق را [در اثرلجاجت و سياهي قلبشان] هدايت نمي كند.
براي جلب رحمت الهي قلبي لازم است كه سالم از كفر و نفاق باشد; زيرا به فرموده قرآن مجيد: «يوم لا ينفع مال و لا بنون الا من اتي الله بقلب سليم ». در روزقيامت مال و فرزند سودي نمي دهد، جز قلب سالم.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: پدرم همواره مي فرمود: از ستم به ديگري بپرهيزيد; زيرا دعاي مظلوم تا آسمان بالا مي رود.
چه قلب وقتي از مرض كفر و نفاق سلامت يافت، شايسته پذيرش رحمت الهي مي شود ومواهب خداوندي به سويش سرازير مي گردد.
برخي ديگر از گناهان نيز قابليت پذيرش دعا را از بين مي برند. آنجا كه در دعاي كميل از زبان اميرمومنان مي خوانيم: «اللهم اغفرلي الذنوب اللتي تحبس الدعاء».
بارالها! گناهاني كه از من سرزده و مانع استجابت دعايم مي شود، بر من ببخش »،اشاره به همين واقعيت دارد.
محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل مي كند آن حضرت فرمود: «ان العبد يسال الله الحاجه فيكون من شانه قضاوها الي اجل قريب او الي وقت بطي فيذنب العبدذنبا فيقول الله تعالي للملك: لا تقض حاجته و احرمه اياها فانه تعرض لسخطي واستوجب الحرمان مني ».
بنده حاجتش را از خدا مي خواهد. بناي الهي نيز بر آن است كه خواسته اش را ديريا زود به اجابت رساند. آنگاه بنده گرفتار گناهي مي شود. خدا به فرشته اي كه مامور كار او است، مي فرمايد: خواسته اش را به انجام نرسان و او را از دست يابي به خواسته اش محروم كن! زيرا او خود را در معرض خشم من قرار داده و مستحق دوري از رحمت من گشته است ».
شخصي به رسول خدا عرض كرد:
«احب ان يستجاب دعايي فقال(ص):
طهر ماكلتك و لا تدخل بطنك الحرام ».
دوست دارم دعايم مستجاب شود.
حضرت فرمود: آذوقه ات را از مال شبهه ناك پاك كن و غذاي حرام در شكم خود جاي نده ».
و در حديثي قدسي خداوند متعال فرمود: «و ربما صلي العبد فاضرب بها وجهه واحجب عني صوته، اتدري من ذالك؟ يا داوود ذاك الذي يكثر الالتفات الي حرم المؤمنين بعين الفسق...».
چه بسا بنده نماز مي گزارد و من آن را رد كرده، به صورتش مي زنم و صداي مناجات او را از خود دور مي سازم. مي داني اين چه شخصي است؟ اي داوود، اين همان كسي است كه همواره چشم خيانت خويش را متوجه حرم [ناموس] مومنان ساخته است ».

4 -بي توجهي به واسطه ها

خداوند متعال خالق هستي و پديدآورنده نظام و سنن حاكم بر آن است، لذا دوست دارد انسانها به اين نظام احترام گذاشته، و در وصول به خواسته هايشان آن را از نظر دور نداشته و در عين حالي كه تاثير وسايل را درمقاصد خود به ذات حق مستند مي كنند، براي برآورده شدن نيازهاي خود، آنها را نيزبه كار بندند.
بر اين اساس قرآن كريم براي دفع شر كفار راه جهاد را پيش روي مومنان گذارده است و مي فرمايد: «و قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ...» با آنها بجنگيد، تاخداوند با دست شما كافران را به سزاي كارشان برساند».
در جاي ديگر كساني را كه در خانه نشسته و به اميد فتح از سوي خدا دست روي دست گذاشته و اقدامي نمي كنند توبيخ مي كند.
شخصي به امام صادق(ع) عرض كرد: دعا فرما تا خداوند به من روزي راحتي بدهد،حضرت فرمود: «برايت دعا نمي كنم. برو همان طور كه خداوند دستور داده، سعي و تلاش كن ».
در برخي احاديث از كساني كه بدون توجه به وسائلي كه خداوند قرار داده است،رفع مشكل خود را مي طلبند ياد شده است. اين گونه افراد در پنج دسته ذيل قرارمي گيرند:
كفر و عناد نسبت به حق مانع عنايت الهي و مشمول رحمت خاص او گشته و در لحظه انتقام رحمت عام را نيز تغيير مي دهد و هر دعايي حتي تقاضاي پيامبر بزرگ خداوند در حق پسر را بي تاثير مي سازد.
1. شخصي كه خداوند مالي به او عنايت كرده، و او با اسراف و تبذير و مصرف نابجا اموالش را به هدر مي دهد و از خداتقاضاي روزي مي كند.
2. مردي كه از سوء خلق همسر خود و اذيت هاي پي درپي او به تنگ آمده و از خدامي خواهد تا او را از دست آن زن راحت كند، حال آنكه خدا راه طلاق را در پيش روي او گذاشته است.
3. شخصي كه از آزار مكرر همسايه اش شكوه مي كند و او را به خاطر آن نفرين مي كند، در حالي كه مي تواند خانه اش را بفروشد و در جاي مناسبي منزل اختيار كند.
4. آنكه در خانه نشسته، كار نمي كند و از خدا طلب رزق مي كند در حالي كه خداوندراههاي روزي را پيش روي او قرار داده است.
5. كسي كه مالي را به ديگري قرض داده است و مقروض انكار مي كند.
سپس دست به دعا برداشته و از خدا برگشت مال خويش را مي طلبد، در صورتي كه خداوند به او دستور شاهد گرفتن داده است

                                                                    منبع:پايگاه حوزه