آرخا: روزنامه سراسري ايران امروز در شماره ۵۹۰۰ خود يادنوشت هايي براي پروفسور محمود آخوندي با عنوان « مشق اخلاق براي اهالي حقوق» منتشر كرد.
مردي از نسل طلايي حقوق دانان
دكتر علي دشتي
رئيس ستاد مركزي پاسخگويي به استعلامات حقوقي وزارت كشور
گمان مبر كه به پايان رسيد كار مغان
هزار باده ناخورده در رگ تاك است
براي دانشجويان دهه هفتاد و هشتاد استاد مرحوم دكتر آخوندي جايگاه ويژهاي دارد. كسي كه جزو نسل طلايي استادان رشته حقوق است، نسلي كه يك به يك رفتند و به جز معدودي نماندهاند. درگذشت دكتر مهدي شهيدي شايد شروعي بر پركشيدن اين نسل بود نسلي كه «فوت» كوزهگري حقوق را به نيكي دريافته بودند و حقوق و عدالت را همزاد ميپنداشتند و هدف حقوق را برقراري عدالت ميدانستند. درگذشت دكتر نوربها نيز كه جزو همان نسل طلايي محسوب ميشد غصههايمان را به مرور بيشتر كرد؛ نگراني از اينكه آيا دوستان و همنسلان ما ميتوانند بديل يا جانشيني براي آن بزرگان باشند. درگذشت استاد كاتوزيان كه مظهر واقعي تلفيق حقوق و عدالت بود ديگر غم بزرگ جامعه حقوقي بود. در همان زمان و در تشييع جنازه دكتر كاتوزيان عزيز، غم گراني مرا و دوستانم را فراگرفته بود. آرزو ميكرديم ديگراني مانند دكتر آخوندي بهسلامت باشند و تا مادر گيتي بديلي براي آنان فراهم نديده بر تارك حقوق بدرخشند.
همه آناني كه استاد آخوندي را از نزديك ميشناسند، ميدانند ايشان انساني آزاده و وارسته بودند. در فضايي كه انتقاد كردن از برخي قوانين و رفتارهاي خلاف قانون تحمل نميشد چه در كلاسها و چه در سخنرانيها، هرآنچه را حق مطلب بود بخوبي ادا ميكرد. براي ما دانشجويان دهه هفتادي كه با آرزوي تغيير و دگرگوني به دانشگاه آمده بوديم شنيدن آوازه استادي همچون آخوندي اشتياق زيادي براي درك محضرشان ايجاد ميكرد. ما كه علاوه بر آوازه و شهرت ايشان كتابهايش را نيز ديده بوديم انتخاب استادي همچون ايشان و گذراندن دروس آيين دادرسي كيفري را با وي افتخاري براي خود ميدانستيم. كلاس هايش را هنوز بهخاطر دارم. استاد آرام و متين بر صندلي استادي مينشست و با كلام نافذ و نگاه گيرايش از حقوق متهم ميگفت. از تضمينات حقوق و دادرسي در امور كيفري سخن ميراند. بخصوص در باب تركيب هيأت منصفه و نقش آن در رسيدگي به جرايم سياسي و مطبوعاتي از عمق وجود سخن ميگفت. ته لهجه شيرين آذري ايشان بر گيرايي كلامش ميافزود و با سخنان خود به عمق وجود دانشجويانش ميرفت.
برخي انسانها علاوه بر دانش داراي رويكردهاي ويژهاي هستند و ميتوانند اين رويكردها را به دانشجويانشان منتقل كنند.
بخوبي درك ميكنم كه درك محضر برخي از استادان مانند استاد آخوندي سبب شده برخي از مفاهيم در عمق وجود دانشجويان ريشه بدواند. استاد آخوندي مفاهيم و موضوعات مشكل حقوقي را بهراحتترين شيوه به دانشجويان منتقل ميكرد. استاد هر آنچه را اراده ميكرد در كلاس بيان ميكرد و معتقد بود استاد اگر استاد است همان سخنان كلاسش براي دانشجو كافي است. بر همين اساس هم نمره پايان ترم را براساس فهم دانشجو و درك او از موضوعات مطروحه در كلاس و ميزان تحليل دانشجو از مباحث اختصاص ميداد. استادي خوش نمره كه هرچه را لازم بود در كلاس به دانشجو ميآموخت، به او رويكرد عطا ميكرد و گام بهگام او را همراه خود ميبرد.
زماني كه خبر درگذشت ايشان را از استاد مسلم حقوق اساسي ايران دكتر سيد محمد هاشمي شنيدم نخستين تصويري كه به خاطرم گذشت مسرت و شادي استاد آخوندي از مراسم تقدير و تكريمي بود كه توسط دانشجويان براي ايشان گرفته شده بود.
امروز كه بهخاطرات سال هشتاد ميانديشم به خود و دوستانم ميبالم كه در زمان حيات ايشان و با وجود مخالفت برخي كمترين وظيفه خود را در مقابل استادمان به انجام رسانديم و مراسم تقدير براي ايشان منعقد شد كه مورد استقبال گسترده استادان و دانشجويان حقوق قرار گرفت. خوشحاليم كه استاد در همان زمان، آن مراسم را بهترين مراسمي كه در آن شركت كرده بود، دانست. استاد فقط از اين خوشحال بود كه مورد تكريم و تقدير دانشجويانش قرار گرفته بود، مطلبي كه به صراحت آن را در مراسم اعلام كرد و آن را بهترين مراسم تقدير و تشكر از خود دانست. مراسمي كه از سوي دانشجويانش ترتيب داده شده بود و تقدير و تكريم كنندگان به بيان ايشان دولتي نبودند. استاد بهطور كلي از اينكه مورد قدرداني رسمي قرار گيرد ابا داشت و احساس پاك دانشجويان را بهترين سرمايهاش ميدانست. هنوز هم عكسهاي آن مراسم را در سال هشتاد دارم و با نگاه به آنها به خود ميبالم كه توانستم هرچند مختصر ايشان را ببينم و در خدمتش شاگردي كنم.
اما روز دوم فروردين نود و چهار، دومين باري بود كه به كوچه اميد رفتم. خاطرات استقبال گرم استاد در حدود ۱۴ سال پيش از دو تن از دانشجويانش برايم تداعي شد. مهرباني و صميميتي كه از نگاه و كلامش بر سر و رويمان باريده بود بار ديگر مرا به همان كوچه و خانه كشاند، ليك دريغ كه اين بار استاد بر دوشمان رهسپار دياري ديگر شده بود. ديگر از آن محبتها و نگاهها و سخنان شيرين خبري نبود، آه بود و شيون و حسرت. او را تا قطعه نام آوران بهشت زهرا همراهي كرديم و با غمي بزرگ به خانه برگشتيم، اما ياد و خاطرات او هميشه در دل هاست. روحش شاد.
حقوقداني كه مخالف جامعه تك صدايي بود
دكتر سيد محمد هاشمي
نام نيكو گر بماند زآدمي
به كزو ماند سراي زرنگار
دكتر محمود آخوندي (۱۳۹۴- ۱۳۱۲) نام نيك و پايداري است كه ذكر آن آراسته بهانديشه، آزادي، آزاديخواهي، عدالت، اخلاق، تواضع و فرايند آن پاسداري از كرامت و ارزش والاي انساني است.
او تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در ديار تباري خويش (آذربايجان / اهر و تبريز) به پايان رسانيد.هر چند كه او در كودكي پدرش را از دست داده بود، اما در دامن پر مهر مادر فرزانه و تحصيلكرده خويش، قرآن را بخوبي فرا گرفت و سپس در دانشگاه تهران موفق به گذراندن ليسانس حقوق (قضايي) شد. آنگاه براي ادامه تحصيل به كشور سوئيس رفت و در سال ۱۳۴۰ موفق به كسب دكتراي حقوق جزا از دانشگاه نوشاتل گرديد و پس از ورود به ايران همزمان قضاوت و تدريس در دانشگاه را پيشه خود ساخت.هر چند كه پس از انقلاب، قشر خاصي از افراد در جامعه ما نسبت به تحصيلكردگان خارج كشور نگاه تكفيري داشته و دارند. همچنين عنوان رساله دكتري اين شخصيت وارسته در آن زمان (پيش از انقلاب) «حقوق جزاي اسلامي و تأثير آن در حقوق جزاي ايران» بود.
مرحوم دكتر آخوندي، پس از بازگشت به ايران، علاوه بر آنكه در كادر قضايي تجربيات گوناگوني را پشت سر گذاشت، در عرصه علمي نيز غافل نماند و همراه با تدريس در دانشگاه به تدوين كتب ارزشمندي پرداخت كه هم اينك از آنها مي توان به عنوان سرمايه فرهنگي و ملي ياد نمود.
مجموعه كتب آيين دادرسي كيفري اين شخصيت «علمي» و «اخلاقي» مزين به مندرجات حكيمانه، عارفانه، نقادانه و راهبرانهاي است كه استادان، حقوقدانان، قضات، وكلا و حتي اصحاب دعوا را راهي آرمانهاي قضايي عدالت محور مينمايد.
اينجانب طي بيست سال (۱۳۷۴ تاكنون) به مناسبت عضويت مشترك در كميسيون حقوق بشر اسلامي، در جلسات هفتگي و ديگر مناسبات علمي همراه با شادروان دكتر آخوندي و ديگر دوستان تشريك مساعي داشته ايم. در اين فرصت مطلوب، شاخصههاي برجسته علمي و شغلي ايشان از يك سو و اوصاف بارز اخلاقي شان از سوي ديگربه ترتيب ذيل جلب توجه ميكند:
يك: شاخصههاي بارز علمي و شغلي
تكيه و تأكيد اين استاد عالم و با تجربه حقوق بشر و آيين دادرسي كيفري در اولويت دادن به اصول ذيل جالب توجه به نظر ميرسد:
۱ – حقوق بشر و آزادي هاي مردمي: دكتر آخوندي با توسل به آيه مباركه كرامت انساني، آزادي را آب حيات جامعه بشري قلمداد ميكرد و معتقد بود آزادي و بويژه آزادي عقيده و بيان راهنماي زندگي شايسته است.
در اين فضاي آزاد، تنوع تفكر و انديشه را نميتوان ناديده گرفت. به نظر او فضاي «يك صدايي» نكوهيده و بر خلاف آزادي انديشه است. همه ميدانيم كه در قرآن مجيد آزادي انديشه و مجادله احسن مورد تأكيد است. لازمه اين كمال مطلوب آزادي احزاب و جمعيتهاي مستقل از هيأت حاكمه است كه در اصل ۲۷ قانون اساسي نيز به صراحت بدان پرداخت
شده است.
۲– امنيت قضايي: آسيب پذيري امنيت قضايي ناشي از برخوردهاي قابل انتقاد مأموران و مراجع كشف و اثبات جرم و استفاده از شيوههاي نامطلوب نيز از جمله نگراني هايي به شمار ميرفت كه اين استاد و دادرس عدالتخواه با انديشه بشر دوستانه و با توصيههاي عالمانه در جهت حفظ حرمت اشخاص،در كتاب آيين دادرسي كيفري خويش، راهكارهاي زيركانه احترام به اصول اساسي برائت، تعقيب قانوني، تسريع در تفهيم اتهام و فراهم كردن مقدمات دادرسي عادلانه را فراراه دست اندركاران دادرسي
نموده است.
۳ – دادگستري شايسته: دكتر آخوندي به عنوان يك قاضي عارف و با تجربه، با دلواپسي خاص، لازمه دادگستري شايسته را استقلال سازماني قوه قضائيه و استقلال شخصي قضات قلمداد ميكرد. او بويژه معتقد و منتقد بود كه سازمان قضايي و قضات كشور ما، با اعتقاد به استقلال قوا از يكديگر كه در اصل ۵۷ و استقلال قوه قضائيه كه در اصل ۱۵۶ قانون اساسي به طور روشن مورد تأكيد قرار گرفته، در راستاي تحقق بخشيدن به عدالت قضايي، بويژه از دخالت دادن سياست در امر قضا بايد رويگردان بود.
دو: شاخصههاي حياتبخش اخلاقي
در كنار شاخصههاي بارز علمي اين استاد فرهيخته، فضايل اخلاقي ايشان آنگونه زبانزد عام و خاص بود كه بذر عشق را راهي باغ دلها ميكرد. به پارهاي از اين فضايل
اشاره ميشود:
۱ – تواضع: امروزه ما شاهد آن هستيم كه بسياري از افراد از بركت برجستگيهاي علمي و موقعيتهاي بارز اجتماعي خويش و با دچار شدن به حب و غرور، براي خود مرتبتي اشرافي نسبت به ديگران و رقباي خويش قائل ميشوند. دكتر آخوندي، ضمن بازتاب نسبت به اين ناخجستگي ها، با فروتني و تواضع، فضايي دوستانه و محبتآميز را در محيط علمي و گفتماني آنچنان ايجاد ميكرد كه حاصل آن اعتماد به نفس از يك سو و برادري از سوي ديگر را متبادر به ذهن مينمود.
۲ – رأفت و گفتمان: محفل دكتر آخوندي رأفت و گفتمان و فرايند بحثش سؤال و جواب بود. او بحث و نقد را لازمه تحول و توسعه جامعه بشري ميدانست و معتقد بود كه اين سبك انسان محور در رابطه افقي بين افراد تراوش كننده دوستي و محبت منطقي و در رابطه عمودي بين مردم و حكومت زمينه ساز آرام و صلحآميز اصلاح امور به شمار ميرود.
۳ – حق مداري: او به عنوان يك آموزگار اخلاق، در بيان «حق » پروايي نداشت و با استناد به بايدهاي اخلاقي و اجتماعي نظر حقوقي خود را با استدلال منطقي ابراز مينمود. به عبارت بهتر، شجاعت، صراحت و صداقت در گفتار و كردار مرحوم دكتر آخوندي جنبه قلبي داشت و اينجانب در اين خصوص همواره از ايشان به عنوان يك مؤمن راستين ياد ميكردم.
۴ – سياست گريزي: اين استاد شايسته، با نگاه انتقادي نسبت به رفتارهاي كم و بيش متداول در فضاي اجتماعي، هماره «سياست گريز و عدالت گزين» بود و در روابط خصوصي و عمومي خويش، معيارهاي حقوقي آزاديخواهانه را مبنا قرار ميداد. فرايند اين سياست گريزي عزلت عارفانهاي بود كه ميتوان از آن تحت عنوان«خلوت دل» ياد كرد و به قول حافظ:
خلوت دل نيست جاي صحبت اغيار
ديو چو بيرون رود فرشته در آيد
كلام آخر
بزرگداشت شادروان دكتر آخوندي از جمله تكاليف اخلاقي جامعه حقوقي و قضايي كشور به شمار ميرود كه حاصل آن ترويج انديشه عقلانيت و حقانيت و زمينه ساز درك مراتب پندار نيك، گفتار نيك و رفتار نيك اين انسان خوش مرام است.
مشق اخلاق براي اهالي حقوق
دكتر طاهره عابدي طهراني عضو هيأت علمي دانشگاه
سخن گفتن درخصوص ابعاد شخصيتي، علمي، اجتماعي و حقوقي استاد بزرگ آيين دادرسي كيفري و عدالت طلبي ايران جسارتي است كه تمام گفتن و كامل گفتن و پرداختن به اصول و وجوه شخصيتي استاد را ميطلبد. پس همه تلاشم اين است كه بتوانم حق مطلب را در مورد استاد مرحوم دكتر محمود آخوندي ادا كنم.
استاد ميگفت: «پس از پايان تحصيلات كارشناسي قصد داشتم قاضي شوم و به كسوت قضا درآيم، ولي چون سنم كمتر از ۲۵ سال بود و هنوز نميتوانستم قضاوت كنم براي ادامه تحصيل به سوئيس رفتم و در شهر نوشاتل مشغول تحصيل شدم. پس از آن نيز با وجود امكان اقامت و تدريس در دانشگاههاي سوئيس بهخاطر عرق به وطن به ايران بازگشته و به تدريس در دانشگاههاي ايران پرداختم، بعد هم به كسوت قضاوت درآمدم.
دكتر آخوندي در رشته حقوق جزا پاياننامه دكتراي خود را با فرانسوا كلر گذراند كه پاياننامهاش درباره حقوق جزاي اسلامي و تأثير آن در حقوق جزاي ايران در سال ۱۳۴۰ بود.
پروفسور دكتر محمود آخوندي، بعد از بازگشت به ايران، در اهر بهعنوان نخستين دادرس دادگاه شهرستان و بعد رئيس دادگاه بخش مشغول فعاليت شد. شش ماه دادرس عليالبدل بود، بعد بازپرس دادسراي تبريز شد و مأموريت پيدا كرد در دانشگاه ملي حقوق جزا تدريس كند. ابتدا او را به كرج منتقل كردند و داديار كرج شد سپس به عنوان داديار دادسراي تهران منصوب شد و پس از آن به اداره حقوقي دادگستري انتقال پيدا كرد و مأمور خدمت در دانشگاه ملي و معاون آموزشي دانشكده حقوق آن دانشگاه شد. درسال ۱۳۵۲ به امريكا رفت و پس از برگشت از اين كشور در دفتر تحقيقات و مطالعات دادگستري مشغول كار شد، بعد هم مسئوليت پارلماني دادگستري را عهدهدار شد؛ در واقع طرحهاي دادگستري را وي تهيه ميكرد. وي عضو هيأت علمي دانشگاه هاوايي، معاون آموزشي دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي و مسئول پارلماني دادگستري تهران (در سالهاي گذشته)، رئيس دادگاه جنحه (در سالهاي گذشته)، رئيس دادگاه استان تهران (در ساليان گذشته)، رئيس دادگاه جنايي (در ساليان گذشته)، استاد حقوق دانشگاه تهران، دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه قم بوده است.
دكتر محمود آخوندي شاگرد استادان بزرگ حقوقي كشورمان از جمله دكتر سيدحسن امامي، دكتر عبدالحسين عليآبادي، دكتر ستوده، دكتر صفدري و نيز دكتر متين دفتري بوده و به حق پا جاي پاي اين بزرگان نهاده و راه ايشان را در حفظ و آموزش و اشاعه عدالت طلبي ادامه داده است.
شخصيت استاد
شخصيت فردي استاد صرفنظر از جايگاه بلند علمي و اجتماعي ايشان همه ملاقات كنندگان و مراجعان و شاگردان و دوستداران ايشان را تحت تأثير قرارداده است. نخستين و مهمترين خصوصيتي كه شاگردي پروفسور آخوندي داشت، مشاهده مصداق بسياري از سجاياي اخلاقي از نزديك بود. ايشان مصداق عدالتطلبي و اخلاق نيكو و انساني با مردم بودند. مهرباني در عين جديت در كار حقوقي با وجود كهولت سن در سالهاي اخير، درس آموزترين مطلبي بود كه مراجعان و شاگردان ايشان در نخستين برخورد ميديدند. انسانيت و همنوع دوستي، كمك به نيازمندان، شجاعت و عدالت طلبي، ناديده نگرفتن حقيقت بهرغم هر فشاري، كمك به اعتلاي حق و حمايت از مظلوم و دوري از عافيت طلبي و منفعتطلبيهاي شخصي از مهمترين خصوصيات اخلاقي استاد بود. استاد به هيچ عنوان حقيقت را بهخاطر ناخشنودي برخي افراد يا گروهها پنهان نميكردند. نهايت رأفت با مظلوم و نهايت جديت و حق طلبي را در قبال ظالم داشتند. در بيان حق و حقيقت شجاع و بيپروا بودند و مصلحت انديشيهاي مخرب را نكوهش ميكردند و همه اين سجايا از روح انساني و والا و عدالت خواه استاد نشأت ميگرفت. شخصيتي والا و قابل احترام كه در مقام معلم براي جامعه قابل ذكر خواهد بود تا اعضاي جامعه حقوقي و عامه مردم جايگاه اخلاقي استاد را با تطبيق آن با جايگاه علمي و اجتماعي ايشان الگو قرار دهند.مردي كه در عين رأفت، عدالتطلبي و حق خواهي، انسانيت و وجدان را سرلوحه كار خود قرار داده بود.
خصوصيت ديگر شخصيتي دكتر كه از زبان فرزند ايشان نقل ميشود پشتكار و تلاش هميشگي ايشان در همه ابعاد و زمينه هاست. استاد از كودكي كه پدر را از دست دادند تحت حمايت و تربيت مادر فرهيختهشان راههاي تلاشهاي انساني و مؤثر را ياد گرفته و پشتكار در همه امور تا آخرين روزهاي زندگي را سرلوحه كار خود قرار دادند. تلاش در تربيت شاگردان، نوشتن كتب متعدد و توليد علم در كشور از اين جمله است. در خصوص شخصيت والاي انساني استاد سخن بسيار است كه در مجالي ديگر خواهيم گفت.
جايگاه علمي استاد
مقام و جايگاه علمي پروفسور دكتر محمود آخوندي بهعنوان پدر علم آيين دادرسي كيفري در ايران مبحث ناشناخته اي نيست و بديهي مينمايد. با اينحال براي معرفي ايشان به جامعه بخصوص جامعه غيرحقوقي، جايگاه علمي ايشان را بهطور مختصر يك بار ديگر بيان ميكنم.
همانطور كه ميدانيم نخستين پروفسوراي آيين دادرسي كيفري در ايران را دكتر محمود آخوندي بهدست آوردند و بسياري از روشهاي جديد دادرسي كيفري توسط ايشان به نظام آيين دادرسي كيفري ايران وارد شد. در كنار اين موضوع انجام خدمات علمي و كاربردي متعددي در نظام علمي و قضايي از سوي ايشان مركز ثقل نظام دادرسي كيفري ايران بوده است.ايشان در كسوت معاونت آموزشي دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي جايگاه علمي اين گروه را بالابرده و سپس در كسوت معاون پارلماني دادگستري تهران لوايح وقوانين علمي و مهمي را ارائه داده وحقوق مردم را از ديدگاه علمي مورد توجه قرار دادند.جايگاه علمي و مقام قضايي استاد دكتر محمود آخوندي را نميشود از يكديگر جدا كرد زيرا ايشان در كار قضايي نيز همواره در حال آموزش مباني علمي دادرسي كيفري به كارمندان قضايي بودند. استاد در مقامهاي قضايي خود نيز از جايگاه علمي شان عقب نميرفتند و همواره به دنبال ارائه راهكارهاي علمي حل معضلات كيفري و قضايي موجود بودند و پس از چند سال تصميم گرفتند راهكارهاي علمي و قضايي دادرسي را در چارچوب كتابهاي آيين دادرسي كيفري به جامعه حقوقي ارائه دهند.
استاد در همه آثارشان تأكيد علمي و عملي برحقوق مردم و روشهاي حفظ اين حقوق داشته و بههيچعنوان از حقوق افراد نميگذشتند و اين بحث علمي را با روحيه عدالت طلبي و شجاعت علمي خود پيگيري ميكردند. استاد در مقام رئيس دادگاه جنحه تهران و سپس در مقام رئيس دادگاه استان تهران نيز به جامعه حقوقي خدمات علمي و عملي فراواني ارائه دادهاند.
او در بسياري از دانشكدههاي حقوقي دانشجويان حقوق كيفري تربيت ميكرد و يكي از بزرگترين آموزههاي كلاسهايش آموزش اخلاق و عدالت طلبي بود. استاد بارها و بارها در كلاس ميگفتند اگر دنبال مقاصدي غير از حق طلبي هستيد كيفري نخوانيد. در درس آيين دادرسي كيفري بايد دنبال حفظ حقوق مردم باشيد. بايد به بيپناهي كه در كلانتري يا دادگاه گرفتار شده و نميداند چه بايد بكند، كمك كنيد.
استاد معتقد به روشهاي نوين حفظ حقوق مردم بود و ميگفت: بشريت سالها جنگيده است تا به اين روشها دست يابد، پس ماحق نداريم روشهاي نوين آيين دادرسي كيفري را ناديده بگيريم حتي اگر آنها را از كشورهاي ديگر گرفته باشيم. ايشان مهمترين مطلب در ساختار حقوق، علي الخصوص كيفري را حقوق مردم ميدانستند و ميگفتند همه دعواهاي مردم و حكومتها برسر حقي بوده كه پايمال نشود و الآن ما حقوقيها در مورد آن مسئول هستيم و نميتوانيم ساده از كنار حق مردم بگذريم.آثار علمي استاد كه همگي در راستاي شناخت شخصيت علمي و انساني ايشان قابل بررسي است، كتب آيين دادرسي كيفري ۱۰ جلدي و نيز مقالات مربوط به بحثهاي نظري و كاربردي اساسي آييندادرسي در راستاي حفظ حقوق متهم و راههاي اجراي دقيق اصول كيفري حفظ حقوق متهمان و افراد جامعه است.
در نهايت مهمترين و روشنترين و مؤثرترين خصوصيت استاد عدالت طلبي و پيگيري مسائل مربوط به اصول انساني و وجدان پاك بشري و همنوع دوستي در رسيدگيهاي كيفري و قضاوت و نيز در مقام تدريس و در همه جايگاههاي حقوقي و غيرحقوقي اجتماعي است. بيتوجهي ايشان به مقام و جايگاه و معطوف داشتن همه توجهات به انسانيت و رعايت اصول انساني و تضييع نكردن حقوق افراد از خصوصيات والا و درس آموز ايشان بود.
پروفسور دكتر محمود آخوندي، پدر علم آيين دادرسي كيفري ايران، پس از ۸۱ سال عمر پرثمر دوم فروردين ۱۳۹۴ به منشأ عدالت و عدالت طلبي پيوست و به ديدار حق شتافت. به اميد ادامه راه روشن عدالت توسط شاگردانش.
مطالب مرتبط: