مديران خلاق
براي آن كه سازمان ها خلاق باشند مي بايست افرادي كه در رأس آن ها قرار دارند براي نوآوري ارزش قائل شوند و بدانند كه چگونه با نوآوري ها برخورد نموده و كنار بيايند. در زير خصوصيات مديراني كه به نظر مي رسد به بهترين وجهي اين كار را انجام مي دهند آمده است:
آمادگيِ تحمل خطرات كار زيردستان
مديراني كه خلاقيت را تشويق مي كنند به كارمندان خود آزادي غير معمول مي دهند، انتظار دارند اشتباهاتي رخ دهد و قادرند شكست هاي غير قابل اجتناب را تحمل كنند.
در مقابل مديراني كه از اشتباهات هراس دارند از شكست ها در برابر مديريت بالاتر دفاع نمي كنند. در عوض آزادي زيردستان خود را براي تجربه كردن محدود نموده و اميدوارند كه هيچ يك از اشتباهات را به زندگي خود راه ندهند. آن ها اجازه نمي دهند كه در آزمايشگاه هايشان دست به خطرپذيري زده شود، روش هاي آزمايش نشده به اجرا درآيند و يا به فعاليت هاي عجيب اقدام شود. در نتيجه پيشرفت توليدات خلاق اغلب محدود مي شود.
آسوده خاطر در برابر ايده هاي نيمه پرورش يافته
مديران خلاق در آزمايشگاه هاي تحقيقاتي مي توانند با ايده هاي نيمه پرورش يافته زندگي كنند. آن ها اصراري ندارند كه پيش از حمايت از ايده اي، آن ايده به طور دقيق اجرا گردد، مايلند به پيشنهادات « نيمه پخته» گوش دهند و از آن حمايت كنند و زيردستان را تشويق به انجام آن نمايند.
البته اين گونه مديران بايد داراي غريزة خوب و قضاوت خوب باشند. نمي توانند اجازه دهند هر پيشنهاد عجيبي به مورد اجرا درآيد. بايد توانايي آن را داشته باشند كه ايده هاي نيمه تمامي را كه ارزش ادامه دادن دارند انتخاب كنند.
برعكس بعضي از مديران نياز دارند پيش از آن كه اجازه دهند روش هاي جديد مورد بررسي قرار گيرند، به تمام سؤال ها پاسخ داده شود، از جمله: « برآوردهاي شما از قيمت ها چيست؟ چگونه مي توانيم از عملكرد آن اطمينان حاصل كنيم؟ آيا دربارة اشتباهاتي كه ممكن است رخ دهد فكر كرده ايد؟» اين ها سؤال هاي منطقي هستند اما اگر خيلي زود مطرح شوند موجب از بين رفتن نوآوري مي شوند.
گرايش به «كنار گذاشتن موقت» سياست هاي سازمان
در هر سازماني مواردي پيش مي آيد كه لازم مي شود كتاب قانون به طور موقت كنار گذارده شود. مديران خلاق داراي چنين احساسي هستند. به طور معمول آن ها قوانين و سياست ها را ناديده نمي گيرند اما به خوبي مي دانند كه چه موقع قوانين بايد به خاطر نتايج بهتر به طور موقت كنار گذارده شوند. برعكس مديراني يافت مي شوند كه دربست طرفدار كتاب قانون هستند و هيچ نوع انحراف از آن را بدون توجه به نتيجة كار مجاز نمي دانند. اگر شما هميشه طبق قانون عمل كنيد در بعضي بازي هاي مهم موفق مي شويد اما اين موفقيت براي هر فردي كه از همان قانون پيروي كند قابل پيش بيني و دست يافتني است.
قادر به تصميم گيري سريع
هنگامي كه يك ايدة جديد به مديران فعال عرضه مي شود، آن ها توانايي و تمايل به تصميم گيري آني و بدون معطلي براي بررسي هاي بيشتر يا براي تشكيل كميته اي ديگر و يا يك ارگان اجرايي جديد، را دارند. اگر ايده ارزنده باشد مديران آماده اند تا فردا و يا حتي همين امروز آن را شروع كنند. آن ها داراي سابقه هاي خوب جهت تشخيص آن كه كدام ايدة نيمه كاره قابل شرط بندي است مي باشند و داراي شجاعت كافي هستند كه بلافاصله منابع موجود خود را جهت اجراي آن ايده آماده نمايند.
شنوندگان خوب
مديران مؤثر به كارمندان خود گوش مي دهند و پيشنهادات خود را بر مبناي اظهارات آن ها تعيين مي كنند. آن ها سعي نمي كنند سياست ها يا روش هاي جديد را، قبل از گوش دادن به حرف زيردستان خود، به آن ها تحميل كنند. به طور كلي به نظر مي رسد كه توانايي آن را دارند كه استعدادهاي زيردستان را بيرون كشيده و به آن بيافزايند.
عدم تأكيد بر روي اشتباهات
مديران مؤثر بيشتر به آينده فكر مي كنند تا به گذشته. آن ها بر روي اشتباهات گذشته ـ چه اشتباهات خود و يا ديگران ـ تأكيد نمي كنند و اشتباهات ديگران را مرتب به رخ آن ها نمي كشند. آن ها مايلند در دنيا، همان طوري كه امروز به نظر مي آيد، آغاز به كار كرده و براي آينده اي بهتر تلاش كنند. آن ها از تجارب خود درس مي گيرند اما به آن نمي چسبند.
لذت بردن از كار خود
مديران مؤثر آنچه را كه انجام مي دهند دوست دارند. آن ها احساس نمي كنند در يك نقش اداري گيركرده اند، بلكه از منابع و قدرتِ در اختيارشان براي به پيش راندن پروژه ها لذت مي برند. به طور كلي، آن ها افرادي مشتاق و با حرارت مي باشند. آن ها انرژي اطراف خود را كاهش نمي دهند بلكه به آن مي افزايند.
شرايط كاري- بهترين براي تو
اگر شما يك فرد به تمام معنا خلاق باشيد و در جستجوي محيطي باشيد كه شما را ترغيب كند و يا اگر مسؤل افرادي خلاق هستيد و سعي داريد خلاقيت آن ها را بالا ببريد، فقط نيازمند محيطي هستيد خالي از بوروكراسي و داراي تحمل در مقابل رفتارهاي متفاوت و گوناگون اند.
هنگامي كه يك حامي ثروتمند از پابلو پيكاسو سؤال كرد كه چه كمكي مي تواند به او بكند، پيكاسو نگاهي به او كرد و زير لب گفت « از سر راه من كنار برو.»
برعكس اگر شما خود را مؤثر اما نسبتاً بدون قدرت تخيل مي دانيد و اگر طالب خلاقيت بيشتر در زندگي خود هستيد احتمالاً لازم است در جستجوي نوع متفاوتي از محيط برآييد ـ محيطي كه خطر كردن و نوآوري را تشويق كند. شما به يك محيط منفعل نياز نداريد بلكه طالب محيطي فعال هستيد كه موقتاً شما را كنار نگذارد.
شما صرفاً با تغيير محيط اطراف خود مي توانيد انگيزة تازه اي به دست آوريد به اين ترتيب كه: اگر در يك شهر كار مي كنيد اوقات بيشتري را در خارج از شهر بگذرانيد.
اگر در شهرهاي كوچك زندگي مي كنيد بعضي اوقات به قلب شهرهاي بزرگ برويد. اگر در يك سازمان كوچك كار يا تحصيل مي كنيد راهي بيابيد كه در يك شركت عظيم گردشي كنيد. اگر با شركت هاي عظيم در ارتباط هستيد، با يك مؤسسة كوچك از قبيل كارگاه هاي يك نفره و يا يك كارآفرين در حال سفر آشنا شويد.
با كمي تفكر و تلاش هر كس قادر خواهد بود محيط تازه اي بيابد كه آن را بيازمايد. داشتن چنين آگاهي هايي براي شما، چنانجه به صورت يك كارمند و يا مدير در يك سازمان مشغول به كار شويد، بسيار سودمند خواهند بود.
سازمان هاي خلاق
خلاق بودن افراد در سازمان ها و ايجاد تغييرات در آن كار ساده اي نيست. هرچه بهتر بتوانيم رابطة ميان خلاقيت و رهبري را درك كنيم احتمال موفقيت ما بيشتر خواهد شد.
رهبري را مي توان با يك پيكان ضخيم و قوي نشان داد كه نشاني جهش به پيش مي باشد.

خلاقيت را مي توان به وسيلة تغيير جهت اين پيكان نمايش داد:


اين نشانه ها را مي توان به طرق مختلف تركيب نمود تا روش هاي متفاوت رهبري را نشان دهد.
در زير سه نمودار آورده شده است كه نشان دهندة سه تركيب مختلف از رهبري و خلاقيت مي باشد.
پيكان مستقيم- سازمان شمارة يك
در سازمان شمارة 1، رهبري قوي است و مردم وظيفه شناس و وفادار هستند و دستوراتي را كه از بالا مي رسد اجرا مي كنند. هنگامي كه دستور تغيير جهت صادر شود آن ها به سرعت، محكم و هماهنگ عمل مي كنند. نتيجة آن يك جبهة قوي و متحد است كه قادر است مسافت هاي زيادي را به سرعت حركت كند. نمونة روشن آن يك يكان نظامي كاملاً منظم و تحت يك رهبري قوي است. نمونة ديگر يك تيم ورزشي است كه در سطح بالا آموزش مي بيند. در مواردي كه چالش ها و فرصت ها حركت سريع و پر قدرت سازمان را ايجاب مي كند اين يك ترتيب مؤثر است.
رئيس يك شركت بزرگ و موفق اخيراً اين روش رهبري را به اين ترتيب تشريح نمود:
كسي كه مسؤل ادارة يك شركت مي باشد بايد به روشني بداند كه سازمانش به كجا مي رود و مي بايست آن را به روشني به كارمندانش منتقل كند.
رهبران بايد به طور محكم بر اين باور باشند كه ايده هايشان درست است ـ من فكر مي كنم كه ايده هاي من چنين هستند ـ و اين كه در ايده هاي ديگران نيز هيچ ترديدي وجود ندارد. من كاملاً مايل هستم نظرات خود را به عنوان سؤال و جوابي كه بايد به خاطر سپرد به مديرانم ارايه نمايم و در حقيقت بر آن تأكيد دارم.
شما نمي توانيد همه را راضي كنيد پس بهتر است بگوئيد « اين ترن به طرف شمال مي رود ـ اگر مايليد به طرف جنوب برويد بهتر است در ايستگاه بعدي پياده شويد»
پيكان خميده- سازمان شمارة 2
در مقابل، سازمان شمارة 2 مملو از افراد خلاقي است كه در تمام جهات حركت مي كنند، نه از موضع قدرت، نه به طور منظم، اما به طور مداوم در حال چست و جو. آن ها ارايه دهندة يك جبهة قوي و واحد نيستند اما داراي تنوع بسيار زياد مي باشند و به هر جهتي كه نگاه كنيد يكي در رديف اول قرار دارد.
اين ترتيب، نمايشگر اغلب دانشگاه ها كه پيكان ها نمايندة اعضاي هر دانشكدة جداگانه مي باشند و نيز نمايشگر آزمايشگاه هاي تحقيقاتي خوب است كه پيكان ها نمايندة دانشمندان منفرد است. نه دانشكده ها و نه آزمايشگاه هاي تحقيقاتي نمي توانند به خوبي ايده ها را به عمل درآورند زيرا براي اين كار نيازمند پيكان هاي قوي مي باشد. در عوض، در داشتن منبعي از ايده هاي واقعي در هر زمينه از موضوع هاي مورد نياز جاري يا آتي بسيار برجسته هستند.
به ويژه آن ها به خوبي قادر به يافتن مسايل و فرصت هايي هستند كه سازمان هاي سنتي « نوع 1» كه مملو از پيكان هاي مستقيم اند به علت داشتن ديد محدود هرگز اين فرصت ها را نمي بينند.
سازمان هاي شمارة 1 و 2 دو شيوة مختلف زندگي اند و افراد داراي شخصيت هاي متفاوت را تحت تأثير قرار مي دهند. سازمان نوع اول افراد مؤثر و با كفايت را، كه مايل به داشتن حس روشن از راهي كه مي روند مي باشند و به رسيدن به هدف هاي عملي افتخار مي كنند و از ابهام و شرايط منحرف كننده احساس ناراحتي مي نمايند. آن ها بازيگران خوب گروه هستند و وقتي تيمي در اطراف خود ندارند عصبي مي شوند
.
در مقابل سازمان شمارة 2 افراد خلاق را كه از نظم و ساختار خوششان نمي آيد تحت تأثير قرار مي دهد. آن ها نه تنها ابهام را تحمل مي كنند بلكه به دنبال آن نيز هستند. آن ها نسبت به كارهاي گروهي مشكوك و نسبت به رهبري بدگمان مي باشند و با قدرت و تحكم دشمني دارند. از آنجائي كه اين گونه افراد مستقل مي باشند، در نتيجه ضرب آهنگ خود را دنبال مي كنند، به تنهايي و با سرعت خود رژه مي روند. به تنهايي و با آهنگ قدم هاي خود به سرزمين هاي كشف نشده قدم مي گذارند ـ گاهي مانند بعضي استادان دانشگاه كه اشتغال آن ها توسط دانشگاه مادام العمر (tenured) شده و هرگز از آن ها خبري شنيده نمي شود.
وقتي اعضاي سازمان شمارة 1 (پيكان هاي مستقيم)، با كاركنان سازمان شمارة 2 (پيكان هاي خميده) روبرو مي شوند، به نظرشان مي رسدكـه آن هـا غيرواقع بين، غير عمـل گرا و داراي سـري پر سودايند.
برعكس، اعضاي سازمان شمارة 2 هنگام روبرو شدن با كاركنان سازمان شمارة 1، در مي يابند كه آن ها افرادي خيلي جدي، فاقد قوة تخيل و فاقد هدف هستند كه به همراه مادر بزرگشان آمادة فروش همة آب هاي تازه و هواي پاك دنيا مي باشند تا بتوانند ترازنامة خوبي داشته باشند.
اين دو نوع شخصيت نمي توانند به خوبي درآميزند
تركيب سازمان هاي 1 و 2: سازمان شمارة 3
مؤثرترين پيشرفت ها را مي توان از تركيب توانايي هاي سازمان هاي شماره 1 و2 و ايجاد سازمان شمارة 3، هنگامي كه يك فرد خلاق با مهارت هاي رهبري، ديگران را تحت نفوذ و رهبري قرار دهد، به دست آورد. نيروي پيش برندة قوي و مصمم، به همراه پوشش وسيع ناشي از وجود گروهي از افراد خلاق ـ كه مشخصاً براي كمك به يك رهبر قدرتمند براي تصميم گيري دربارة تغيير جهت ها مفيد باشندـ مؤثرترين ساختار براي يك سازمان خلاق مي باشند.
بدون يك نيروي مركزي قوي، ممكن است گروهي از افراد خلاق بدون هدف سرگردان شوند كه البته خيلي هم بد نيست. پرسه زدن بدون هدف از طرف افرادي كه نسبت به فرصت هاي جديد آگاهي دارند مي تواند يك نوآوري جديد خلق كند ـ اما قبل از آن كه نوآوري جديد به صورت يك واقعة مهم جلوه گر شود، يك پيكان بزرگ و گستاخ مي بايست به وجود آمده و آن را به طرف جلو وعقب براند، به آن فشار آورد و آن را به صورت يك واقعيت عملي پيش ببرد.
نمونه هايي از چنين پيكان هاي جسور و خلاق عبارت اند از توماس اديسون، ادوارد لند (پدر دوربين پولارويد)، و والت ديسني. هر سه نفر آن ها نابغه هاي خلاق، رهبراني قوي، و مؤسس يك امپراتوري بودند.
نتيجه اي كه آن ها به دست آوردند احتمالاً نه تنها به خاطر آن بود كه آن ها خلاق بودند بلكه به اين جهت كه علاوه بر آن، داراي مهارت هاي رهبري در استفاده از وفاداري هر دونوع 1 و 2 در پروژه هاي خود بودند.
وودي آلن كه به خاطر استعدادهاي كمدي خود معروف مي باشد نمونة ديگري در اين زمينه است. او دربارة فرايند رهبري معتقد است كه: « سؤال اين است كه آيا مايليد از فرصت استفاده كرده از افراد اطراف خودتان، كه خيلي هم با استعداد نيستند اما شما مي توانيد به خوبي با آن ها كار كنيد، استفاده نماييد .
من در فيلم هايم به وسيلة متخصصان زيادي محاصره شده ام. مي توانم به آن ها بگويم چه مي خواهم و سپس روز بعد برگردم و در صورتي كه تغيير فكر داده باشم . . . آن كار را انجام دهم.» يكي از افراد خلاقي كه با او همكاري مي كند مي گويد:
«كار با وودي خيلي تفريحي است. او آموزگاري سرزنده و جالب است. او بسيار آرام است و هرگز درگير بحث و جدل نمي شود. معمولاً يكي از افراد طرف بحث كاملاً حق دارد. وودي مصمم است بنشيند و كار درست را انجام دهد. او به غريزة خود ايمان دارد.»
از پيكان سبك وزن تا پيكان قوي و جسور
اگر شما در سال هاي آينده در كار خود خلاق باشيد اين احتمال وجود دارد كه ابتدا نقش پيكان سبك وزن را ايفا كرده و زمينة جديدي را كشف كنيد و بعداً ـ اگر مسؤليت بيشتري به عهده بگيريد ـ نقش پيكان قوي و سنگين وزن را ايفا كرده، تصميماتي اتخاذ نموده و سياستي را اعمال نماييد.
وقتي به هر سازماني منتقل شويد كه در آن قدرت مسلط را نداريد ـ چه در كلاس هشتم مدرسه، چه در دانشكده و يا كارمند يا عضو تازه انتخاب شدة كنگره باشيد ـ به طور اتوماتيك نقش سبك وزن را خواهيد داشت و نگران در مورد اين كه چه اتفاقي خواهد افتاد و با آن كه وقت كافي براي آن كه به اطراف خود بنگريد و ببينيد چه مي گذرد ولي فاقد نفوذ براي اثرگذاري.
بعدها وقتي شغلي با مسؤليت بيشتر به عهده بگيريد، چه به عنوان رئيس شوراي دانشجويي يا رئيس يك مؤسسة مهم، نقش پيكان بزرگ و جسور را به عهده خواهيد داشت.
در حقيقت اگر هم خلاق و هم داراي توان رهبري باشيد هر دو نقش را هم زمان اجرا خواهيد نمود، چه در سازمان هاي مختلف يا در زمان هاي متفاوت در يك سازمان. اگر بخواهيد حد اكثر تأثير گذاري را داشته باشيد بايد قادر باشيد هر دو نقش را ايفا كنيد و اگر از عهدة آن به خوبي برآييد نتايج براي شما بسيار نشاط آور خواهد بود.
هيچ چيز ارضا كننده تر از اين نيست كه دنيا را به روشي كه مورد قبول شماست بهبود بخشيد.
****
منبع : مقاله "خصوصيات مديران و سازمان هاي خلاق"نوشتة: دكتر ديويد كمبل-ترجمه پروين عظيمي- انتشار سايت فكرنو- بهمن 1393
|