وب سايت شخصي ولي اله ديني : چرا همه ما در زندگي به هنر نياز داريم؟
پنجشنبه، 12 شهریور 1394 - 17:05 کد خبر:680
هنر از زمانهاي بسيار قديم به شكلهاي مختلف وجود داشته است. هنر بخشي از زندگي روزمره ماست و در همه فرهنگهاي سراسر دنيا وجود دارد. اغلب مردم هنر را تحسين ميكنند و از ديدن و خلق كردن آن لذت ميبرند. حتي ممكن است از نظر مالي يا معنوي آن را حمايت كنند.
به اين دليل هنر به جزء لاينفك فرهنگ ما تبديل شده است كه دركي عميقتر از احساسات، خودآگاهي و بيشتر به ما ميدهد. در زير به دلايلي اشاره ميكنيم كه ثابت ميكند همه انسانها در زندگي خود به هنر نياز دارند.
۱. بخشي طبيعي از وجود ماست. در درون همه ما ميلي به خلق كردن و ابراز خودمان از طريق هنر وجود دارد. اگر به بچهاي كه يك ورق كاغذ و چندين مداد رنگي در دست داشته باشد نگاه كنيد متوجه ميشويد. اين ميل دروني از نياز به دست يافتن به تعادل دروني ناشي ميشود. اين توازن زماني حس ميشود كه چيزي را درست همانطور كه ميخواهيد خلق ميكنيد. گاهياوقات انواع ديگر ارتباط نميتوانند به ابراز كامل ما كمكي كنند. در اين زمانهاست كه به هنر روي ميآوريم.
۲. احساسات جامعه را ثبت ميكند. خيلي مهم است كه تاريخچه خودمان را بدانيم. ما تاريخها، آدمها و مكانهاي اتفاقات مهم را ياد ميگيريم. حتي ياد ميگيريم كه چرا و چطور اين اتفاقها افتادهاند. هنر بينشي متفاوت از تاريخچهمان به ما ميدهد. نشانمان ميدهد كه چطور اين رويدادها بر آدمهايي كه آنها را زندگي كردهاند اثر گذاشته است. به واسطه هنر با لذتي كه در طول زمانهاي شادي يا درد و نااميدي كه در زمانهاي رنج و سختي حس ميشده، آشنا ميشويم. با هنر درك بهتري پيدا ميكنيم كه چطور رويدادهاي در طول تاريخ ما را به چيزي كه امروز هستيم شكل داده است.
۳. كمكمان ميكند به خودآگاهي بهتري برسيم. ما در دنيايي پرسرعت از تصميمات سريع و افكار پراكنده زندگي ميكنيم. خلق هنر به ما اين امكان را ميدهد كه سرعتمان را كم كرده و بتوانيم دامنه كاملي از احساساتمان را تجربه كنيم. نگاه كردن به هنر ديگران احساسات دروني ما را تقويت كرده و كمكمان ميكند حسهايمان را كشف و تفسير كنيم. درك احساسات و عواطفمان به التيام يافتن، رشد و ارتقاي شخصي ما كمك ميكند. بالا بردن خودآگاهي به واسطه هنر منجر به موفقيت شخصي و شغلي بيشتر ما خواهد شد.
۴. تفكر انتقادي و ارتباط بهتر را تقويت ميكند. وقتي هنر خلق ميكنيم، در كل اين فرايند مشغول تصميمگيري هستيم. وقتي به اثر هنري نگاه ميكنيم، درمورد اينكه چطور چيزي كه ميبينيم را تفسير كنيم تصميم ميگيريم. ما از منطق براي معنا دادن به چيزي كه ميبينيم يا حلق ميكنيم استفاده ميكنيم. ازآنجاكه هنر چنين ارتباط احساسي قوي با ما دارد، اين انتخابها برايمان بسيار مهماند. ياد ميگيريم كه از آنها دفاع كرده و براي ديگران توضيحشان دهيم. هنر نه تنها مهارتهاي تفكر انتقادي ما را تقويت ميكند، بلكه نحوه بيان افكار و احساساتمان براي ديگران را هم بهبود ميبخشد.
۵. پلي ميشود روي شكاف بين فرهنگها. از طريق هنر دركي بهتر از فرهنگهاي گذشته پيدا ميكنيم اما بينشي عميقتر نسبت به فرهنگهاي مختلف زندگي امروز نيز به دست ميآوريم. هنر هيچ مانع زباني يا مكاني ندارد. هنر پديدهاي جهاني است. با مشاهده چيزهايي كه ديگران از فرهنگهاي مختلف خلق كردهاند، دركي بهتر نسبت به زندگيهاي آنها پيدا خواهيم كرد. از طريق هنر ميتوانيم از چشمان ديگران پي به وجود آنها ببريم. هنر ابزاري بسيار قدرتمند است كه ميتواند روابط بين فرهنگها را تقويت كند.
۶. زندگي روزمره ما را ارتقا ميبخشد. هنر ميتواند جامعه را زيباتر كند. فضايي كه در آن كار ميكنيم را به محلي مهيجتر تبديل ميكند. خانههاي ما با هنري كه در آن استفاده ميكنيم، نشاندهنده شخصيت ما هستند. هنر ميتواند به ما انگيزه داده. شادمان كند و الهامبخشمان باشد. زندگي كردن در دنيايي كه فقط كاركردي است براي ما انسانها مفهومي كم خواهد داشت. نياز خواهيم داشت كه خودمان را از طريق هنر ابراز كرده و نمودهايي از ديگران را اطرافمان داشته باشيم.
كمي هنر وارد زندگيتان كنيد.
منبع:مردمان