وب سايت شخصي ولي اله ديني : آيا تكنولوژي تنهاترمان كرده است؟
پنجشنبه، 12 شهریور 1394 - 17:10 کد خبر:681
طي چند دهه گذشته، تنهايي به اتفاقي متداول تبديل شده است و يك دليل آن هم پيشرفت‌هاي اخير تكنولوژي به نظر مي‌رسد. درنتيجه اين پيشرفت‌ها، انسان‌ها به طور متوسط در معرض تعداد زيادي انسان‌هاي ديگر قرار مي‌گيرند. اما برخلاف گذشته كه اين ارتباطات به صورت رودررو بود، در جامعه امروز اكثر اين ارتباطات از طريق صفحه تلويزيون، كامپيوتر يا تلفن‌همراه صورت مي‌گيرد. در اين مقاله به اين مي‌پردازيم كه اين نوع كوركورانه از ارتباط يكي از دلايل اصلي احساس تنهايي انسان‌، باوجود شلوغ بودن دورشان از آدم‌هاي مختلف است.


 
اهميت روابط انساني
 
انسان‌ها به طور ژنتيكي از روابط معنادار با انسان‌هاي واقعي ارضا مي‌شوند و درنتيجه از طريق اين روابط فوايد بسياري به دست مي‌آورند.
 
بعنوان مثال، نوزاداني كه بيشتر بغل مي‌شوند، با بالا رفتن سن، رشد عضلاني بهتري داشته و سالم‌تر از بچه‌هايي خواهند بود كه تماس فيزيكي كمي با آنها برقرار مي‌شود.

 
 

 
نمونه ديگر را در كساني مي‌توانيم ببينيم كه دوستان زيادي دور و اطراف خود دارند. اين افراد معمولاً شادتر و سالم‌تر هستند و بيشتر از افراد تنها عمر مي‌كنند.
 
دليل اين فوايد ذهني و فيزيكي هرچه كه باشد، واقعيت اين است كه رابطه انساني واقعي چيزي است كه موجب تكامل ما مي‌شود و بدون آن بدن و زندگي ما كم‌كم رو به نابودي مي‌رود.
 
نزديكتر به هم اما دورتر
 
بااينكه تكنولوژي ارتباط جهاني را ميسر كرده است اما به طور متناقضي روابط انساني را كاهش داده است. نمونه خوب آن را مي‌توانيم در يك خانواده متوسط ببينيم.
 
درگذشته خانواده‌ها كنار هم مي‌نشستند، شام مي‌خوردند و حرف مي‌زدند اما امروز معمولاً پشت تلويزيون مي‌نشينند و بدون اينكه كلمه‌اي با هم رد و بدل كنند، غذايشان را مي‌خورند.

 
 

 
اگر هم حرف بزنند معمولاً درمورد چيز مهمي نيست چون هيچكس دلش نمي‌خواهد حواسش از برنامه‌اي كه مشغول تماشاي آن است، پرت شود.
 
تازه اين براي زماني است كه خوش‌شانس باشيد، در اكثر موارد همديگر را با يك «هيس!» ساكت مي‌كنند. خيلي از خانواده‌ها هم كه اصلاً كنار هم نمي‌نشينند، زيرا غذاهاي فوري به اين معني است كه مي‌توانند هر جا كه باشند و هر زماني كه خواستند غذايشان را بخورند.
 
متاسفانه، اين تنهايي خودخواسته فقط به زمان شام محدود نمي‌شود، زيرا بعد از شام هر كدام از اعضاي خانواده به راه خود مي‌رود.
 
معمولاً يا دوباره به سمت تلويزيون برمي‌گردند، يا سراغ اينترنت مي‌روند، يا مشغول يك بازي كامپيوتري مي‌شوند، به موسيقي گوش مي‌دهند يا با تلفن‌همراهشان مشغول مي‌شوند.

 
 

 
نتيجه اين حباب تكنولوژي اين است كه مردم ارتباط رودرروي كمتري پيدا كرده و ارتباطات آنها معمولاً غيرحضوري از طريق وسايلي مثل كامپيوتر و تلفن مي‌شود.
 
خستگي زندگي مجازي
 
باوجود اين واقعيت كه تكنولوژي امروز به ما اين امكان را مي‌دهد كه با آدمهاي مختلف در سراسر جهان ارتباط برقرار كنيد اما در واقعيت هر چه تعداد دوست هم كه در شبكه‌هاي اجتماعي مثل فيسبوك داشته باشيد، همه آنها به يك نتيجه مي‌رسند؛ حبابي تكنولوژيكي كه شما را از روابط انساني واقعي جدا مي‌كند.
 
وقتي از آدم‌هاي ديگر جدا شويد، احساس تنهايي خواهيد كرد زيرا اين دوستان مجازي نمي‌توانند به طور كافي نيازهاي شما را در طولاني مدت برآورده كنند.

 
 

 
دليل اين عدم رضايت اين است كه افراد از تكنولوژي به عنوان راهي براي پرت كردن حواس خودشان از احساساتشان استفاده مي‌كنند.
 
اين باعث مي‌شود در كوتاه مدت احساس شادي كنند اما در آخر اين وسيله موجب خستگي آنها مي‌شود زيرا نيازهاي واقعي آنها را به طور كافي برآورده نمي‌كند.
 
بعنوان مثال، تصور كنيد كسي احساس تنهايي مي‌كند اما به جاي اينكه به نداي احساسش گوش دهد، حواس خود را از تنهايي‌اش با چت كردن آنلاين پرت مي‌كند.
 
براي همان لحظه ممكن است فرد تصور كند نيازش برطرف شده است زيرا چت كردن با دوستان اينترنتي‌اش احساس تنهايي او را از بين مي‌برد.


 
 

 اما با گذشت زمان، همين فرد شديداً از اين وضعيت خسته مي‌شود زيرا هر چقدر هم كه با دوستانش چت كند، آنها نمي‌توانند نيازهاي اصلي و اساسي او را برآورده كنند؛ نياز او به يك رابطه واقعي با تماس انساني واقعي.

هر چه زمان طولاني‌تري احساس تنهايي خود را ناديده بگيرد، دردناك‌تر خواهد شد و هرچه ميل او به استفاده از آن وسيله منحرف‌كننده حواس بيشتر مي‌شود. اگر اين وضعيت ادامه پيدا كند، فرد كم‌كم دچار افسردگي خواهد شد.

 

 

اگر تابحال آنلاين با كسي چت كرده باشيد و بعد دوست داشته باشيد با او ملاقات كنيد، اين همان احساس خستگي است كه توصيف كرديم. زيرا چت كردن ديگر نياز شما را برآورده نمي‌كند.
 
نمونه ديگر كه نشان مي‌دهد چطور روابط مجازي نمي‌توانند برطرف‌كننده نيازهاي ما باشند را مي‌توانيد در قرارملاقات‌هاي اينترنتي ببينيد. براي اكثر افراد مدتي آشنايي اينترنتي جالب به نظر مي‌رسد اما در آخر اين نوع رابطه برايشان راضي‌كننده نيست.
 
به همين دليل است كه روابط اينترنتي معمولاً به ملاقات از نزديك منجر مي‌شود زيرا ارتباط از نزديك تنها راه برطرف كردن اين نياز است.
 
تاثير تكنولوژي بر روابط اجتماعي
 
وقتي ارتباطي مجازي يا تلفني برقرار مي‌كنيد، ارتباطتان بسيار محدودتر از ارتباط از نزديك خواهد بود. بعنوان مثال، در حرف زدن آنلاين با كسي، استفاده از زبان بدن، لحن صدا و تماس چشمي وجود ندارد.
 
درنتيجه اين، هرچه ارتباط رودررو كمتري با ديگران داشته باشيد، مهارت‌هاي ارتباطي‌تان ضعيف‌تر مي‌شود. تاثير ضعيف بودن اين مهارت‌ها، ايجاد روابط معنادار و طولاني‌مدت در دنياي واقعي را براي فرد دشوار مي‌كند.

 
 

 
بعنوان مثال، بيان كلامي پيام براي فرد مشكل مي‌شود، ديگر حرف‌هاي ديگران را درك نمي‌كند و نخواهد توانست اشارات غيركلامي آنها را دريابد.
 
تصور مي‌كنيد اين خيلي دور از دسترس است؟ اينطور نيست، چون كساني هستند كه در گفتگوهاي واقعي هم از الفاظ اختصاري اينترنتي مثل (LOL - خنده با صداي بلند) استفاده مي‌كنند.
 
البته اگر با كسي صحبت مي‌كنيد كه معناي اين را مي‌داند مشكلي نيست اما اگر اينطور نباشد، اين يعني به زباني متفاوت صحبت مي‌كنيد زيرا آنها نخواهند توانست حرف شما را بفهمند.

 
 


 
با اينكه اين نمونه‌اي كوچك و غيرمتداول بود اما نشان مي‌دهد چطور ارتباط كوركورانه مي‌تواند به ارتباط انساني نزديك در دنياي واقعي كشيده شود.
 
آينده‌اي تنها؟

اگر روند ارتباطات كور را بسوي آينده طرح ريزي كنيم و فرض كنيم كه اين روند ادامه پيدا كند، در 20 30 سال آينده به سمت چه نوع جامعه اي پيش خواهيم رفت؟

 
 

 
اگر نسل جديد بچه‌ها بيشتر زمان خود را به تماشاي تلويزيون و بازي‌هاي كامپيوتري مي‌گذرانند، چطور مي‌توانند در آينده كه بزرگتر شدند ارتباط درست برقرار كنند؟
 
و اگر نتوانند ارتباط درست برقرار كنند، چطور مي‌توانند با انسان‌ها روابط معنادار و طولاني‌مدت داشته باشند؟ آيا خواهند توانست جنس مخالف را به سمت خودشان بكشانند؟ و اگر اينطور باشد، چنين روابطي چه مدت طول خواهند كشيد؟
 
بااينكه اين هشداردهنده به نظر مي‌رسد اما علائم هشدار همه طرف ما وجود دارد و انسان‌هاي بيشتري درنتيجه آن تنها مي‌شوند.

 
 

 


 
تنها راه غلبه بر اين تنهايي و جلوگيري از تنها شدن در آينده اين است كه دست از ناديده گرفتن احساساتتان برداريد.
 
درمقابل، ياد بگيريد به پيام‌هايي كه احساساتتان برايتان مي‌فرستند، گوش دهيد و به طور مناسب به آنها پاسخ دهيد. اين چيزي است كه در انتهاي مقاله به آن خواهيم پرداخت.
 
تكنولوژي بد نيست
 
قبل از اينكه به اين برسيم كه چطور با تنهايي مقابله كنيد، مي‌خواهيم روشن كنيم كه تكنولوژي به خودي خود چيز بدي نيست. تكنولوژي خنثي است. اينكه ما چطور از آن استفاده مي‌كنيم خوب يا بد بودن آن را تعيين مي‌كند.

 
 

 
من به شخصه تصور نمي‌كنم كه با تلفن حرف زدن، چت كردن آنلاين و اشكال ديگر روابط مجازي بد باشد. اين مقاله قصد ندارد اين فعاليت‌ها را محكوم كند بلكه نكته‌اي كه قصد داريم به آن اشاره كنيم خطرات احتمالي اين فعاليت‌هاست، چه براي شما و چه براي جامعه به طور كل.
 
ارتباط مجازي گاه‌به‌گاه در حد تعادل مشكلي ندارد.
 
اما اگر تكنولوژي بعنوان يك منحرف‌كننده حواس استفاده شود و به شكل عمده ارتباطات شما تبديل شود، آنوقت سلامت ذهني و جسمي شما به اضافه زندگي اجتماعي‌تان شديداً تاثير خواهد گرفت.
 
بنابراين تا زمانيكه بيشتر روز خود را صرف ارتباط نزديك با آدم‌ها مي‌كنيد، احتمال اينكه نتوانيد ارتباط معنادار و طولاني‌مدتي بسازيد بسيار كم خواهد بود.

 
 

 


 
اما اگر بيشتر وقت خود را به ارتباط مجازي با آدمها اختصاص دهيد، بايد مراقب باشيد كه در آينده ممكن است حسابي تنها شويد. چرا؟ زيرا مهارت‌هاي اجتماعي لازم براي داشتن ارتباطات درست با ديگران را از دست خواهيد داد.

 
 

 

 
چيزي كه شديداً نگران كننده است، بالا رفتن تعداد كساني است كه ترجيح مي‌دهند زمان خود را به صورت آنلاين بگذرانند تا اينكه در دنياي واقعي ارتباط برقرار كنند.
 
اگر اين وضعيت ادامه پيدا كند، كه به نظر مي‌رسد همينطور هم خواهد بود، به نقطه عطفي در جامعه خواهيم رسيد كه ارتباط از نزديك چيزي مربوط به گذشته دور خواهد شد.
 
اگر انسان‌ها با همديگر رابطه برقرار نكنند، آنوقت آدم‌هاي كمتري همديگر را ملاقات كرده، عاشق شده و بچه‌دار مي‌شوند. در نهايت، اين موجب پايين آمدن قابل‌توجه جمعيت جهان مي‌شود.
 
بااينكه در حال حاضر اين مشكل بيشتر مربوط به كشورهاي توسعه‌يافته است كه مي‌توانند انواع و اقسام تكنولوژي را براي مردم خود فراهم كنند اما هرچه اين تكنولوژي‌ها پيشرفته‌تر شوند، خطرات آن بيشتر خواهد شد.
 
مقابله با تنهايي

 
 

 


 
از راهبردهاي زير براي درك و واكنش بهتر به تنهايي‌تان استفاده كنيد:
 
۱) احساستان را تشخيص دهيد. تنهايي درنتيجه نداشتن رابطه معنادار در زندگي ايجاد مي‌شود. ممكن است به اين دليل تنها باشيد كه دوستان زيادي نداريد يا احساس تنهايي مي‌كنيد چون عشقي در زندگي نداريد.
 
۲) معناي آن را به خاطر آوريد. تنهايي به شما مي‌گويد كه بايد كسي را پيدا كنيد كه نگرانتان باشد.
 
۳) تصميم بگيريد چرا احساس تنهايي مي‌كنيد. دليل اينكه دوستان زياد يا عشقي در زندگي‌تان نداريد چيست؟ آيا به اين دليل كه بيشتر وقت خود را آنلاين مي‌گذرانيد نمي‌توانيد با ديگران ارتباط برقرار كنيد؟ آيا اين فعاليت‌ها جلو شما را براي ملاقات آدمها از نزديك و پيدا كردن دوستان جديد مي‌گيرد؟
 
۴) براي تغيير احساستان چيزي پيدا كنيد. اگر مي‌خواهيد دوستاني تازه پيدا كنيد، بايد براي آن تلاش كنيد. اين يعني تا مي‌توانيد با افراد مختلف ارتباط برقرار كنيد و با آنهايي كه دوست داريد روابطي صميمي و نزديك بسازيد و فعاليت‌هايي كه از آن لذت مي‌بريد را در كنار هم انجام دهيد. به طور كلي هرچه ارتباطتان با ديگران كمتر باشد، احساس تنهايي بيشتري خواهيد كرد.
 
چكيده
 
تنهايي يكي از محصولات تكيه بيش از حد بر تكنولوژي است كه خود بعنوان راهي براي مشكلي كه ايجاد كرده استفاده مي‌شود.
 
هرچه زمان بيشتري را صرف ساختن روابط مجازي كنيد، يا تنهايي خودتان را با سرگرمي‌هاي مختلف پر كنيد، ايجاد ارتباطات معنادار واقعي برايتان دشوارتر خواهد شد.
 
اين ناتواني براي ايجاد رابطه به احساس دردناك تنهايي به اضافه اعتياد به وسايل منحرف‌كننده حواس (تكنولوژي)، خستگي و كلافگي ود ر نهايت افسردگي ختم خواهد شد.
منبع:مردمان