وب سايت شخصي ولي اله ديني : كارنامه‌اي كه يك فرد حقوقي بايد ارائه كند
چهارشنبه، 19 خرداد 1395 - 17:30 کد خبر:728
طبيعي‌ترين كارنامه‌اي كه هر شخص حقوقي از خود ارايه مي‌كند بايد بستگي مستقيم به اصلي‌ترين وظايف او يا هدف سازمان ،شركت و موسسه اي داشته باشد كه آن فرد مديريت و يا مسئوليت آن را به عهده دارد. به عنوان مثال يك نماينده مجلس بايد بيايد و درباره وظايفي كه به عهده آن نماينده گذاشته شده گزارش عملكرد دهد. نظارت بر امور و قانونگذاري دو وظيفه اصلي نمايندگان است والبته نظارت نمايندگان به خود كاري مهمتر، رهبرمعظم انقلاب در اولين ديدارشان درتاريخ۹۵/۳/۱۶ با نمايندگان مجلس دهم فرمودند: «يكي از چيزهايي كه اين اقتدار را تأمين مي‌كند نظارت مجلس بر خويشتن است/ اگر مجلس #نظارت كرد و جلوي #لغزش_نماينده را گرفت و نماينده توانست پاكيزگي و طهارت خود را حفظ كند، زبانش باز خواهد بود و هر جا نقطه اشكالي ديد بيان مي‌كند.»

متاسفانه برخي فقط صداي بلند در مقابل ديگران دارند و نظارت به خود را فراموش كرده اند ولي مساله مهم‌تر اين است كه مردم كسي را نماينده نكرده‌اند كه برود مجلس تجارت بكند ، براي خود ويلا و..بسازد و حقوق بگيرد وادعاي صرف آنرا در كارخير بكند، اگرچه خيّر بودن خيلي خوب است ولي ارتباط شخص با خداي خود است هزار شب هم كه عابد باشي ومسئوليت واگذارشده را نتواني انجام دهي فايده اي نخواهد داشت. ويا يك شركت خودروسازي را در نظر بگيريد، مديرعامل اين شركت بايد بيلان توليد، قيمت فروش، سود ارزش سهام شركت، كيفيت خودروو... مسائلي از اين قبيل را بگويدو مهم اين است كه او به بيت المال دست درازي و اموال عمومي را ضايع نكند و البته طبيعي است بابت كاري كه انجام ميدهد مانندسايرين حقوق بگيرد،از اينجا به بعد و اينكه با آن پول چه كرده، ربطي به حرفه مديريتي او ندارد و او مي‌توانسته آنها را در امور خيريه صرف كند و يا سرمايه‌گذاري و... نمايد. اينها ربطي به جايگاه حرفه‌اي او در مقام مديرعاملي ندارد بلكه به شخصيت حقيقي او ارتباط دارد.  مثل اينكه پزشكان به‌جاي ارايه گزارش درماني خود، نحوه مصرف درآمدهاي خود را بگويند. مردم به پزشك پول مي‌دهند تا درمان شوند،اينكه او پول را چگونه وكجا صرف مي‌كند، مساله بيمار نيست.

با اين توصيف ، فرض كنيد كه يك نفر مديرعامل ويا رييس يك موسسه اي شود ولي هيچ حقوقي نگيرد يا هرچه گرفت، در امور خيريه صرف كرد يا حقوق زيادي گرفت و صرف رفاه مردم كرد، در عوض هيچ كار مثبتي در شركت نكرد و شركت را ورشكست كرد. در اين صورت درباره اين شخص چه بايد گفت؟ جز اقرار به ناكامي آيا مي توان چيز ديگري گفت.انجام كار خير، فقط براي رضاي خداست و نه براي جلب رضايت عده اي و بر فرض صحت آن، اندك اجري هم كه ممكن بود داشته باشد زايل مي شود. زيرا خداوند بر اين كارها آگاه است.

شكي نيست كه كارگزاران نظام اسلامي بايد از پاك ترين ، متعهدترين وسالم ترين افراد جامعه باشند ودرانتصاب و يا انتخابشان مورد توجه قرارگيرد و اين يادداشت قصد كمرنگ كردن خصلت هاي پسنديده  فردي راندارد كه درجاي خود بسيارارزشمند هستند. ولي آنچه كه بايد ملاك و معيار ارزيابي و قضاوت قرارگيرد مطابق پيش گفته فوق ،عملكرد آنها نسبت به وظايف و مسئوليت هايشان است كه برعهده گرفته اند.چه بسيارند افرادي كه در جايي كه بودند و در ادراه و سازمان و...خود در جا زده اند و اما به هيچ وجه از رو نمي روند و هميشه از ديگران طلبكارند و با رندي هرچه تمام كارهاي فردي خود را به عنوان عملكرد و اينكه چقدر مردم دوست و آدم خوب هستند ، بيان مي كنند كه هيج نسبتي با مسئوليتشان ندارد .

به ياد داشته باشيم كساني كه مزرعه خود را ويران كرده اند و يا مزرعه نداشته خود را به رخ ديگران مي كشند آيا مي توانند حتي يك نهال اميد بكارند!؟