با توجه به تعریف علمای اقتصاد، متغیر بیکاری یا اشتغال از متغیرهای اصلی اقتصاد هر کشوری محسوب می شود. این متغیر در کنار متغیرهایی مانند سرمایه گذاری ،تولید ، درآمد، مصرف، سطح عمومی قیمت ها یا به اصطلاح تورم از متغیرهای اصلی اقتصاد هستند که در عین حال به عنوان هدف های اقتصادی نظام های سیاسی یا دولت ها تلقی می شوند. سطح بالاتری از تولید ناخالص ملی یا افزایش صادرات، افزایش درآمد و به تبع آن کاهش فقر و بیکاری، ارتقای مصرف و امثال آنها اهداف شناخته شده اقتصادی هستند و از منظر اقتصادی متغیرهای کلان اقتصادی می باشند.
معمولا ارتباط همه این متغیرها در سطح تولید است یا اصطلاحا به نرخ رشد اقتصاد کلان بستگی دارد. یعنی نمی توان در یک اقتصاد متعارف ادعای افزایش درآمد نمود؛ در حالی که افزایش سطح تولید شکل نگرفته باشد و یا ادعای ایجاد ارقام نجومی اشتغال نمود در صورتیکه هیچگونه پروسه تولیدی درکار نباشد.
برای ایجاد شغل مولد و پایدار اولین گام ایجاد زیرساختها و تامین منابع کافی این امر می باشد لذا با وجود رشد اقتصادی مثبت و حمایت های پایدار دولت ومجلس شهرستانها و مناطق متعدد کشور می توانند باسرمایه گذاری مناسب در توزیع عادلانه اشتغال باهم به رقابت بپردازند و ضمن رسیدن به حقوق قانونی خود سهم و دین خود را در تولید ثروت و ارزش افزوده ادا نمایند .
|