ما هر روز در بين سخنان خود از كلمهي مهارت زياد استفاده ميكنيم، بدون اينكه بدانيم معني اصلي و دقيق آن چيست. درواقع مهارت به تواناييهايي گفته ميشود كه در وجود فرد مانند استعداد، نهفته نيستند و در طول زمان و با تمرين و آموزش ميتوان آنها را كسب كرد.
در برخي موارد حتي كسب برخي مهارتها زمان زيادي را ميطلبد و تمرين و تكرار در آموزش هر مهارت يكي از مهمترين نكاتي هستند كه باعث ميشوند ما آن مهارت را بهصورت اثرگذار ياد بگيريم. برخي از اين مهارتها وجود دارند كه ما در شغل و تحصيل به آنها نياز بيشتري پيدا ميكنيم و هر چه بيشتر به كسب مهارتهاي مرتبط با شغل خود بپردازيم، در آن موفقتر خواهيم شد.
مهارتها به دو نوع مهارتهاي شغلي و مهارتهاي فردي تقسيم ميشوند كه هر دو مورد براي موفقيت در يك شغل مهم هستند.
مهارتهاي شغلي مربوط به تحصيلات، مدرك و شغل شما هستند. براي مثال در رشتهي طراحي و دوخت مهارت طراحي، كار با چرخ خياطي، مهارتهاي برش و دوخت، مهارتهاي طراحي و اجراي لباس با نرمافزار و... مهارتهاي شغلي اين رشته و شغل محسوب ميشوند.
اين مهارتها بسيار مهم هستند و فرد بايد در طول تحصيل به كسب آنها بپردازد.
مهارتهاي فردي نيز طيف وسيعي دارند و به رابطهي بين شما و ديگر افراد كه در كنار آنها به انجام فعاليت ميپردازيد، مربوط ميشود. مهارتهاي ارتباطي نقش بسيار مهمي در موفقيت فرد در شغل خود، ايجاد رابطه و تعاملي دوستانه و مثبت بين افراد دارند.
اين مهارتها نيز قابل يادگيري هستند و افراد ميتوانند با شركت در كلاسهاي مخصوص يا با مطالعه و تحقيق، تمرين و تكرار، آنها را در وجود خود پرورش دهند و در شغل خود از آنها بهره ببرند.
البته بايد اين نكته را ذكر كرد در برخي شغلها مهارتهاي ارتباطي بسيار مهم هستند و كارفرمايان اينگونه مشاغل علاوه بر رزومه، مصاحبههاي حضوري نيز انجام ميدهند تا از وجود اين مهارتها در افراد مطمئن شوند.
برخي از اين مهارتها شامل مهارت تصميمگيري، مهارت سخنوري، مهارت حل مسئله، مهارتهاي ارتباط جمعي، مهارت همدلي، مهارتهاي خوب نوشتن و... هستند.
افراد بعد از ورود به دانشگاه و گذراندن دروس ارائه شده فارغالتحصيل ميشوند و مدركي با عنوان رشتهاي كه در آن تحصيل ميكنند به آنها اعطا ميگردد. اين مدرك نشاندهندهي اين است كه فرد داراي دانش و علم در يك حيطهي خاص است و ميتواند از آن در استخدامها استفاده كند.
آموختن علم مربوط به هر شغل و رشته بسيار مهم است. فرد با پايه و اساس علوم آشنا ميشود و دانشهاي مرتبط با رشتهي خود را ميآموزد. علاوه بر اين فرد با ورود به فضاي علمي و پژوهشي دانشگاهي امكان تجربهي يك فضاي متفاوت و ورود به جامعه را براي خود فراهم ميكند.
مدرك تحصيلي فرد و دانشي كه در آن تحصيل ميكند با موفقيت فرد و زمينهي شغلي او ارتباط قطعي ندارد. پس بايد بدانيم تنها داشتن مدرك در يك شغل اولويت محسوب نميشود و شرط كافي براي استخدام و موفقيت نيست.
مهارتها و تواناييهاي لازم كه فرد در طول تحصيل يا بعد از آن كسب كرده است نيز مهم هستند و در كنار مدرك تحصيلي ميتوانند براي او بهترين شرايط را فراهم آورند تا او بتواند در كمترين زمان در شغل مرتبط با مدرك خود حضور يابد و بيشترين بهرهوري را داشته باشد.
شما براي ورود به شغل موردنظر خود به مدرك مرتبط در آن شغل نياز داريد، اما اگر به دنبال موفقيتهاي شغلي و كسب درآمد بالا هستيد و ميخواهيد زودتر جذب بازار كار شويد، بايد مهارتهاي لازم را در كنار مدرك تحصيلي خود داشته باشيد.
به همين علت امروزه بيشتر كارفرمايان به دنبال افراد بامهارت هستند تا از اين طريق هم بهرهوري و كارايي بيشتري به دست آورند و هم از هزينههاي اضافي و اتلاف زمان جلوگيري كنند.
براي مثال تصور كنيد از فردي كه مهندسي عمران خوانده است انتظار ميرود مهارت ساختوساز را بهخوبي آموخته باشد و بتواند امور مربوط به اين كار را بر عهده گيرد و درست انجام دهد. اگر فرد تحصيلكرده فاقد اين مهارت باشد، درواقع مدرك او ارزش خود را از دست خواهد داد.
بايد بگوييم در عصر امروز ما، مدرك و مهارت رابطهي مستقيمي دارند و لازم و ملزوم هم هستند. شايد در اين ميان استثناهايي نيز وجود داشته باشند، شايد افرادي بدون مدرك و فقط با كسب مهارت نيز توانستهاند در حرفهي خود موفق باشند، اما آموختن دانش و علم موردنياز در يك حرفه به همان اندازه كه مهارت اهميت دارد، مهم است.
در سيستم آموزشي ما متأسفانه مهارت اهميت بالايي ندارد يا بهتر بگوييم اصلاً به مهارتها توجهي نميشود و صرفاً علم و دانش آن هم بهصورت تئوري آموزش داده ميشود كه همين امر موجب شده تا افراد تحصيلكرده بدون اينكه به كسب مهارتهاي لازم در رشتهي خود بپردازند به سمت مدركگرايي سوق پيدا كنند و نتيجهي اين امر باعث شده تا ايران جزو كشورهايي باشد كه بيشترين مدرك دكتري را دارد.
بعضي ديگر از اين افراد نيز به علت آگاهي نداشتن از مهارتها به سمت شغلهاي غير مرتبط با مدرك تحصيلي خود ميروند كه اين امر نيز خود به معضل بزرگي تبديل شده است.
در هر حالت عدم آگاهي دانشآموختگان با مبحث مهارتهاي شغلي و فردي و نبود آن در سيستم آموزشي، دست به دست دادهاند تا ميزان فارغالتحصيلان مدرك به دست كه به دنبال شغل هستند روز به روز افزايش يابد.
تا زماني كه استخدامها نيز بر اساس مدرك تحصيلي باشد و به مهارتها توجهي نشود، ما شاهد كمترين بازدهي و كارايي خواهيم بود.
بهترين حالت ممكن، داشتن مدرك و پايهي علمي مناسب، همراه با به دست آوردن مهارتهاي لازم در حيطهي تحصيلي فرد است كه ميتواند براي او راههاي رسيدن به موفقيت را هموار سازد. همانطور كه در بالا نيز ذكر شد تنها كسب مهارت اهميت چنداني ندارد، آموزش، تمرين، تكرار و تجربهاي كه بتواند مهارت را به يك تخصص در فرد ايجاد كند از اهميت بالاتري برخوردار است.
منبع: پروفايل سنتر