6_ ما تمرين مي كنيم كه تصميمم هاي مهم مان بر اساس تحليل جامع منفعت و هزينه باشد و به صورت مكتوب فكر كنيم نه ذهني و روي هوا
7_ ما قول مي دهيم خيابان را خانه خود بدانيم و دريا را حوض خانه مان و جنگل را باغچه. آشغال را در سطل آشغال قرار دهيم و نه در كف خيابان و دريا و جنگل
8_ ما موظفيم ترك كنيم پارتي بازي، زرنگ بازي عدم رعايت صف و تقلب كردن را
9_ ما مكلفيم «راست» بگوييم حتي اگر به ضرر ما تمام شود و به قول مان عمل كنيم حتي اگر سرمان برود
10_ما تلاش مي كنيم افق فكري مان را از «سه ماه» به «ده سال» گسترش دهيم
11_ ما متعهد مي شويم خدا را آزاد كنيم! ما قول مي دهيم زين پس خدا را در عزا، مساجد و بيماري ها محدود و قاب نكنيم. از اين پس خدا را همراه خود مي دانيم؛ در همه شرايط؛ صف اتوبوس، ترافيك همت، ديدن تصاوير زندگي خصوصي افراد، قضاوت در مورد ديگران، سر چهار راه و...
12- ما متعهد مي شويم كه عمل كنيم! مي كوشيم كمي از جوك گفتن، انتقاد، تحليل هاي انتزاعي كردن، فلسفه بافي كردن، مقدمه چيني كردن، حسرت خوردن وضعيت كشورهاي توسعه يافته، تفريح و مخالفت كردن بكاهيم و به جاي آن كمي عمل كنيم. ما مي كوشيم، بر اين ويژگي منفي فائق آييم: جايگزين كردن هر چيزي به جاي عمل.
ما مي كوشيم برنامه ريزي مان معطوف به عمل باشد و نه جايگزين عمل و عمل مان مبتني بر برنامه باشد. برنامه معطوف به عمل و عمل مبتني بر برنامه باعث توسعه آينده مشترك ما خواهد بود.
@vdini
منبع:كانال استراتژيست
@MyAsriran