10- در جامعهاي نقد اعتبار پيدا ميكند كه افراد متخصص در حوزه تخصصي خود نقادي كنند.
11- اگر منتقد نكتهاي ر ا از متن مكتوب متوجه نمي شود، ابتدا سؤال ميكند و بعد نقد ميكند.
12- پيش ذهنيت از نويسنده يك متن، نقد و انتقاد را مخدوش و بياعتبارميكند.
13- به ميزاني كه انتقادات كلي باشند از اعتبار آنها كاسته ميشود. مبناي كار علمي و انتقادي در پرداختن به جزئيات است.
14- بالاترين سطح اعتبار يك فرد علمي و فكري، نوشتههاي اوست. سخنراني و ارائه شفاهي مطالب پايينترين سطح است.
15- منتقد بر نويسنده متن، القاب نمي گذارد.
16- كسي كه در يك موضوع تخصص نداشته و متون توليد و چاپ نكرده، به لحاظ علمي نميتواند انتقاد كند.
17- منتقد، متن و سخن و فكر فرد را نقد ميكند و نه شخص او را.
18- كسي كه نقد علمي مي شود، وظيفه مدني داردكه به انتقادات پاسخ دهد.
19- نقدي كه به آمار و مستندات تجربي و تاريخي اتكاء داشته باشد، معتبرتر است.
20- منتقد در بيان و لحن، شخصي احساسي و عصباني نيست. ادب و صدا قت او مقدم بر انتقاداتش است.
21- منتقد و انتقاد شونده هر دو بايد در يك موضوع تخصص داشته باشند و متون توليد و چاپ كرده باشند.
22- نقاد از اين عبارات، فراوان استفاده ميكند: حدس ميزنم. تصور ميكنم. به نظرم مي آيد. شواهد اينگونه نشان ميدهد. آمار چنين تصديق ميكند.
23- نقد فكري و علمي بايد مكتوب و علني باشد اما نقد از رفتار حتماً بايد به صورت خصوصي به افراد منتقل شود.
24- محل تحصيل، اساتيد و متون علمي منتقد بر كيفيت نقد او بسيار تأثيرگذار است.
25- انديشه ها سطح اعتبار دارند و به تدريج اصلاح مي شوند. مي توان با استدلال، مستندات و آمار، انديشه ها را تكامل بخشيد.
26- منتقد بايد مراقب باشد تا آنچه كه خودش دوست دارد بگويد را به حساب متن ديگري نگذارد و متن او را تحريف نكند.
27- استفاده از كميت ها، دقت و اعتبار نقد را افزايش مي دهد.
28- علمي ترين متن و علمي ترين نقد آن است كه نويسنده، تعاريف خود را از مفاهيم از يك طرف و مفروضات و استوانه هاي فكري را از طرف ديگر به طور دقيق مكتوب كند.
29- در نقادي و مناظره، مبناي استدلال پژوهش هاي علمي است.
30- استاندارد گذاري براي نقد و مناظره، مسئوليت دانشگاه ها، متخصصين و انجمن هاي علمي است.
منبع :دكتر محمود سريع القلم به نقل از عصرايران