وب سايت شخصي ولي اله ديني: چگونه به‌شكل مؤثر از ديگران انتقاد كنيم؟
جمعه، 30 خرداد 1399 - 12:54     کد خبر: 865

شايد بسياري از ما خاطره‌ي خوبي از انتقاد كردن و نقدشدن به‌ياد نداشته باشيم. ممكن است واقعيتي را طوري بيان كرده باشيم كه درعوضِ كمك به طرف مقابل، او را ناراحت يا نااميد كرده باشد. احتمال دارد كسي از ما به‌درستي انتقاد كرده باشد، اما درنهايت، به‌جاي توجه به برطرف‌كردن ضعف‌ها، نااميد شده و به‌كل از فعاليت خود دست كشيده باشيم. چرا چنين اتفاقاتي مي‌افتد؟ چرا بازخورد ما به نتيجه‌ي مطلوب منجر نمي‌شود؟ چرا از ديگران بازخورد مطلوب دريافت نمي‌كنيم؟ اين مسئله را بايد در سه جنبه بررسي كرد: منتقد، موضوع نقد، نقدشونده. براي دريافت پاسخ پرسش‌هاي فوق، اين مقاله را مطالعه كنيد

انتقاد يعني چه؟

انتقاد به‌معني بررسي موشكافانه‌ي پديده‌ها يا رويدادهاست و با هدف تشخيص خوب و بد، و مقايسه‌ي اين دو با يكديگر، انجام مي‌گيرد. معمولا معناي انتقاد با نق‌زدن، عيب‌جويي، مچ‌گيري، عقده‌گشايي، اعتراض، توهين و تحقير خَلط مي‌شود، به‌طوري‌كه به‌محض انتقاد، ممكن است مخاطب با برداشت اشتباه، به‌سرعت وضعيت تدافعي يا حتي تهاجمي به‌خود بگيرد.

از ميان مفاهيم يادشده، «اعتراض» بيش از سايرين به انتقاد نزديك است. در اعتراض، غالبا فكر مي‌كنيم يا حتي مطمئنيم به انتقاد ما توجه نكرده‌اند، به‌طوري‌كه اين بي‌اعتنايي، سرانجام به ضايع‌شدن حقوق‌مان منتهي شده است. به همين علت، اعتراض مستعد آميختن با رفتارهاي خشونت‌آميز است.

انواع انتقاد

انواع انتقاد

چه هدفي از نقدكردن داريم؟

در شرايط آرماني، بي‌ترديد مقصود ما از انتقاد بايد چيزي غير از خرده‌گرفتن صِرف باشد. در انتقاد، غالبا فردِ منتقد، دنياي كنوني را نسبت‌به تصوير مطلوبي كه از پديده‌هاي پيرامون خويش در ذهن دارد، ناقص و ناكافي مي‌بيند. به همين علت، براساس ذهنيت و معيارهاي شخصي‌اش، اين ناهماهنگيِ واقعيت با ذهنيت خود را نمايان مي‌كند. باوجوداين، بايد يادآور شد كه تصوير ذهني هريك از ما انسان‌ها منحصربه‌فرد است، يعني ممكن است آنچه از نظر يكي كمبود و محدوديت محسوب شود، از نظر ديگري لزوما اين چنين نباشد.

بر همين اساس، قبل از اظهار نقد، چقدر خوب است مدتي درنگ كنيم و با طرح پرسش‌هايي، به‌طور شفاف به انگيزه‌‌مان انتقاد و پيامدهاي احتمالي آن بينديشيم.

پرسش‌هاي كليدي براي شناخت انگيزه‌ي انتقاد

پرسش‌هاي كليدي براي شناخت انگيزه‌ي انتقاد

براي يافتن هدف انتقاد، با طرح پرسش‌هايي ازاين‌دست، مي‌توان به نتيجه‌ي مطلوب نزديك شد:


حتما بخوانيد: نحوه برخورد با افراد بي منطق چگونه است؟


برخي رفتارهاي نامطلوب در انتقاد از ديگران

برخي رفتارهاي نامطلوب در انتقاد از ديگران

وقتي هدف خود از انتقاد را نشناسيم، آن وقت هيچ بعيد نيست كه با انجام رفتارهاي ناشايست و غيرقابل‌دفاع، درعوضِ دست‌يافتن به نتيجه‌ي مثبت، خود را انگشت‌نماي اين‌وآن كنيم و به آبروي شخصيِ خود چوب حراج بزنيم. چه‌بسا به‌هواي درست‌كردن ابرو، چشم طرف مقابل را نيز كور كنيم. شايد همه‌ي ما نمونه‌هاي ذيل را ديده، شنيده يا حتي تجربه كرده باشيم.

پرتاب انتقاد

اعلام انتقاد قبل از بررسيِ تمايل يا عدم‌تمايل فرد نقدشونده به دريافت نقد

انتقاد در حضور جمع

تمركز بر كاستي‌ها و چشم‌پوشي مطلق از نكات مثبت

انتقاد ناپخته

نداشتن دانش، تجربه و تخصص لازم درخصوص موضوع انتقاد

اعلام انتقاد با قطعيت و كلي‌گويي

«اصلا خوب نبود»، «به هيچ دردي نمي‌خوره»، «هيچ ارزشي نداره» و…

انتقاد با لحن نامناسب

تحكم‌آميز، طلب‌كارانه، متكبرانه، مؤاخذه‌گرانه و…

انتقاد مبتني بر اطلاعات نامعتبر

شايعات فضاي مجازي، اخبار دهان‌به‌دهان و…

انتقاد بدون شناختن سوژه‌ي نقد

نقدكردن فيلم يا كتابي كه نديده و نخوانده‌ايم

انتقاد با ديد كور

انتقاد قبل از شناخت حساسيت‌ها، علاقه‌مندي‌ها، توانمندي‌ها و اولويت‌هاي فرد نقدشونده

انتقاد از افراد قرارگرفته در وضعيت‌هاي نامطلوب

انتقاد از مبتلايان به بيماري، داغ‌ديدگي، درماندگي، پشيماني، سردرگمي و…

اعلام انتقاد پيش از بررسي شواهد كافي

شايد علت كاستيِ برنامه، مواردي ازاين‌دست باشد: كمبود بودجه، محدوديت نيروي انساني، بدقولي ديگران، تنگناي زمان، وقوع مسائل پيش‌بيني‌نشده و… . اگر اينها را بدانيم، شايد از انتقاد منصرف شويم يا دست‌كم شكل انتقاد و لحن گفتارمان را تغيير دهيم.

انتقاد از كسي يا چيزي، درحالي‌كه فرد منتقد خود وضعيت مناسبي ندارد

ناراحتي منتقد ممكن است به‌علت جروبحث با كسي، ترس، خشم، خستگي و ديگر عواملي باشد كه انگيزه و تمركز كافي براي نقد را از او سلب كرده باشد.

انتقاد بدون توجه به ميزان تجربه‌ي فرد

انتظاراتِ بيش‌ازاندازه از افراد مبتدي نامنصفانه است. معمولا چنين كساني بيش از هرچيز ديگر، به تشويق و دريافت انگيزه نياز دارند. به‌احتمال بسيار زياد، پس از تلاش بيشتر و دست‌يافتن به مهارت لازم، خود به اشتباهات طبيعي قبلي‌اش پي مي‌برد.

انتقاد در قالب طعنه‌زدن و كنايه‌گفتن

درعوضِ طرح صريح و صحيح انتقاد، با زخم‌زبان به طرف مقابل نيش مي‌زنيم و درشت‌گويي و اُشتُلُم مي‌كنيم.

بازكردن دايره‌ي انتقاد

آوردن شاهد، ميانجي و حَكَم، پاي افراد بيشتري را به ماجرا باز مي‌كند. در اين حالت، هريك از طرفينِ انتقاد، براي تأييد ديدگاه خود، ياركشي مي‌كند. اين كار احتمالا منجر به كينه‌توزي خواهد شد.

انتقاد شتاب‌زده

اگر فوريت و ضرورتي در انتقاد وجود ندارد، بهتر است كمي‌ خويشتن‌دار باشيم. با سردشدن احساسات و فرونشستن طوفان هيجانات، خودِ فرد، به‌احتمال‌زياد به اشتباهات خود پي مي‌برد. اصلا شايد خودمان متوجه شويم درباره‌ي موضوع انتقاد، ديدگاه درستي نداشته‌ايم. اگر اين‌طور نشود، انتقادِ همراه با تأخير ما، آسيب احتمالي كمتري به او وارد مي‌كند. مثلا اگر دوست‌مان در كلاس، اسلايد‌هايي ارائه كرد، بلافاصله به او بازخورد ندهيم. به‌نظر مي‌رسد اغلبِ افراد در چنين شرايطي، پس از تلاش و تحقيق، بيش از هر چيز به آرامش نياز داشته باشند. شايد دوست ما آمادگي لازم براي بحث درباره‌ي نحوه‌ي ارائه‌ي خود را نداشته باشد. حتي ممكن است براي اينكه نخواهد روي ما را زمين بزند، در رودربايستي قرار بگيرد و با ما مخالفت نكند. شايد يكي‌دو روز كه بگذرد، بهتر و اثرگذارتر بتوان دراين‌باره با او صحبت كرد.


حتما بخوانيد: با كسي كه مدام غر مي‌زند چگونه برخورد كنيم؟


انتقاد از كسي در غياب او

اين كار ضمن كوتاه‌كردن دست منتقد از يافتن شواهد بيشتر، فرصت دفاع را از فرد نقدشونده خواهد گرفت. در ضمن، با مطلع‌شدن ديگران، و يك‌كلاغ چهل‌كلاغ‌كردن، ممكن است آبروي او و اعتبار خودتان در معرض خطر قرار بگيرد. يكي از نمونه‌هاي بسيار ويرانگري كه در اين زمينه مشاهده كرده‌ام، انتقاد از كسي است كه يا نمي‌خواهيم يا نمي‌توانيم با او روبه‌رو شويم؛ درعوض، عملكرد نامطلوب او را به همسر، فرزند يا ديگر آشنايان او منتقل مي‌كنيم.

انتقاد با نگاهِ «مشت، نمونه‌ي خروار»

در چنين شرايطي، شعار ما اين است: «سالي كه نكوست، از بهارش پيداست.» انيشتين ديرتر از حد معمول زبان باز كرد؛ نيوتن ازبس ضعيف و لاغر بود، كسي تصور نمي‌كرد او زنده بماند. اما گذشت زمان، شرايط را به‌شكل ديگري رقم زد. بي‌گمان، هركس درمورد انيشتين و نيوتن براساس وضع كودكي‌شان قضاوت كرده بود، بعدها از پيش‌گويي خود شرمنده و مجبور به پذيرش اشتباهش شده بود.

ذوق كسي را كور كردن

فرض كنيد دوست شما پس از سال‌ها مستأجري، با هزارويك قرض و قسط، توانسته از اجاره‌نشيني خلاص شود. حالِ دوست شما شايد مثل دونده‌ي دوِ ماراتن باشد. به اين فكر كنيد كه در مراسم چشم‌روشني، درعوض عرض تبريك، اين بيت را براي او بخوانيد: هركه آمد عمارت نو ساخت / رفت و منزل به ديگري پرداخت!

بلعيدن انتقاد

فرض كنيد رفتار كسي شما را آزرده است. تلاش براي انكار يا توجيه واكنش او شايد به‌قيمت ارسال ناموفق پيام شما تمام شود. شايد انتظار داشته باشيد طرف مقابل، با مشاهده‌ي واكنش غيرصريح شما، خود متوجه رفتار ناپسنديده‌اش بشود و از شما عذرخواهي و دلجويي كند. آن وقت، پس از گذشت چند وقت ممكن است فكر كنيد طرف مقابل، خودش را به نفهمي و پررويي زده است، و بار گناه او را سنگين‌تر كنيد. درنهايت نيز، به او واكنش درشت‌تري نشان دهيد، درصورتي‌كه بعدها ممكن است متوجه شويد حق با شما نبوده است.

انگيزه‌هاي پنهان از انتقاد چيست؟

انگيزه‌هاي پنهان از انتقاد چيست؟

گاهي اوقات اگر دقيق‌تر بررسي كنيم، متوجه مي‌شويم انتقادات ما، ميوه‌هاي درخت آفت‌زده‌اي هستند كه در كمبودها و كج‌انديشي‌هاي‌مان ريشه دوانده است. در اين گونه موارد، اظهارنظر ما لباس خيرخواهي و انتقاد مي‌پوشد، اما واقعيت چيز ديگري است.

فرافكني

نسبت‌دادن عيب خود به كسي

محك‌زدن

آزمودن كسي و مشاهده‌ي واكنش او

مركز كنترل دروني

انتقاد از وضع موجود براي تبرئه‌ي خود

برتري‌جويي و انحصارطلبي

براي ماندن در اوج، درعوضِ تلاش بيشتر، تصميم مي‌گيريم ديگران را از عرش به فرش بياوريم.

ترس از ناقص و ناكافي‌بودن

معمولا كسي كه خود را به‌اندازه‌ي ‌ازم كامل نمي‌بيند، شروع به برشماري نقائص ديگران مي‌كند تا وجدان خود را تسلي دهد كه ديگران هم كامل نيستند.

انتقام‌جويي و شماتت

گاهي اوقات مي‌خواهيم حال كسي را بگيريم، اما دستاويزي نداريم. شايد ناگاه فرازونشيب زندگي فرصتي به ما بدهد تا ناتواني و بي‌كفايتي او را به‌رُخش بكشيم. حتي شايد بعدها گذشته‌ي نامطلوبش را مثل چماقي بر سرش بكوبيم.

جلب‌توجه ديگران

اين انگيزه بيش از تصور ما در انتقادات‌مان متداول است. معمولا ديگران به شخص معترض و منتقد به‌چشم فردي كاربلد و تيزبين نگاه مي‌كنند. يافتن عيب يك چيز است و شهامت فاش‌كردن آن چيز ديگري. اين‌طور نيست كه هركسي جسارت نقدكردن داشته باشد. بااين‌اوصاف، چه چيزي بهتر از نق‌زدن مي‌تواند به‌سرعت و به‌سادگي، نياز ما به ديده‌شدن را برطرف كند؟

امروزه شبكه‌هاي اجتماعي چنين فرصتي را براي ما فراهم كرده‌اند. چون هويت ما لزوما مشخص نيست، پس ديگر براي حرف خود نياز به جسارت نداريم. حال با خيال راحت، تا مي‌توانيم فقط دنبال عيوب اين‌وآن مي‌گرديم. اما آيا واقعا ديده‌شدن ما، به‌قيمت تخريب ديگران و ايجاد تشنج و برهم‌زدن نظم عمومي، موجه و مقبول است؟


حتما بخوانيد: خصوصيات افراد منفي گرا چيست؟


پيامدهاي احتمالي انتقاد نامطلوب

شايد هرچه بدوزيد و بشكافيد، متوجه نشويد چرا ديگران در برابر انتقادات شما واكنش نامطلوب نشان مي‌دهند؟ مگر هدف شما غير از اين است كه راهنمايي‌شان كنيد؟ مسلما هيچ‌كس دوست ندارد پس از انتقاد از كسي، با چنين واكنش‌هايي روبه‌رو شود:

شيوه‌ي مؤثر انتقاد از فرادست خود

اين مدل انتقاد براي موقعيت‌هاي نوع اول و دوم مناسب است. موقعيت نوع سوم كه تنش و چالش بيشتري دارد، توانمندي بيشتري در حوزه‌ي مهارت‌هاي ارتباطي مي‌طلبد كه در اين مقاله، مجال توضيح مفصل درباره‌ي آن مهيا نيست.

در صورت امكان، با كسب اجازه و با بررسي موقعيت خود و طرف مقابل و ترجيحا در خلوت و دور از ديد ديگران اقدام كنيد. پيش از هر گونه صحبتي، ابتدا براي كسب آگاهيِ بيشتر سؤال كنيد. در اين مرحله بيش از هر چيز، به پاسخ پرسش‌هاي‌تان گوش دهيد. بسياري از انتقادهاي ما، پيش از سه مرحله‌ي قبل، از همين‌جا آغاز مي‌شود. درعوضِ پرس‌وجوي بيشتر، قضاوت زودهنگام خود را مثل گلوله به‌سوي فرد نقدشونده شليك مي‌كنيم. جنگ آغاز مي‌شود!

اگر باز ابهام برطرف نشد، بگوييد درمورد فلان چيز يا فلان كار صحبت كوتاهي داريد. بدون روده‌درازي و پرگويي، ابتدا محاسن آن كار را بيان كنيد و بعد بگوييد: «اما به‌نظر من اگر به چند نكته‌ي ديگر توجه مي‌شد، شايد كيفيت كار بسيار بالا مي‌رفت… .»

فرايند انتقاد ممكن است همين‌جا تمام شود، اما اگر قصد داريد پيامدهاي نقص موجود و راهكار مقابله با آن را نيز گوشزد كنيد، توجه به نكات زير ضروري خواهد بود.

كسب اجازه‌ي مجدد

از او بپرسيد آيا مايل به شنيدن ادامه‌ي صحبت‌هاي شما هست يا خير. تأييدگرفتن معجزه مي‌كند. اگر طرف مقابل پاسخ مثبت دهد، شما امنيت خاطر و اعتمادبه‌نفس بيشتري براي انتقاد خواهيد داشت. درضمن، اين كار باعث مي‌شود براي چند لحظه هم كه شده، گفت‌وگو را به طرف مقابل واگذار كنيد. در اين صورت، ميان شما تبادل‌نظري پويا شكل خواهد گرفت. ديگر، كسي گوينده و آن يكي شنونده‌ي صِرف نخواهد بود. اگر پاسخ منفي بدهد، پيشاپيش از خسته‌كردن خود و كلافگي او جلوگيري كرده‌ايد.

برشمردن انتقادها

پيشنهاد مي‌كنيم جملات خود را با عبارت «من فكر مي‌كنم…» آغاز كنيد. تاحدامكان از جملات خطابي كه با «تو» و «شما» شروع مي‌شود، پرهيز كنيد. همچنين غالبا استفاده از كلماتي مثل بايد، نبايد، چرا (با لحن سرزنشگر، به‌شكل بازجويي و…) پيامد چندان خوشايندي نخواهد داشت.

قبل از اينكه براي حل مسئله پيشنهاد بدهيد، ابتدا فقط به اصل موضوع اشاره كنيد. مثلا به‌جاي اينكه بگوييد «تعدادي ليوان يك‌بارمصرف بگذاريد تا مهمانان از آب سردكن آب بنوشند»، كافي است اشاره كنيد: «مهمان‌ها تشنه بودند و رفتند سمت آب سردكن. دنبال ليوان مي‌گشتند، اما پيدا نكردند.» در اين شرايط، به‌احتمال‌زياد طرف مقابل نه‌تنها در اين نكته، بلكه چه‌بسا در كل فرايند پذيرايي بازنگري كند.

اگر واكنش‌ها و پيامدها را نيز به او بگوييد، اثرگذاري انتقاد شما بيشتر خواهد بود. مثلا بگوييد: «به‌نظرم اين مسئله باعث شده بود برخي مهمانان با لحني تمسخرآميز درباره‌ي كيفيت مراسم گفت‌وگو كنند» يا بگوييد: «گويا مهمان‌ها از اين وضعيت ناراحت بودند، چون چهره‌ها‌ي‌شان اخمو و عبوس به‌نظر مي‌رسيد. اگر فكر مي‌كنيد كمكي از من ساخته است، در خدمتم. اگر هيچ كاري نتوانم بكنم، دست‌كم شايد بتوانم چند پيشنهاد بدهم.»

احتمالا اگر به اين شكل انتقاد كنيد، حرف‌تان اثرگذاري بيشتري خواهد داشت و مخاطب متوجه مي‌شود كاستي‌هايي در فرايند پذيرايي‌اش وجود دارد. حال اوست كه بايد تصميم بگيرد آيا براي حل اين مسئله مي‌خواهد كاري بكند يا نه؟ همچنين مي‌تواند در صورت تمايل، از شما كمك بگيرد. ديگر لازم نيست نبريده و ندوخته وسط گود بپريد و اظهارنظر كنيد. نهايتا اگر براي دريافت كمك به‌سوي شما بيايد، هم براي خودش مفيد خواهد بود و هم احترام شما را بيشتر خواهد كرد.


حتما بخوانيد: طرز برخورد با افراد عصبي؛ چند نكته‌اي كه تنش را از شما دور مي‌كند


شيوه‌ي مؤثر انتقاد از زيردست خود

شيوه‌ي مؤثر انتقاد از زيردست خود

بعضي‌ وقت‌ها ممكن است از برخي جهات، منتقد نسبت‌به نقدشونده، مرتبه‌ي بالاتري داشته باشد، مثل دبيري كه ‌مي‌خواهد از دانش‌آموز خود انتقاد كند. به‌طوركلي اگر در جايگاه بالاتري بوديد، باز هم روش فوق جواب مي‌دهد. لازم نيست با فرد مقابل خود با لحن «خواهشي» صحبت كنيد؛ كافي است فرمايشي و مؤاخذه‌گرانه برخورد نكنيد.

انتخاب با شماست. مي‌توانيد كاري كنيد كه از شما وحشت كنند، به‌طوري‌كه اگر كسي به تعهدات خود عمل نكرد، تشويش خاطر داشته باشد. گزينه‌ي ديگر، همدلي و درك افراد است، طوري كه فرد خاطي عذاب‌وجدان داشته باشد كه چرا با وجود ارتباط با فرد بزرگواري مثل شما، از زير بار مسئوليت‌هاي خود شانه خالي كرده است؟

منبع تكميلي براي مطالعه‌ي بيشتر

كتاب ارتباط مؤثر به‌زبان آدميزاد، نوشته‌ي مارتي برونستاين، ترجمه‌ي نرگس يزدي، انتشارات هيرمند

تهيه شده در: chetor.com

منبع:وبسايت چطور

 


پیامک - فیس بوک - تویتر
نسخه اصلی - برگشت به خبرها