3. گرفتار ترس يا نفرت شدن
نفرت هم به اندازهي ترس مخرب است. اگر بگذاريد خشم، شما را كنترل كند؛ در باتلاقي از بدبيني و ستيزهجويي فرو ميرويد. خاطرهي تجربيات تلخ در ذهن ما انباشته ميشوند، اما اگر بخواهيم بر اساس خشم يا نفرت تصميمگيري كنيم، توانايي تمركز خود را روي مسائل مهم زندگي از دست ميدهيم. نفرت، شاديهايمان را ذرهذره از ما ميگيرد.
4. تمركز محض روي گذشته يا آينده
اگر توجه شما فقط معطوف به گذشته يا آينده باشد، احتمال دارد تجربيات و فرصتهايي را كه درست مقابل چشمانتان است، ناديده بگيريد. شما بايد در لحظه زندگي كنيد تا توجهتان را معطوفِ شرايط و اطرافيانتان كنيد. اگر اينگونه نباشد، بدون اينكه تشخيص بدهيد، روزها و سالهاي زيادي را پشت ميگذاريد؛ درحاليكه در هيچيك از آنها زندگيكردن در لحظه را تجربه نكردهايد.
5. تمركز روي مسائل غيرقابلكنترل
اكثر مواقع تمايل ما به كنترل همه مسائل پيرامونمان، ريشه در اضطراب و ترس دارد؛ ما باور داريم كه اگر فرمان دست خودمان نباشد، بدترين اتفاقات خواهد افتاد. تلاش بيشازحد براي كنترل همه چيز، درست مانند جنگيدن با دنياست و درنتيجهي اين طرز تفكر، خودمان را از شادي و آرامش محروم ميكنيم. بهجاي تلاش براي كنترلكردن تمام جزئيات پيرامون، اجازه بدهيد زندگي روال عادياش را طي كند. روي مسائل غيرقابلكنترل زندگي بيشازحد تمركز نكنيد و سعي كنيد از آزادي اين نگرش جديد لذت ببريد.
6. اسيرشدن در بازي سرزنش
سرزنش كردن مداوم ديگران بهخاطر مشكلات يا شرايط خودتان، عادت مخربيست كه هم به خودتان و هم به اطرافيانتان آسيب ميرساند. وقتي ديگران را سرزنش ميكنيد، از مسئوليت احساسات و اعمال خودتان چشمپوشي ميكنيد. ما مسئوليت مشكلاتمان را به گردن ديگران مياندازيم، چون نميخواهيم خودمان را مقصر بدانيم. درعوض، با مقصردانستن ديگران، شكست خودمان را توجيه ميكنيم تا احساس بهتري پيدا كنيم.
7. چشمدوختن به داراييها
وقتي تمركز زندگيتان فقط روي پول و ماديات باشد، نميتوانيد شاديهاي واقعي و حقيقي زندگي را ببينيد. منكر نميشويم كه پول به رفاه ما و اطرافيانمان كمك ميكند، اما زماني كه تمركزمان بهطور كامل روي ثروت و اندوختن آن باشد، چيزهايي را كه سبب آرامش و شادي واقعيمان ميشوند، فراموش ميكنيم. در زندگي بهدنبال تعادل باشيد و بدانيد كه فقط با ثروت نميتوانيد شادي بخريد و اين حقيقتيست كه بايد آن را به طور دروني باور داشته باشيد.
8. احاطهشدن با افراد سمي
ارتباط با افراد سمي، شادي و آرامش را از شما ميگيرد. اگر مراقب نباشيد، ذهنيت بدبينانهي آنها به شما سرايت ميكند. واقعيت غمانگيز اين است كه انسانهاي سمي ذرهاي به اطرافيانشان اهميت نميدهند و برايشان فرقي نميكند ديگران چقدر براي آنها وقت صرف كردهاند.
9. از بينرفتن آرزوها بهواسطهي تنبلي
همهي ما هرازگاهي وظايفي را به تعويق مياندازيم كه از انجامشان ميترسيم يا بهانهتراشي ميكنيم تا دليلِ انجامندادن كاري كه قول انجامش را داده بوديم، توضيح بدهيم. به تعويق انداختنِ هميشگي، بدون شك به شادي بلندمدت ما لطمه ميزند. انسان با تنبلي، زمان باارزش و انرژيش را هدر ميدهد، درحاليكه ما ميتوانيم از اين دو منبع باارزش براي پيگيري اهداف و آرزوهايمان استفاده كنيم.
10. بدترين منتقدِ خود بودن
براي ارتباط برقرار كردن با خود واقعيتان حوصله به خرج دهيد. شما واقعا از خودتان چه انتظاري داريد؟ ميخواهيد چه كسي باشيد؟ چه چيزهايي را دوست داريد؟ چه چيزهايي را دوست نداريد؟ براي اينكه خودتان را پيدا كنيد و كسي را كه هستيد دوست بداريد، بايد راهي پيدا كنيد. افكار منفي را كنار بگذاريد و فقط به انتقادات سازنده فكر كنيد. فراموش نكنيد كه با خودتان مهربان باشيد، همينطور با ديگران، چون اين راه رسيدن به شادي واقعي است.
✏️ كانال مديران نامدار ايران