🎯اول: ندانستن
🎯دوم: نتوانستن
🎯سوم: نخواستن
✅ممكن است كارمند مورد نظر بهدليل ندانستن و يا نبود(كمبود) دانش لازم و مهارت كافي موفق به برآوردن انتظارات و استانداردها نشده باشد. درچنين مواقعي، وظيفه مدير تشخيص نياز آموزشي كارمند و فرستادن او به دورهها و برنامههاي آموزشي است كه دانش و مهارت لازم براي انجام وظايف در حد استاندارد را به او بدهد.
✅دومين دليل احتمالي عملكردهاي نامطلوب كاركنان «نتوانستن» است. براي مثال ممكن است موانعي مثل كمبود اعتماد به نفس كه يك مانع دروني است يا ناكافي بودن ابزار و امكانات كه يك مانع بيروني است باعث بروز عملكردهاي غير رضايت بخش شده باشد.
✅ و بالاخره «نخواستن» هم ميتواند سومين عامل و مانع عملكرد مطلوب كاركنان باشد. درچنين مواردي مدير بايد ريشههاي نارضايتي كاركنان را كشف و آنها را حتيالامكان برطرف كند. نكته بسيار مهمي كه در اين مرحله بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه ممكن است عملكرد غيررضايت بخش كارمند لزوما ناشي از اهمال و كم كاري او نباشد و عواملي خارج از كنترل او باعث نزول عملكرد شده باشند.
نتيجه: براي اينكه اين چرخه عملكرد كامل شود و به بيان ديگر بتوان مديريت عملكرد شغل را انجام داد و آن را بهبود داد، بايد چرخه عملكرد همواره در جريان باشد و در هر دوره به طورمداوم اهداف بازبيني و بازتعريف و بهبود داده شوند به اين ترتيب ميتوانيم چرخه كسبوكار را به حركت و گردش درآوريم و سازمان را در مسير توسعه و بهبود قرار دهيم.
✏️ كانال گفتمان مديريت
@management_simple