| باز اين چه شورش است؟ كه در خلق عالم است | باز اين چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است؟ | |
| باز اين چه رستخيز عظيم است؟ كز زمين | بي نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است | |
| اين صبح تيره باز دميد از كجا؟ كزو | كار جهان وخلق جهان جمله درهم است | |
| گويا، طلوع ميكند از مغرب آفتاب | كآشوب در تمامي ذرات عالم است | |
| گر خوانمش قيامت دنيا، بعيد نيست | اين رستخيز عام، كه نامش محرم است |
عاشورا يك حادثه نيست، بلكه نهضتي است كه همراه خود پيام هاي بزرگي براي تاريخ بشريت آورده، جرياني است كه از يك نقطه شروع شده و در طول تاريخ امتداد يافته و مربوط به يك ملت و نژاد و فرهنگ خاصي نيست.
امام حسين(ع) با شهادت خود زندگي به دور از بردگي و زبوني را به همه جهانيان نشان داد و بنايي را پي ريخت كه براي هميشه معبد اهل خرد و ايمان شد. او به انسان ها آموخت كه مي توان و بايد كه در برابر سالوس و ريا ايستاد و دين و اعتقاد راسخ را از توفان باورهاي ساده و عوامفريبانه محافظت كرد. او به همه آموخت كه نبايد فريب خورد و او خود در اين راه، از تمام هستي اش، مشعلي ساخت روشن براي هدايت ديگران.
دليل جاودان و ماندگار و زنده بودن آن نيز، همين روزها و شب ها ست! شب هايي كه ميليون ها شيعه در كوي و برزن در جاي جاي جهان با هر تعدادي، با هر زباني و با هر شيوه اي، نداي يا حسين سر مي دهند تا جاييكه كاركردهاي اجتماعي اين قيام هنوز نيز باقي است و در جاي جاي زندگي اجتماعي ما ايرانيان و ديگر شيعيان نقش فراواني داشته است!
در واقع اگر از فرا زمان و فرا مكان صحبت شود هيچ امري به عاشورا و كربلانمي رسد همان طور كه حديث منسوب به امام صادق (ع) مي فرمايد: كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا. و همين مقدمه مي تواند در بيان جاودانگي واقعه عاشورا و ماندگاري همين واقعه كافي باشد.
قيام امام حسين(ع) تا آنجا در افكار و اذهان مردم جهان نقش بسته كه اين واقعه الگويي براي پيروزي حق بر باطل شمرده مي شود، و بسياري از مردم جهان با درس آزادگي امام حسين(ع) توانسته اند، خود را از دست بندگي نجات دهند.
اگر خوب به واقعه كربلا نگاه كنيم، متوجه خواهيم شد كه بي شك يكي از اهداف سياسي و اجتماعي نهضت امام حسين، مبارزه و مقابله با حاكم ظالم و به تبع آن تشكيل حكومت عادلانه و صالحانه بوده است، به همين علت امام حسين(ع) و ياران با وفاي ايشان با شهادت خود توانستند پيام آزادي را و عزت را به گوش جهانيان برساند.
از زوايه ديگر نهضت امام حسين(ع) در گام اول، به نهادينه شدن دين اسلام كمك فراواني كرد چرا كه با وجود انحرافات و كاستي ها، فساد و تبعيض و حكام نالايق و انبياي كذاب نوظهور، منع احاديث واقعي و كتابت احاديث جعلي و كم و زياد كردن مناسك و احكام و اوامر ديني، اسلام نوپا به مشكلات هويتي و ساختاري فراواني روبرو بود. گرچه علل ديگري نيز در ثبات و نهادينه شدن دين در طول تاريخ نقش داشته است، اما نهضت حسيني نه فقط در ميان شيعيان كه در ميان فرقه هاي مختلف به احياي دين كمك فراواني كرد.
از ديگر سو به نهادي شدن دين در ميان اجتماع شيعيان منجر شد و الگوها و قواعد مورد نظر اسلام را با همين نهضت در ميان شيعيان زنده كرد و در نهايت تبعات مختلف آن، زنده نگه داشتن ياد عاشورا و نهضت حسيني و عزاداري ها و... به طور كلي، نهاد دين را از آن روز تا امروز نيرومند و مستحكم ساخته است،اينك مائيم و عاشوراي «1432 قمري» رسالت ما شناخت جامع عاشوراي حسيني است و شناساندن جامعه آن به تاريخ بشري و كوشش در تحقق اهداف آن حضرت، كه دين بايد در متن و محتواي جامعه و فرد قرار گيرد، در اصول عقيدتي و سياسي و اخلاقي شعار «هيهات مناالذله» اصل باشد و شهادت طلبي براي آرمان و اعتقاد ما ارزش باشد و وسيله، امام به آزادگي ارج و قيمت داد، عزت مداري وعزت مندي را خواستار بود و فرمود « ان كان دين محمد لم يستقم الابقتلي، فياسيوف خذيني» براي ثبات و ماندگاري و مصونيت دين محمدي بايد خون داد.
نسل امروز و آينده هنوز تشنه فضيلت و عدالت است و به دليل سرخوردگى از تباهىها بهدنبال آرمان شهر اسلامى مىگردد. اينان به نيرومندى و توانايى خويش براى به دست آوردن دنيايى بهتر و در نتيجهرستاخيزى مطلوب مىانديشد. جوان امروز در تلاش است تا از فرهنگ و ارزشهاى اسلامى انسانىبه صورت بهينه بهره گيرد. اين تفكر حياتىترين، انديشهاى است كه مىتواند بهبالندگى جامعه جوان امروز و آينده مدد رساند. همانگونه كه مي دانيد صحنه عاشورا چنان آگاهانه در راه معشوق جانسپارى كردند كه به قول امام خمينى(ره): «هر چه روز عاشورا سيدالشهدا سلاماللهعليه به شهادت نزديكتر مىشد، افروختهتر مىشد و جوانان او مسابقه مىكردند براى اين كه شهيد بشوند، همه هم مىدانستند كه بعد از چند ساعت ديگر شهيدند. براى اين كه آنها مىفهميدند كجا مىروند؛ آنها مىفهميدند براى چه آمدند؛ آگاه بودند كه ما آمديم اداى وظيفه خدايى را بكنيم؛ آمديم اسلام را حفظ بكنيم». امام خمينى(ره) رمز عزت مردم ايران، از ذلت و زبونى را، احياى حماسههاى عاشورايى مىدانند و مىفرمايند: «عاشورا را زنده نگهداريد كه با نگهداشتنعاشورا كشور شما آسيب نخواهد ديد.»
شجاعت سيدالشهداء عليه السلام نه تنها همان زور بازو و قدرت و قوت بدنى و علم و آگاهى آنحضرت به آئين جنگ و نبرد و مديريت و فرماندهى و به خاك انداختن دليران ودلاوران صحنه كارزار بود، بلكه تمام اينها از روح قوى و خصيتبلند و حياتاعتقادى و اسلامى او نشات مىگرفت. وقتى از او مىپرسند از پيامبر حديثى كه خودت شنيده باشى نقل كن مىفرمايد: « ان الله يحب معالى الامور و يبغض سفسافها » خداوند كارهاى بلند و گرامى رادوست مىدارد و كارهاى پست و زبون را دشمن مىدارد.»
در اين روايت امام حسين(ع) كه از جد بزرگوارش نقل مىكند، معلوم مىشود روح بلندامام با امور پست جسمى سر و كار ندارد، سر و كارش با معانى عالى و بلند و باعظمت است. از ديدگاه اسلام همه حماسههاى نژادى و قومى مذموم است و آن حماسهاى در اسلامممدوح و پسنديده است كه بر اساس عزت نفس، كرامت نفس، آزاد منشى و استقلالفرهنگى و اعتقاد دينى باشد و ننگ و ذلت و انحطاط و پستى را تحمل ننمايد.
سيدالشهدا با الهام از آيات حماسى قرآن هم چون آيه شريفه «لله العزه ولرسوله و للمومنين» و آيه «لن يجعل الله للكافرين على المومنين سبيلا» و بااستفاده از زندگى حماسى و سيره عملى رسول خدا(ص) و اميرالمومنين عليه السلامو حماسههاى زهراى اطهر وامام حسن مجتبى(ع) به احياى انسانهاى مرده زمانپرداخت و شخصيت معنوى مسلمانان را بيدار كرد و اسلام را تجديد حيات بخشيد و درملت اسلام در تمامى قرون و اعصار حماسه و غيرت ايجاد كرد، حميت و شجاعت و سلحشورى به وجود آورد و براى تمام نهضتها و انقلابهاى دنيا سوژه و سرمايه بىنظيرى شد و به آنها آموخت كه ترسها، زبونىها، بردگىها، چاپلوسىها، بيگانهپرستىها، همه و همه مولود از دست دادن خوى فطرى و شخصيت انسانى است. رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله العظمى خامنهاى پيرامون روحيه حماسى و رفتار شجاعانه مردم شريف ايران و بركات آن مىفرمايند: «رفتار شجاعانه همه مردم و مسئولان ايران، علتهاى ديگر را براى مقاومت دربرابر آمريكا تشجيع كرده است. اكنون دورانى كه امريكايىها خيال مىكردند صاحباختيار دنيا هستند و براى كشورهاى گوناگون خط و نشان مىكشيدند، سپرى شده است واين همه به بركتشجاعت و نترسيدن ملت ايران از ابرقدرتها حاصل شده است.» امروزه ملتهاى مسلمان سراسر دنيا در پرتو تعاليم حماسى حضرت اباعبدالله الحسين ( ع ) مىروند تا در تاريخ معاصر تحولى ايجاد كنند. رهبر معظم انقلاب بااشاره به حماسههاى مردم شريف ايران و با قاطعيت تمام مىفرمايند: « همه دولتها اعتراف دارند كه تنها ايران اسلامى است كه با شجاعت در مقابلامريكا و اسرائيل ايستادهاند.»
به خاطر همان تعاليم عاشورايى است كه هنوزشعارهاى حماسى و پيامهاى بلند آن به گوش اهل دل مىرسد كه مىفرمود: الموت اولى من ركوب العار والعار اولى من دخول النار انا الحسين بن على آليت ان لا انثنى حتى عيالات ابى امضى على دين النبى ، «مرگ بهتر از پذيرفتن ننگ است و پذيرفتن ننگ بهتر از قبول آتش سوزان جهنم استمن حسين فرزند على هستم، سوگند ياد كردهام كه در مقابل دشمن سرفرود نياورم. من از اهل و عيال پدرم حمايت مىكنم و در راه آئين پيامبر كشته مىشوم.»
در اينجا به اختصار، گوشهاي از درسهايي را كه ميتوان از ديوان پر افتخار نهضت سرخ ابا عبدالله گرفت ياد آوري ميگردد:
۱ـ احياي سنت نبوي. ۲ـ افشاي باطل ۳ـ احياء امر به معروف و نهي از منكر ۴ـ تفكيك مؤمنان و مسلمانان حقيقي از هم. ۵ـ عزت. ۶ـ مبارزه با طاغوت. ۷ـ ايثار و گذشت؛ يعني اهميت دادن به دين و ارزشهاي ديني در مقابل جان و مال. ۸ـ احياء فرهنگ شجاعت و شهادت. ۹ـ ايستادگي و مقاومت تا آخرين نفس در راه هدف. ۱۰ـ سربازگيري براي جبهه حق. ۱۱ـ نترسيدن از كم بودن ياران. ۱۲ـ آميختگي كار فرهنگي و ايثار. ۱۳ـ پيروزي خون بر شمشير. ۱۴ـ نترسيدن و عقبنشيني نكردن از محاصره نظامي و اقتصادي. ۱۵ـ طرح و برنامهريزي. ۱۶ـ استفاده از نقش زن در صحنههاي اجتماعي و دفاعي. ۱۷ـ پيوند حماسه و خون. ۱۸ـ عمل به وظيفه و تكليف. ۱۹ـ اصالت مكتب؛ يعني فرد فداي مكتب. ۲۰ـ اطاعت و حمايت مطلق از ولي امر. ۲۱ـ دنيا لغزشگاهي خطرناك. ۲۲ـ بازگشت به خويشتن و توبه. ۲۳ـ حريت و آزادگي. ۲۴ـ پيشگام نبودن در جنگ. ۲۵ـ حمايت از حقوق مردم.
مضافا بر اينكه در اين قيام و نهضت بزرگ، الگوهاي تربيتي و اخلاقي فراواني وجود دارد كه به بعضي از آنها اشاره ميشود:
۱ـ الگوي وفاداري و فداكاري، حضرت زينب (عليها السلام) و حضرت
عباس بن علي (عليه السلام).
۲ـ الگوي كهن سالي و مقاومت: حبيب بن مظاهر.
۳ـ الگوي نادمان و توبه كنندگان: حر بن يزيد رياحي.
۴ـ الگوي خوشبختي: زهير بن قين.
۵ـ الگوي كاميابي حقيقي: عمر بن حنظله غسيل الملائكه.
۶ـ الگوي راز داري: قيس بن مسهر.
۷ـ الگوي محبت و مودت: عابس بن ابي شبيب شاكري.
۸ـ الگوي جان نثاري: حنظله بن سعد تمامي، سعد بن عبدالله حنفي، عمرو بن قرظه
انصاري و...
۹ـ الگوي پايداري و وظيفهشناسي: مسلم بن عوسجه.
۱۰ـ الگوي قوميت زدائي و پرهيز از حس ملي گرايي: جون، أسلم، واضح، نصر، شهيدان ترك و فارس و عرب.
۱۱ـ الگوي اهميت به نماز: ابوثمامه صيداوي.
۱۲ـ الگوي سبقت عقيده بر عاطفه: محمد بن بشير حضرمي، ام عمرو، اموهب.
۱۳ـ الگوي صبر و مقاومت: حضرت زينب (عليها السلام)، امام سجاد (عليه السلام).
۱۴ـ الگوي سبقت و پيشگامي در جهاد و جانفشاني در راه عقيده و امام: علي اكبر (عليه السلام)، حر بن يزيد رياحي، مسلم بن عوسجه و...
البته همه افراد و ياران ابا عبدالله (عليه السلام) اينگونه بودهاند، اما در ميان اين افراد ويژگيهاي فوق بارز بود.