اولويتهايتان را مشخص كنيد. 20 سال ديگر واقعاً مهم نيست كه امروز چه كفشي پوشيده بوديد، موهايتان چه مدلي بود يا مارك شلوار جينتان چه بوده است. چيزي كه مهم است اين است كه ديگران چقدر دوستتان داشتهاند، چه چيزهايي ياد گرفتهايد و چطور از اين دانش استفاده كردهايد.
مسئوليت كامل اهدافتان را گردن بگيريد. اگر واقعا دوست داريد در زندگيتان به چيزهاي خوبي برسيد و اتفاقات خوبي برايتان بيفتد، بايد خودتان باعث اين اتفاقات شويد. نميتوانيد يك گوشه بنشينيد و آرزو كنيد كه يك نفر ديگر كمكتان كند. خودتان بايد آيندهتان را بسازيد و فكر نكنيد كه سرنوشت باعث همه اعمال و انتخابهاي شماست.
ارزش خودتان را بشناسيد. وقتي كسي با شما طوري برخورد ميكند كه انگار فقط يكي از چندين و چند انتخاب هستيد، به آنها كمك كنيد با بيرون آوردن شما از آن تساوي انتخابهايشان را محدود كنند. بعضي وقتها بايد سعي كنيد برايتان مهم نباشد، حال هرچقدر هم كه اهميت داشته باشد چون ممكن است گاهي اوقات براي كسي كه ارزش خيلي زيادي برايتان دارد، هيچ ارزشي نداشته باشيد. اين غرور نيست��"احترام به خود است. اگر دور و برتان را با افراد منفي پر كنيد نبايد انتظار داشته باشيد كه زندگيتان تغييرات مثبت داشته باشد. به افراد نيمهوقت، موقعيت تماموقت در زندگيتان ندهيد. ارزش خودتان را بشناسيد و هيچوقت به كمتر از آنچه لياقتتان است راضي نشويد.
رويكرد مناسب را انتخاب كنيد. نگرش مهمترين چيز است. وقتي با صفهاي طولاني و ترافيك سنگين روبرو ميشويد و يا يك ساعت از ساعت قرارتان با كسي گذشته است، دو انتخاب پيش رو داريد: ميتوانيد خسته و كلافه شويد و ميتوانيد به آن به شكل فرصت و زمان كوتاهي كه زندگي براي فكر كردن، آرامتر شدن و خيالپردازي به شما داده است نگاه كنيد. اولين انتخاب فشارخونتان را بالا ميبرد. دومين انتخاب هوشياريتان را بيشتر ميكند.
اجازه ندهيد اشتباهات گذشته روياهايتان را خراب كند. ياد بگيريد كه همه چيزهايي كه كنترل آن به دست شما نيست را رها كرده و از ياد ببريد. دفعه بعدي كه وسوسه شديد درمورد موقعيتي كه فكر ميكنيد ناعادلانه تمام شد، بيهودهگويي كنيد، اين را به خودتان يادآور شويد: هيچوقت با فكر كردن به اين موضوع تا زمان مرگ نميتوانيد عصبانيت مربوط به آن را از بين بريد. پس دهانتان را بسته نگه داريد، مشتتان را باز كنيد و به افكارتان يك مسير دوباره دهيد.
چيزهايي را انتخاب كنيد كه واقعاً مهم هستند. بعضي چيزها اهميت زيادي ندارند��"مثل نوع ماشيني كه سوار ميشويد. اگر به تصوير بزرگ زندگي نگاه كنيد، چقدر اين مسئله ميتواند اهميت داشته باشد؟ شادتر كردن يك انسان جطور؟ بله، اين اهميت دارد. مشكل بزرگ و اصلي اكثر آدمها اين است كه ميدانند چه چيزهايي مهم است اما آن را انتخاب نميكنند.حواسشان پرت ميشود. چيزهاي اول را اول نميگذارند. سختترين و هوشمندانهترين راهها براي زندگي، انتخاب چيزهايي است كه واقعاً مهم است.
خودتان را دوست داشته باشيد. بگذاريد يك نفر درست همانطور كه خودتان را دوست داريد شما را دوست بدارد، با همه نقصها، زشتيها و مشكلات. بگذاريد باوجود همه اينها يك نفر دوستتان داشته باشد؛ و بگذاريد آن يك نفر خودِ شما باشد.
تواناييها و ضعفهاي خود را بپذيريد. با خودتان راحت باشيد و اعتمادبهنفس داشته باشيد. ما معمولاً زمان زيادي را براي مقايسه خودمان با ديگران تلف ميكنيم و افسوس ميخوريم كه كاش كس ديگري بوديم. هر كسي توانايي ها و ضعفهاي خودش را دارد و فقط زمانيكه همه آنچه كه هستيم را بپذيريم، خواهيم توانست از تواناييهايمان استفاده كنيم.
براي خودتان بايستيد. شما به دنيا آمدهايد كه واقعي باشيد، نه ايدآل. به دنيا آمدهايد كه خودتان باشيد نه چيزي كه كس ديگري كه ميخواهد باشيد. براي خودتان بايستيد، به چشمان آنها نگاه كنيد و بگوييد، "تازمانيكه من را نشناختهاي درموردم قضاوت نكن. تا زمانيكه با من وارد چالش نشدهايي، ارزشم را پايين نياور و تازمانيكه با من حرف نزدهاي درموردم حرف نزن."
از ديگران درس بگيريد و زماني كه لازم است، بگذريد. نميتوانيد توقع داشته باشيد كه بتوانيد ديگران را تغيير دهيد. يا هماني كه هستند را ميپذيريد يا بدون آنها زندگي ميكنيد. و فقط بخاطر اينكه چيزي تمام ميشود به اين معني نيست كه هيچوقت وجود نداشته است. شما زندگي كردهايد، درس گرفتهايد، رشد كردهايد و گذشتهايد. وجود بعضي آدمها در زندگي براي شما نعمت هستند و بعضي از آنها فقط درس.
در روابطتان صادق باشيد. خيانت نكنيد! اگر شاد نيستيد، صادق باشيد و از آن رابطه بگذريد. وقتي واقعاً عاشق باشيد، وفادار بودن اصلاً سخت نيست، توام با لذت است.
با راحت بودن راحت باشيد. همانطور كه ميدانيم زندگي ميتواند در يك چشم برهم زدن از اين رو به آن رو شود. دوستيهايي كه امكانپذير به نظر نميرسيد آغاز ميشود، كارهاي مهم كنار گذاشته ميشود و يك اميد ديرينه دوباره زنده ميشود. شايد گاهياوقات راحت به نظر نيايد اما بدانيد كه زندگي در انتهاي منطقه آرامش شما شروع ميشود. پس اگر در حال حاضر احساس راحتي نداريد، بدانيد كه تغييري كه در زندگيتان رخ داده است انتهاي كار نيست، بلكه يك شروع تازه است.
هماني باشيد كه براي تبديل شدن به آن به دنيا آمدهايد. نگذاريد به آخر زندگيتان برسيد و بفهميد كه فقط طول زندگي را زندگي كردهايد. عرض آن را هم زندگي كنيد. وقتي بعنوان يك انسان مشتاق به دنيا ميآييد، تنها مشكلي كه بزرگتر از ياد گرفتن راه رفتن در كفش ديگران است، اين است كه ياد بگيريد با خودتان راحت باشيد. از قلبتان پيروي كنيد و مغزتان را هم هميشه همراه داشته باشيد. وقتي واقعاً با خودتان راحت بوديد، شايد همه آدمها دوستتان نداشته باشند اما براي شما اصلاً اهميتي نخواهد داشت.
هيچوقت از خودتان نااميد نشويد. اين زندگي شماست. آن را شكل دهيد و اگر اين كار را كنيد، كسي ديگر اينكار را ميكند. قدرت نه تنها در ميزان تحمل شما ديده ميشود بلكه در توانايي شما براي شروع دوباره نمود ميكند. هيچوقت براي تبديل شدن به آنچه كه ميخواهيد باشيد دير نيست. مدام ياد بگيريد، سازگار شويد و رشد كنيد. شايد هنوز به مقصدتان نرسيده باشيد اما مطمئناً از ديرروز به مقصدتان نزديكتر هستيد
-مردمان