تلکس وب سايت شخصي ولي اله ديني: چهار نفري كه دعايشان مستجاب نمي‌شود
سه شنبه، 17 مرداد 1391 - 13:39     کد خبر: 183

به عزتم و جلالم و عظمتم و ارتفاع مكانم بر عرش سوگند كه اميد هر آن كس را كه به غير من اميدوار باشد، قطع مي‌كنم و آرزويش را به يأس بدل مي‌كنم و در ميان مردم لباس مذلت برايش مي‌پوشانم. و او را از قرب خودم دور مي‌كنم و از وصلم دورش مي‌سازم آيا در شدت‌ها به غير من اميد مي‌بندد، حال آنكه شدايد در دست من است؟ و به غير من اميدوار مي‌شود و با فكرش در ديگري را مي‌زند، در صورتي كه آن بسته است و در من براي هر كس كه مرا بخواند، گشوده و باز است؟

ميرزا جوادآقا ملكي تبريزي از جمله سالكان و عارفاني است كه بندگان خالص و مشتاقان مي‌توانند به توصيه‌هاي او در دعا و نحوه درخواست كردن از محضر خداوند متعال توجه كنند.

از اين رو با فرارسيدن شب‌هاي قدر و فرصتي ويژه براي حضور در درگاه الهي، بخشي از سخنان اين عارف وارسته در خصوص آداب دعا از كتاب «المراقبات» تقديم خوانندگان مي‌شود.  

به عزتم و جلالم و عظمتم و ارتفاع مكانم بر عرش سوگند كه اميد هر آن كس را كه به غير من اميدوار باشد، قطع مي‌كنم و آرزويش را به يأس بدل مي‌كنم و در ميان مردم لباس مذلت برايش مي‌پوشانم. و او را از قرب خودم دور مي‌كنم و از وصلم دورش مي‌سازم آيا در شدت‌ها به غير من اميد مي‌بندد، حال آنكه شدايد در دست من است؟ و به غير من اميدوار مي‌شود و با فكرش در ديگري را مي‌زند، در صورتي كه آن بسته است و در من براي هر كس كه مرا بخواند، گشوده و باز است؟

پس كيست كه در سختي‌هايش به من اميدوار باشد؟ و كيست كه در امر مهمي به من اميدوار باشد و من اميد او را قطع كنم؟ من آمال بندگانم را در پيش خود محفوظ قرار داده‌ام، ولي آنها به حفظ من راضي نيستند؟ آسمان‌ها و زمينم را از ملائكه‌ها پر كرده‌ام، كساني كه از تسبيح من دچار ملال و خستگي نمي‌شوند و امرشان كرده‌ام درهاي موجود ميان من و بندگانم را نبندند، ولي آنها (بندگانم) به قول من اعتماد نمي‌كنند؟ آيا نمي‌داند كسي را كه من بر او با مشكلي از مشكلاتم ببندم، كسي جز من نمي‌تواند مالك كشف و رفع آن شود؟

پس او را چه شده كه پس از اذان دادنم بر او، او را ناله كننده بر درگاه خودم نمي‌بينم؟ با جودم برايش عطا كردم چيزي را كه از من نخواسته بود و سپس آن را از او گرفتم، پس بازگشت آن را از من مسئلت نمي‌كند و از غير من مي‌خواهد، آيا مرا اينگونه مي‌بينيد كه قبل از مسئلت با عطا آغاز كنم آنگاه آن را از من بخواهد، من جواب ندهم؟ آيا من بخيل هستم تا بنده‌ام به من بخل ورزد؟ آيا عفو و رحمت به دست من نيست؟ آيا من جايگاه آرزوها نيستم؟ پس كيست غير از من كه قطع كند؟ آيا اميدواران به غير من نمي‌ترسند كه به آنها اميد مي‌بندند؟ پس اگر اهل آسمان من و اهل زمين من، همگي به من اميد بندند، و من مثل همه آنچه را كه اميد آنهاست برايشان عطا كنم، از ملك من ذره‌اي كاسته نمي‌شود. و چگونه كم شود ملكي كه من قيّم آن هستم؟ پس بدا بر نااميدشدگان از رحمت من، و بدا بر هر كس كه عصيانم مي‌كند و مراقب من نيست!

و همچنين، باز در احاديث قدسيه آمده است: أنا عِندَ ظَنّ عبدي بي، فلا يظنّ بي‌ الاّ خيراً؛ من در نزد حسن ظنّ بنده‌ام به من هستم، پس بر من گمان نبرد، مگر خير و نيكو.

رسول اكرم - صلي الله عليه و آله- نيز فرمود: خدا را در حالي بخوانيد كه به اجابت دعا يقين داريد و از حضرت امام صادق (ع) نيز روايت شده است:‌ هرگاه دعا نمودي، چنين گمان كن كه اجابت در خانه‌ات است. در روايتي ديگر آمده است كه: با قلبت به خدا روي بياور و اجابتت را درِ خانه‌ات حساب كن!

و همچنين روايت شده است: كه فرعون به هنگام غرق شدن، به موسي استغاثه نمود و به خداوند استغاثه نكرد، پس خدا به موسي وحي كرد: يا موسي! به درستي كه تو نمي‌تواني به داد او برسي، چرا كه تو خلقش ننموده‌اي و اگر او از من ياري مي‌خواست، پناهش مي‌دادم. و همچنين داستان قارون و عتابش به موسي (ع) در جواب ندادنش به او معروف است.

اي برادر من! بدان كه آنچه روايات به آن دلالت مي‌كند اين است كه كسي به خداوند گمان نيكو و حسن نمي‌برد، مگر اينكه خداوند با او بنا به آنچه گمان برده، معامله مي‌كند ولي بسياري از مردم مغرور شده، چنين پنداشته‌اند كه: عدم مبادلات در دين «حسن ظنّ» داشتن به غفران خداوند است.

بي‌شك از او دليل خواسته شده و گفته خواهد شد: اگر چنين است، پس چرا در امر رزقت به خداوند حسن ظن نداري، حال آنكه خداوند در قرآن آن را ضمانت و آن را با «سوگند مؤكد» ياد كرده است. و اگر چنين است كه حسن ظنّت به لطف و كرم و عنايت خداوندي است، اين صفت‌ها تنها به امور اخروي اختصاص ندارد و اگر در امر دنيايت به كرمش اعتقاد داري، پس چرا به هنگام فقدان اسباب رزق دچار اضطراب شده، به كرمش اتكاء نمي‌كني؟ و اين همه اندوه و هم و غم به خاطر حاجت‌ها چه دليلي دارد؟

اگر پدري توانا و داراي عنايت داشته باشي كه روزيت را عهده‌دار شده باشد، آيا به ضمانتش رضايت داده، به قبولش اطمينان حاصل مي‌كني؟ آيا تو به راستي عنايت خداوندي را از عنايت پدرت كمتر مي‌داني، يا از ناتواني‌اش مي‌ترسي، يا اينكه احتمال مي‌دهي درباره‌ات بخل روا دارد؟ آيا هنوز اعتقاد نيافته‌اي كه اوست ارحم الراحمين و اقدرالقادرين و اجود الاجودين؟

روايت شده كه به هنگام محاسبه خلق، توسط خداوند، متعال، گناهان بنده‌اي به خوبي‌هايش غلبه مي‌كند. پس فرشتگان او را گرفته، به طرف آتش مي‌برند او رو به درگاه حق مي‌كند. در اين حال خداوند امر مي‌كند او را برگردانند و مي‌پرسد: چرا به درگاه من رو كردي؟ پاسخ مي‌دهد: اي پروردگار! به درستي كه ظن من به تو اين نبود! خطاب مي‌رسد: اي فرشتگان من! به عزت و جلالم سوگند! او حتي يك روز نيز به من حسن ظن نداشت، ولي چون ادعاي آن را مي‌كند، او را به بهشت ببريد!

از ديگر شرايط دعا اين است كه نسبت به احدي در عرض و مالش ظلم روا ندارد.

در يكي از حديث‌هاي قدسي آمده است: از تو دعا و اجابت از من، پس هيچ دعايي را از من مپوشان، مگر خواستن لقمه حرام.

در روايتي از رسول اكرم (ص) آمده است:‌ هر كس كه بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كار و غذايش را پاكيزه كند.

و در نصايحي كه خداوند متعال به حضرت عيسي - علي نبينا و آله و عليه‌السلام- فرمود، از جمله اين بود:‌

يَا عيسي! قُل لِظَلَمَةِ بني اسرائيل: لا تَدعُوني و السحتُ تَحتَ اَحضَانِكُم والاَصنِامُ في بُيُوتِكُم، فَانّي آليت أن اُجيبَ مَن دَعَاني، و أن اجعَلَ اِجَابَتي لَعَناً عَلَيهِم حَتّي يَتَفَرّقوا.

به ستمكاران بني اسرائيل بگو مرا نخوانيد و حال آنكه در زير گام‌هايتان رشوه و در خانه‌هايتان بت وجود دارد و به درستي كه من سوگند ياد كرده‌ام دعاي كسي را اجابت مي‌كنم كه مرا بخواند. از اين رو، اجابت من در حق آنها «لعن» است تا زماني كه پراكنده شوند.

و از رسول اكرم (ص) روايت شده است كه فرمود: خداوند به من اينگونه وحي كرد: اي برادر پيامبرانِ انذار دهنده و اي برادر پيامبران مرسل! قومت را بترسان كه مبادا به خانه‌اي از خانه‌هاي من داخل شوند، و حال آنكه بر ذمه يكي از آنها، مظلمه يكي از بندگانم باشد و من، او را تا زماني كه به نماز ايستاده، لعن مي‌كنم، تا آن مظلمه را به صاحبش برگرداند. آن‌گاه گوش او مي‌شوم كه با من بشنود، چشمش مي‌گردم كه با من ببيند و او، به درستي از اوليا و برگزيدگان من بوده، با پيامبران و صديقان و شهيدان در بهشت من همسايه و همجوار خواهد بود.

و ردّ شدن دعاي مرد بني‌ اسرائيلي كه با زباني هرزه و عصيانگرانه و بي‌تقوي و نيتي ناپاك دعا مي‌كرد، روايت شده است.

و نيز از پيامبر اكرم (ص) روايت شده است كه: مثل دعا كننده بدون عمل، مانند تيرانداز بدون كمان است.

و از حضرت صادق (ع) روايت شده است: خداوند متعال دعايي را كه از اعماق قلب نباشد و قلب دعا كننده‌اش به هنگام دعا، در جاي ديگري مشغول باشد، مستجاب نمي‌كند. پس هرگاه كه دعا مي‌كني، با قلبت به او روي بياور! سپس يقين داشته باش كه دعايت مستجاب مي‌شود.

و از همان حضرت روايت شده است: دعايي كه از ظاهر قلب صورت بگيرد، و نيز از طرف سخت قلبي قسي، آن نيز مستجاب نمي‌شود.

و نيز روايت شده است كه چهار نفر هستند كه دعايشان مستجاب نمي‌شود:

مردي كه در خانه‌اش نشسته و بگويد: خدايا روزي‌ام را برسان! مردي كه زنش را نفرين كند و مردي كه خدا اموال و دارايي‌هايي در اختيارش بگذارد و او آن‌ها را تباه كند و مردي كه مالي را به مردي ديگر قرض داده و به آن شاهد نگيرد و بعد بدهكار آن مال را انكار كند.

در بعضي از روايات اضافه شده كه همچنين به همسايه‌اش نفرين نكند و از خداوند امر حرام طلب نكند و خواستش از خداوند قطع رحم نباشد.

از حضرت اميرالمؤمنين(ع) روايت شده است كه فرمود: اي صاحب دعا! از خداوند امر محال و حرام نخواه!

و زماني كه دعاكننده خود را از اين اوصاف خالي كرد، پس بايد كه اسباب اجابت دعايش را آماده كند؛ مثل طهارت و وقت‌هاي خاص و احوال خاص و نماز و روزه و گريه و غير آن.

روايت شده كه مابين بهشت و جهنم عقبه‌اي وجود دارد كه از آن نمي‌گذرند، مگر گريه‌كنندگان از خوف خداوند.

از پيامبر اكرم (ص) روايت شده كه فرمود: خداوند به من خبر داد و فرمود:

وَ عِزَّتي و جلالي! مَا اَدرَكَ العَامِلُونَ دَركَ البُكّاءِ عِندِي شَيئَاً، و انّي لاَبني لَهُم في الّرفيعِ الاِعلَي قَصرَاً، لايُشارِكُهُم فيه غَيرِهِم.

به عزّتم و جلالم سوگند ياد مي‌كنم مرا آن اندازه كه صاحبان گريه‌هاي زياد درك كرده‌اند، هيچ يك از دسته‌اي عمل‌كننده، آن اندازه درك نكرده‌اند و به درستي كه من براي بيش گيرندگان، قصر رفيع اعلا بنا خواهم كرد كه غير آنها، كسي در آن شريكشان نباشد.

 منبع :فارس


برگشت به تلکس خبرها