سياست توسعه شهري در دنيا به معني ارتقاء بهرهوري و بهينهسازي استفاده از زمين و امكان توسعه درون شهري و ارتقاء سطح دسترسي ساكنان بافت قديمي و فرسوده شهري به خدمات شهري واجتماعي است. توسعه ي شهري در كشورها معمولاً در قالب رشد شهرهاي موجود، خلق شهرهاي جديد، يا هر دو صورت مي گيرد. توسعه ي شهري تحت تأثير عوامل مختلف از جمله عوامل اقتصادي قرار دارد. در واقع يك رابطه دو طرفه تأثير و تأثر توسعه ي شهري و رشد اقتصادي به شكل تعاملي بين شهر و اقتصاد همواره قابل ترسيم است
توسعه درون شهري برخلاف ساير سياستهاي توسعه شهري در داخل شهر با حضور ساكنان و شهروندان انجام ميپذيرد و موضوعي چند وجهي است كه فراتر از يك سازماني مانند شهرداري و داراي ابعاد اجتماعي ، فرهنگي ، اقتصادي و زيستمحيطي است.
آنچه كه اغلب مردم از توسعه شهري در ذهن و تصورشان دارند با آنچه كه براي تحقق آن سعي و تلاش و يا مشاركت مينمايند متفاوت است.مشاركت يكي از كليديترين مفاهيم توسعه شهري است و آگاهي و اطلاعات شهروندان در زمينه امور مربوط به شورا و شهر و شهرداري در افزايش مشاركت آنها نقش بسزائي دارد.اگر اين آشنائي در حد پائينتري باقي بماند اغلب اين تصور ميشود كه مهمترين وظيفه شهرداري تأمين نظافت شهري است و اينجاست كه شهروند به شهرنشين تنزل مييابد و به عنوان عنصري بيتفاوت نقش اصلي خود را ايفا نميكند و هزينه ي شهر نشيني را پرداخت نمي نمايد.
اما مسئله اي كه در اين ميان از اهميت ويژه اي برخوردار است، مسئله ي فرهنگ و نقش آن در توسعه ي شهري است. براي انجام پذيرفتن هر كاري ابتدا بايد فرهنگ انجام آن كار را شناخت و به بحث گذاشت. از اين رو مقوله ي فرهنگ مقوله ي مهمي در بحث توسعه مي باشد. بطور كلي فرهنگ اعتقادات، ارزش ها، آداب و رسوم، اخلاق و رفتار اجتماعي، قوانين اجتماعي و اجراي آن ها و... را در بر مي گيرد.
وجود مشكلات زياد در روند فعاليت هاي نهادهاي شهري مانند شورا، تعويض مكرر و پياپي شهردار عدم برنامه ريزي مناسب و بي توجهي مديران شهري و حاكم شدن نگاه هاي سليقه اي و قومي بر فعاليت هاي نهادهاي شهري از جمله مشكلات اساسي در مسير رشد و توسعه شهري است.
در بسياري از شهرهاي كشور علاوه بر موارد مذكور مشكل بافت هاي فرسوده ي قديمي ، معاصر و روستايي نيز وجود دارد ، به علت غير واقع بينانه بودن ضوابط طراحي راه ها در اين نواحي، نبود استراتژي مشخص از طرف متوليان امر و عدم تامين منآبع مالي جهت بهسازي و نوسازي قابليت اجرايي طرح هاي سامان دهي بافت هاي فرسوده كاهش يافته است
با همه ي اين اوصاف جاي اين پرسش مطرح است كه آيا سازمانها و نهادهاي شهري وظايف خود را در مقابل ساكنان و شهروندان به درستي انجام مي دهند و آيا مردم همكاري هاي لازم رادر جهت تحقق اهداف مورد نظر به عمل مي آورند و در قبال آن با نظارت هاي صحيح خود پاسخگويي به موقع را از مسئولين امر مطالبه مي نمايند.
اغلب بر اين اعتقاديم كه شهر ما خانه ي ما است پس اگر شهر ما يك خانه ي بزرگ است بايد همه ي اجزاي خانواده در رشد وتعالي آن نقش خود را به درستي ايفا نمايند ، اگر اعضاي خانواده امورات خانه را به يك يا چند نفر از افراد ضعيف بسپارند و خود از دور نظاره گر باشند آيا مي توان انتظار معجزه ي يك شبه را داشت؟
ورود آگاهانه ي شوراهاي شهر به عنوان نهادهاي مردمي در حوزه ي شهري كارآيي و كارآمدي آنها را تثبيت و آنها را در جايگاه واقعي در حوزه تصميم گيري و نظارتي قرار ميدهد و اگر تركيب اعضاي شوراها شامل تخصص هاي مختلف و گسترده باشد به جرأت مي توان گفت كه شوراها به عنوان مسئولين محلي مي توانند نقش مهمي را در توسعه شهر ها ايفا نمايند و با آگاهي نسبت به كمبودها و مشكلات منطقه خود و با استفاده از توانمندي اعضا و مشاركت مردم طرح هاي مهمي را براي توسعه محلي ارائه نمايند.