
وقتي 21 مرداد زلزله وطن عزيزمان قاراداغ را لرزاند و ما را در سوگ عزيزانمان فرو نشاند ، آنقدر از اين واقعه ناراحت و دلگير بودم كه دور از چشم والدين چشم هايم پرو خالي مي گشت ، شعر زلزله را تكه تكه از ساعات اول زمين لرزه در گوشيم ذخيره مي كردم تا كامل شد و با ترس و لرز روز 23 مرداد پشت كامپيوترم نشستم و تايپش نمودم و خرسند از اين كه كسي تا به حال شعري منتشر ننموده است ، حتي آن روز ترس پس لرزه هاي شديد فرصت وب گردي را هم نداد چون در حين تايپ كردن پس لرزه اي آمد و بيرون دويدم ... خلاصه شعر را فرستادم و برگشتم .اما وقتي 30 مرداد شعر عبرت را منتشر كردم سري به وبلاگها هم زدم ، بلي استاد بزرگ جعفر خضويي هم خودش و هم قلمش در يوخا حاضر بودند كه بايد بگويم مرحبا بر تو اي انسان وطندوست ، وبلاگ جناب خضويي براي اولين بار پس از زلزله در تاريخ 22 مرداد 1391ساعت 17:13 با عنوان : اهر و ارسباران در عزاي زلزله: به روز شده بود و تا آخر ماه مرداد 12 بار به روز رساني شده بود .
واقعا كارهايي كه در اين ايام زلزله توسط برخي صورت گرفت نيز بايد ثبت و ضبط و از همه مهمتر به نحو قابل قبول و شايسته تقدير گردد ، امثال خصويي فقط به عشق مردم و ميهن عزيزشان اين كارها را كردند و در پشت اين تارنماي امروز باقي مانده اند ، جناب آقاي جعفر خضويي سردبير دو هفته نامه گوياي شهرستان اهر دارنده مدرك فوق ليسانس جغرافيا كسي است كه سالهاست دارد براي ارسباران و اهر زحمت مي كشد و در عرصه رسانه اي فعاليت مي كند و در همين بحث زلزله در وبلاگ شخصيش تا به اينجا 87 مورد يادداشت ثبت نموده است .
باشد كه با انتشار اين يادداشت مسئولين عزيز نيز قدردان اين استاد عزيز بوده و به نحو احسن از زحمات چندساله ايشان تقدير نمايند چرا كه اگر قرار باشد در زلزله اخير قلم زريني براي نويسندگي به كسي اهدا گردد بي شك يكيشان جناب آقاي " جعفر خضويي "سردبير دو هفته نامه گوياست .
بير قلم كي هر داوايا قاريشا
وطن اوسته ميدانلاردا ياريشا
يازا كوسنلر اوخويا باريشا
بئله قلم خضويي يه تاي هاني
يازار بئله اولدوز بئله آي هاني