اينها ممكن است در وسط معركه پيراهن پاره كنند و نقطه ضعف يك آدم بي چاره اي را چنان با بزرگ نمايي مطرح كنند كه اگر خود و دوستانشان دهها مورد از اين كارها را در روز روشن انجام مي دادند انگار عين صواب بوده است ، اينها اين نوع كارها را چنان ابزار رسيدن به اهداف حقير خود براي جلوس در مديريتها و مناصب و موقعيت هاي اجتماعي خود مي نمايند؟كه آدمي را به خنده وا مي دارد!
اگر به اينگونه افراد بگوييد شما با تكيه بر كدام منطق ،ماده قانوني و مجوز شريعت اسلامي حق داريد در كوچه و بازار و گاها درتريبونهاي امانتي ،براحتي رقباي خود را بي آبرو كنيد ولي ديگران نبايد ازشما سئوال بكنند و حق جوابگويي به شما هم را نداشته باشند؟ چنان موضع حق به جانب به خود مي گيرند كه انگار اينها قهرمانان واقعي عرصه گيتي و برگزيدگان مطلق بي عيب ونقص هستند كه فقط بايد بپرسند و...
اگر اينان دلشان براي اجراي عدالت و خدمت بي منت و كارهاي بر زمين مانده تنگ مي شود كه گاهي باتكيه بر اصول و آموزه هاي ديني از اين خطابه هاي مصلحتي ايراد مي نمايند،چرا شبيه همين خطبه ها را در اصلاح اخلاق و رفتار و بازنگري رويه و روش خود مطرح نمي نمايند؟
به راستي دم خروس را باوركنيم ياقسم دروغ حضرت عباس را؟