ايران با توجه به دراختيار داشتن يكي از بزرگترين ذخاير غني گاز جهان از پتانسيل و ظرفيت بالايي براي افزايش توليد اين حامل انرژي برخوردار مي باشد، با افزايش ظرفيت توليد گاز ديگر نيازي به تحويل گازوئيل و فرآوردههاي نفتي به نيروگاهها و صنايع به ويژه در فصل زمستان نخواهد بود و حتي قابليت هاي صادرات اين فرآوردههاي نفتي به جاي نفت خام و خام فروشي به بازارهاي جهاني بيش از پيش فراهم خواهد شد.
بدين منظور توسعه فازهاي ميدان بزرگ مشترك گازي پارس جنوبي نياز به يك برنامه جامع و تعيين اولويت بندي دقيق براي تأمين مالي و كالايي دارد، از اين رو بايد فازهايي كه داراي بيشترين پيشرفت فيزيكي هستند در اولويت اول توسعه، تكميل و راه اندازي قرار گيرد.
علاوه بر مصارف داخلي در عرضه بين الملل نيز افزايش صادرات گاز مي تواند منجر به ارتقاي قدرت چانه زني و جايگاه بينالمللي ايران در عرصههاي مختلف و زمينه ساز تسهيل در روابط سياسي و خارجي كشور شود، در صورت افزايش ظرفيت توليد ، صادرات گاز مي تواند به كشورهاي مختلف همسايه و كشورهاي اروپايي به عنوان يك اولويت در دستور كار قرار گيرد.به عنوان مثال مي توان گاز ايران را به كشورهايي مانند امارات كه نيازمند تأمين سوخت نيروگاه هاي خود به ويژه در فصل تابستان مي باشد صادر نمود و از ظرفيت مازاد گاز در اين فصل به دليل كاهش مصارف خانگي بهره جست.
در حال حاضر روسيه با صادرات گسترده گاز طبيعي به اروپا در بسياري از تصميم گيريهاي سياسي و اقتصادي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا تأثيرگذارمي باشد و هم اكنون بخش عمده اي از صنايع و نيروگاههاي اروپايي به گاز روسيه وابسته است كه اين وابستگي منجر به افزايش قدرت چانه زني روسها در مبادلات سياسي و بينالمللي در سطح اتحاديه اروپا شده است.