سازمان يادگيرنده به سازماني گفته مي شود كه تمام افراد آن به صورت فردي و جمعي به صورت مستمر جهت افزايش بازده مورد انتظار تلاش نمايند. لازمه توسعه هريك از عناصر فوق در سازمان به تغيير شكل از شيوه سنتي يادگيري (تاكيد بر معلم محوري به جاي فرد محوري و محتوي به جاي فرآيند) به شيوه نوين بستگي دارد .تكنولوژي اطلاعات و ره آوردهاي آن مانند آموزشهاي مجازي زمينه را براي تقويت خودآموزي و انتقال و مشاركت دانش فراهم نموده است، بنابراين تغييرات سريع و ضرورت پاسخگويي به اين تغييرات براي حفظ بقاء در دنياي رقابتي و نهايتًا دستيابي به بهره وري همه سازمان هاي علاقمند را به سمت يك سازمان يادگيرنده هدايت مي كند و پذيرش اين تغيير جهت در جهان كنوني بويژه ٢٠ سال آينده براي سازمان هاي پويا غيرقابل اجتناب است .
براي ايجاد يك سازمان يادگيرنده و حصول بهره وري در آن اقدامات ذيل ضروري است: ١. مديران ارشد بايستي مكررا ً اهداف و مقاصد سازمان را مشخص نمايند و محورهاي اساسي بهره وري را با تبيين دقيق آنها اعلام نمايند. ٢. هريك از كاركنان بايستي ديد و بصيرت خود را در جهت حمايت ديد سازماني شكل دهند.٣. يك طرح كاربردي براي تغييرشكل محيط كاري به يك سازمان يادگيرنده در قالب برنامه هاي كوتاه مدت و بلند مدت و با هدف حمايت ديد انفرادي و سازماني و فراهم آوردن فرصت موفقيت براي هريك از كاركنان اجراء و توسعه يابد.٤. نرم افزارهاي لازم و ابزار مناسب (تكنولوژي اطلاعات ) با هدف تاكيد بر بازگشت سرمايه و اولويت بندي امور كه تغييرات سازماني را بهتر پذيرا باشد فراهم شود. ٥. تغييرات دلخواه با در نظر گرفتن ابعاد جهاني و محلي نهادينه شود. ٦. تعهد به آموزش و آموختن مداوم بوجود آيد . يك سازمان يادگيرنده بايستي داراي يك برنامه آموزشي متناسب با اهداف و مقاصد سازماني باشد . كاركنان نيز بايستي برنامه آموزشي شخصي متناسب با ديد فردي و سازماني داشته باشند. ٧. همكاري و مشاركت در دانش از طريق عضويت همكاري و كار گروهي در موسسات آموزشي، دانشكده ها و سازمانهاي ارائه دهنده آموزشي صورت پذيرد. ٨. به كاركنان بايستي چنين القاء شود كه سازمان فقط به افراد يادگيرنده نياز دارد . و بدين منظور فرصت مناسب براي يادگيري فراهم گردد و به فراگيران پاداش داده شود تا گام هاي بعدي به سوي بهره وري برداشت شود. ٩. مشتريان، تامين كنندگان منابع و…بايستي آموزش ببينند كه موفقيت آنان موفقيت سازمان است.