تلکس وب سايت شخصي ولي اله ديني: بالاخره سكوت كنيم يا سخن گوييم؟
شنبه، 10 اسفند 1392 - 18:09     کد خبر: 404

آيا تا به حال شده حرفي بزنيد و آرزو كنيد اي كاش هرگز دهان باز نكرده بوديد و يا جايي چيزي بايد مي گفتيد و نابجا سكوت اختيار كرده باشيد و در حسرت مانده باشيد؟ گاهي سرگردان مي شويم كه بالاخره سكوت كنيم يا نه سخن بگوييم در حالي كه در آموزه هاي ديني ما هم به سكوت سفارش شده و هم به سخن گفتن.

اخلاق يكي از موضوعاتي است كه هر فردي خواه يا ناخواه با آن درگير بوده و پرداختن به آن خالي از فايده نيست . يكي از مواردي كه در اين زمينه مهم تلقي مي‌شود يافتن راه درست يا بهتر بگويم چه كاري بهتر از ديگري است و يا اينكه در اين وضع و حال كدام رفتار و برخورد بهتر از ديگري است . مثلاً يك جا آنقدر از سكوت و ارزش سكوت سخن گفت مي‌شود كه فكر مي‌كني بهتر از آن ديگر وجود ندارد و ترجيح مي‌دهي صمُ بكم باشي تا حرفي از دهانت خارج شود . و در جايي ديگر چيزي كه مورد ستايش قرار گرفته شده است صحبت كردن است و از چگونگي صحبت كردن و آداب آن سخن رفته است ، حال بايد چكار كرد بالاخره صحبت كنيم يا ساكت باشيم ؟

  

سخن گفتن و تبعاتش

اتفاق افتاده كه حرفي را نبايد به زبان بياوري اما از بد روزگار زبان در دهان نگاه نداشتي و شد آنچه نبايد مي‌شد . اينجاست كه سكوت بهتر از حرف زدن است . عواقبي كه سخن بيجا به همراه دارد بي شمار است در ذكر آشوب‌هاي آن اين ذكر مولوي كافيست :

ظالم آن قومي كه چشمان دوختند       زان سخن‌ها عالمي را سوختند

عالمي را يك سخن ويران كند              روبهان مرده را شيران كند

 

 

براي سكوت فوايدي را نيز مي‌توان ذكر كرد از آن جمله مي‌توان هنگام عصبانيت سكوت بهترين رفتار است چرا كه ممكن است كلامي از دهان خارج شود كه بعد از به خاطر آوردن آن خودمان شرمگين شويم

 

و شايد خودمان حداقل يكبار عواقب سخن بي جا را تجربه كرده باشيم سخني كه روابط ميان دو يا چند نفر را تيره و تار كرده ، فردي را از حق مسلمش محروم كرده و زندگي را تباه و اميدي را نااميد كرده و شمردن تمام آن‌ها از حوصله خارج است . و اين جز زباني سركش نيست كه نه تنها به خود صاحب سخن آسيب مي‌رساند بلكه اطرافيان از گزند سخنان او نيز در امان نيستند .« همانا اين زبان سركش صاحب خود را به هلاكت مي‌اندازد » ( نهج البلاغه دشتي خطبه 176) «سخن در بند توست تا آن را نگفته باشي چون گفتي تودر بند آني» . ( همان / حكمت 381 ) اينگونه است كه انسان خود را اسير بي ارادگي اش مي‌سازد .

  

سكوت و ناشناخته‌ها

در برابر سخن گفتن سكوت قرار مي‌گيرد ، اما آيا هميشه سكوت ارزشمند است ؟ يكي از تبعاتي كه سكوت با خود به همراه دارد ناشناخته ماندن است به قول شاعر تا مرد سخن نگفته باشد در و گهرش نهفته باشد و اين شعر اشاره به سخن حضرت امير دارد كه فرمودند : «سخن بگوييد تا شناخته شويد زيرا كه انسان در زير زبانش نهفته است» . ( نهج البلاغه دشتي / حكمت 392 )

براي سكوت فوايدي را نيز مي‌توان ذكر كرد از آن جمله مي‌توان هنگام عصبانيت سكوت بهترين رفتار است چرا كه ممكن است كلامي از دهان خارج شود كه بعد از به خاطر آوردن آن خودمان شرمگين شويم .

 

كداميك ارزشمندتر است سكوت يا سخن؟

شايد شما هم مثل من بارها و بارها از ارزشمندي سكوت در برابر سخن ، شنيده باشيد تا جايي كه آن را ارزشمندتر از سخن گفتن تصور كنيد . براي روشن شدن مطلب ، اينكه كداميك ارزشمندتر است به روايات متوسل مي‌شويم . از امام زين العابدين در مورد سخن گفتن و خموش بودن پرسش كردند كه كداميك از اين دو از ديگري برتر است .

زبان به عنوان يكي از اعضاي قابل توجه بدن آدمي وظيفه خطيري را بر عهده دارد و آن نشان دادن و ظاهر ساختن انديشه و طرز تفكر انسان است . در كنار رفتار و حركات و سكنات ، اين بيان و كلام آدمي است كه قالب روحي اورا به نمايش مي‌گذارد و اگر آداب آن رعايت شود آفاتي نيز به دنبال نخواهد داشت

امام (عليه السلام) فرمودند: هر يك از اين دو آفاتي در بر دارد كه اگر از آفات دور بماند ترديدي نيست كه كلام از سكوت برتر است ، پرسيد چگونه كلام از سكوت برتر است با وجود اينكه خطرها همه متوجه كلام است و سكوت زياني ندارد ؟ امام فرمود : خداوند پيامبران و جانشينان آنان را به سكوت كردن و خاموش زيستن مبعوث نكرده است آن‌ها مأمور بوده‌اند كه مردم را هدايت نمايند و اين رهبري جز با كلام و ارشاد تأمين نمي‌شد . امت‌هاي آن پيامبران با اطاعت از رهبري آنان مستحق بهشت شدند . ولايت پروردگار با سخن گفتن آغاز و انجام يافت و مردم از عذاب الهي به بركت كلام الهي رهايي يافتند هر چه بوده و هست از كلام و سخن گفتن است ، آنگاه فرمود من هرگز رتبه ماه را با آفتاب برابر نمي‌دانم يعني گفتار به مانند روشني آفتاب و سكوت در رتبه به منزله ماه مي‌باشد و اين دو با هم برابر نيستند سپس فرمود چون تو سكوت را در ذات خود آن بي خطر پنداشتي بدين جهت او را بر كلام تفضيل دادي با اينكه قطعاً كلام از سكوت برتر است .

 

ملاك سخن گفتن

نتيجه اينكه زبان به عنوان يكي از اعضاي قابل توجه بدن آدمي وظيفه خطيري را بر عهده دارد و آن نشان دادن و ظاهر ساختن انديشه و طرز تفكر انسان است . در كنار رفتار و حركات و سكنات ، اين بيان و كلام آدمي است كه قالب روحي اورا به نمايش مي‌گذارد و اگر آداب آن رعايت شود آفاتي نيز به دنبال نخواهد داشت در تأثير سخن همين كلام امام بس كه فرمودند : بسا سخن كه از حمله مسلحانه كارگرتر شود . ( نهج البلاغه دشتي / حكمت 394 ) اما كدام سخن ؟ سخني كه از روي عقل و اراده بيان شده باشد حضرت در خطبه 176 نهج البلاغه در اين به اره مي‌فرمايند : همانا زبان مومن در پس قلب او و قلب منافق از پس زبان اوست . زيرا هر گاه بخواهد سخني بگويد نخست مي‌انديشد ، اگر نيك بود اظهار مي‌دارد و چنانچه ناپسند پنهانش مي‌كند ، در حاليكه منافق آنچه بر زبانش مي‌آيد مي‌گويد و نمي‌داند چه به سود او و چه به ضرر اوست .

منبع:تبيان

 

 

 


برگشت به تلکس خبرها