بايد بپذيريم انسان در شرايط و موقعيت هاي مختلف قرار مي گيرد تا از هر يك درسي بياموزد و تجربه اي كسب كند. گاهي اوقات، انسان كساني را در اطراف خود مي بيند كه اين توانايي را دارند كه بر غم ها و مشكلات بزرگشان فائق آيند. آنها همواره خوشرو و بانشاط هستند و هيچ گاه در برابر مشكلات تسليم نمي شوند و در هنگام مواجهه با آن استوار مي ايستند. در مقابل، افرادي ديگري نيز هستند كه همواره گله و شكايت دارند، ازكاه، كوه مي سازند و زندگي را با اخم و تخم سپري مي كنند.
هر كسي به نوبه خود داراي مشكلات، استرس ها و تنش هاي مخصوص به خود است. اما اگر آدمي بياموزد كه چگونه با اين مشكلات كنار بيايد در پايان، پيروز از ميدان خارج مي شود. زندگي نعمتي زيباست كه از سوي خداوند به ما ارزاني شده است و تا وقتي اميد و شادي وجود دارد زندگي جاري است. شاد زيستن نوعي هنر است. اگر اين واقعيت را بپذيريم كه «سخت گيرد اين جهان بر مردمان سخت گير» مي توانيم با نگاهي همراه با تساهل به مشكلات زندگي، شادي را هميشه براي خود و ديگران به ارمغان بياوريم. زندگي انسان با اين دو واقعيت رو به روست: گاهي غم و زماني شادي. همه انسان ها قدرت آن را دارند كه نوميدي را به اميد، شكست را به پيروزي و اشك را به لبخند مبدل سازند در صورتي كه به زندگي و شگفتي هاي آن، به لذت ها، نا اميدي ها، رنج ها و دردها به صورت واقع بينانه اي بنگرند. متأسفانه ما انسان ها براي شاد بودن شرط و پيش شرط تعيين مي كنيم. راز واقعي شاد بودن اين است كه از تمام لحظه هاي زندگي لذت ببريم، لحظات شادمانه را شكار كنيم. هنر اين نيست كه انسان در روزگار خوش و زمان موفقيت و لحظه هاي شيرين شاد باشد بلكه هنر اين است كه انسان در اوج درگيري ها، سختي ها و مشكلات احساس شادماني كند.
خراسان - مورخ دوشنبه 1392/11/14 شماره انتشار 18615