تلکس وب سايت شخصي ولي اله ديني: آيت‌الله ملكوتي دعوت حق را لبيك گفت + زندگينامه
پنجشنبه، 4 اردیبهشت 1393 - 13:13     کد خبر: 451

آيت‌الله ملكوتي مدتي بود كه به علت بيماري ريوي در بيمارستان مسيح دانشوري تهران بستري شده بود، امروز جان به جان‌آفرين تسليم كرد. آيت‌الله مسلم ملكوتي در هفتم شهريور سال 1302 هجري شمسي مطابق با 17 محرم 1342 هجري قمري در خانواده‌اي مذهبي به دنيا آمد. پدرش مشهدي يوسف، كشاورزي متدين بود و با علماي منطقه ارتباط مستمر داشت؛ وي كه به آموزش علم و خواندن و نوشتن علاقه‌مند بود به مكتب‌خانه مي‌رفت و فرزندش مسلم را نيز با خود به آنجا مي‌برد....

به گزارش خبرگزاري فارس از تبريز، آيت‌الله ملكوتي مدتي بود كه به علت بيماري ريوي در بيمارستان مسيح دانشوري تهران بستري شده بود، امروز جان به جان‌آفرين تسليم كرد.

آيت‌الله مسلم ملكوتي در هفتم شهريور سال 1302 هجري شمسي مطابق با 17 محرم 1342 هجري قمري در خانواده‌اي مذهبي به دنيا آمد. پدرش مشهدي يوسف، كشاورزي متدين بود و با علماي منطقه ارتباط مستمر داشت؛ وي كه به آموزش علم و خواندن و نوشتن علاقه‌مند بود به مكتب‌خانه مي‌رفت و فرزندش مسلم را نيز با خود به آن‌جا مي‌برد.

تحصيلات

‏از پنج سالگي نزد پدرش به آموختن روخواني و حفظ قرآن پرداخت، در شش سالگي حافظ سوره‌هاي قرآن (از اول تا سوره قاف) بود، سپس نزد يكي از علماي منطقه به تكميل آموخته‌هاي خود پرداخت و در مدتي اندك خواندن، نوشتن و قرآن مجيد را فرا گرفت. سپس براي ادامه تحصيل به شهر سراب در چهار كيلومتري زادگاهش رفته و در آن شهر كتاب‌هاي متداول ادبي از قبيل مقدمات، سيوطي، شرح جامي، مغني، مطول و مقداري از منطق و اصول فقه مانند كتاب‌هاي حاشيه و معالم را نزد علماي آن زمان همچون ميرزا رضاقلي، ميرزا يعقوب، ميرزا غلامعلي اصغري و ميرزا حسين محدثي فرا گرفت.

در هفده سالگي براي ادامه تحصيل به تبريز مهاجرت كرد و در مدرسه طالبيه مشغول تحصيل شد. در تبريز به مدت چهار سال از علماي آن عصر، كتاب‌هاي شرح لمعه، رسائل، مكاسب و كفايه را فرا گرفت. اساتيد او در اين زمان سيدمهدي انگجي، ميرزا فتاح شهيدي (نماينده آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهاني)، حاج ميرزا محمود دوزدوزاني و سيدمحمد بادكوبه‌اي و جمعي ديگر بودند؛ در طول اقامت و تحصيل مستمر در حوزه علميه تبريز، كتاب‌هايي را كه پيش‌تر خوانده بود به طلاب تدريس مي‌كرد.

مهاجرت به قم

در سال 1321 پس از به پايان رساندن دوره سطح در حوزه علميه تبريز، براي ادامه تحصيل و بهره‌گيري از علماء حوزه علميه قم، به شهر قم مهاجرت كرد. در آن زمان به دليل تلاش‌هاي شيخ عبدالكريم حائري بنيان‌گذار حوزه علميه قم علمايي در اين حوزه تربيت شده و حضور داشتند.

استقرار در‌حوزه علميه قم، نهايت آرزوي او بود، وي از حوزه درسي فقه و اصول شيخ عبدالنبي نمازي، فيض، سيدمحمد حجت‌كوه كمري بهره برده در زمره طلاب ممتاز درس آنان محسوب مي‌شد.

او همچنين از شاگردان برجسته آيت‌الله خميني و مورد علاقه و توجه وي بود، در حوزه�" درس علوم عقلي وي حضوري مداوم داشت و تا آخرين سال‌هايي كه امام خميني فلسفه تدريس مي‌كرد جزو شركت‌كنندگان در درس‌هاي او بود. زماني كه امام خميني تدريس خارج را شروع كرد، آيت‌الله ملكوتي مشتاقانه از درس امام استفاده كرد و ديگران را نيز به اين كار ترغيب مي‌نمود.

در زمان اقامت وي در قم، آيت‌الله بروجردي كه تا آن زمان بعد از مراجعت از نجف اشرف در شهر بروجرد اقامت مي‌كرد در پاسخ به دعوت جمعي از بزرگان قم از جمله امام خميني به قم آمد و آيت‌الله ملكوتي تا زمان مهاجرت به نجف در دروس او شركت مي‌كرد.

آيت‌الله ملكوتي در كلاس علم فلسفه از آيت‌الله ميرزا مهدي مازندراني، آيت‌الله شيخ ابوالقاسم اصفهاني، آيت‌الله ميرزا مهدي آشتياني و آيت‌الله علامه طباطبائي و آيت‌الله خميني درس مي‌كرد و قسمت الهيات شرح منظومه را به طور خصوصي نزد علامه طباطبائي خواند.

آيت‌الله ملكوتي در يك دوره يك ساله به همراه دوستانش، همچون احمدي ميانجي، موسوي اردبيلي، و حقي سرابي به مشهد مقدس رفت و در مدرسه خيرات‌خان سكونت گزيد. در اين حوزه در درس فقه و معارف ديني استاداني چون سيديونس اردبيلي و ميرزا مهدي غروي اصفهاني شركت جست و نزد آيت‌الله شيخ محمدرضا كرباسي، رياضيات و هيئت را آموخت. بخشي از شرح اشارات را نيز نزد آيت‌الله شيخ سيف‌الله ايسي ميانجي فراگرفت و آنگاه دوباره به قم بازگشت.

آيت‌الله ملكوتي در كنار تحصيلات مداوم خود هميشه به عنوان مدرس و محقق مشغول تربيت طلبه‌ها در علوم مختلف بود و قبل از رفتن به نجف در حوزة علمية قم از اساتيد فلسفه، كلام، فقه واصول به شمار مي‌آمد. مجالس درس وي از مجالس پرجمعيت و حوزه تدريسش از حوزه‌هاي گرم و پربار حوزه علميه قم بود.

سفر به نجف

آيت‌الله ملكوتي، پس از سيزده سال اقامت و تحصيل مداوم و استفاده عميق از استادان بزرگ فقه، اصول و فلسفه در قم و مشهد، در سال 1334 ه.ش براي تكميل اندوخته‌هاي علمي و كسب معارف بيشتر، از استادان حوزه علميه نجف اشرف، عازم اين شهر شد و پس از ورود در درس‌هاي خارج فقه و اصول آيت‌الله سيدمحسن حكيم، آيت‌الله سيد عبدالهادي شيرازي، آيت‌الله سيد محمود شاهرودي، آيت‌الله سيد ابوالقاسم خويي و آيت‌الله شيخ حسين حلي حاضر شد و به مدت دوازده سال از اين استادان بهره برد و در اين مدت يك دوره كامل درس اصول آيت‌الله خويي را به رشته تحرير درآورد و از شاگردان بارز وي بود. او با بيش از سه دهه تلاش و فداكاري در وادي تحصيل و تحقيق در علوم مختلف حوزوي و علوم غريبه، سرانجام به قله اجتهاد رسيد و از استادان بزرگي همچون آيت‌الله حجت، آيت‌الله سيد عبدالهادي شيرازي، آيت‌الله حكيم و آيت‌الله خويي، اجازه اجتهاد دريافت كرد و با شخصيت‌هايي مانند: آقابزرگ تهراني، و علامه اميني ارتباط علمي و دوستي پيدا كرد و از محضر اين دو بزرگوار نيز موفق به كسب اجازه روايت شد.

تدريس

آيت‌الله ملكوتي از همان دوران ابتدايي تحصيل در سراب و تبريز، به تدريس اهتمام داشت. او در كنار تحصيل، آموخته‌هاي خود را به طلاب و روحانيون ديگر تعليم مي‌داد و در طول تدريس در حوزه‌هاي علميه سراب، تبريز، قم، مشهد و نجف، طلاب و روحانيون بسياري را تعليم و تربيت نمود و هم اكنون اغلب شخصيت‌هاي برجسته حوزوي و بيشتر روحانيوني كه در مسئوليت‌هاي سياسي و اجرايي فعاليت مي‌كنند، از شاگردان او به شمار مي‌آيند.

آيت‌الله ملكوتي در اوايل دهه سي، در حوزه علميه قم، از استادان برجسته سطوح عالي به شمار مي‌آمد و از اين جهت، مورد توجه مراجع و طلاب و روحانيون اين حوزه بود. او علاوه بر كتاب‌هاي رسائل، مكاسب و كفايه، كتاب شفاي بوعلي را در قم براي طلاب تدريس مي‌كرد به طوري كه آوازه علمي‌اش به حوزه نجف رسيده بود. از اين رو، چون وارد اين حوزه كهن شيعي شد با اينكه قصد داشت تنها به استفاده علمي از محضر بزرگان اين حوزه بسنده كند و تدريس را موقتاً كنار بگذارد، با استقبال و درخواست طلاب و روحانيون نجف مواجه شد و او را به تدريس و تعليم علمي واداشتند از اين رو، وي در حوزه نجف، در مقبره ميرزاي شيرازي به تدريس رسائل، مكاسب، كفايه، شرح اشارات، شرح منظومه، اسفار، رياضيات و علم هيئت همت گماشت.

آيت‌الله ملكوتي علاوه بر فقه و اصول، در فلسفه نيز صاحب نظر مي‌باشد و بر كتاب‌هاي اسفار، منظومه سبزواري و شفاي بوعلي حاشيه نگاشته‌است. نام «ميرزا مسلم سرابي»، حوزه نجف را تحت شعاع قرار داده بود. تدريس فلسفه و در حوزه نجف شهره آفاق شد و اين در حالي بود كه در اثر مخالفت برخي محافل، تدريس فلسفه در اين حوزه ممنوع بود و كرسي درس فلسفه شخصيت‌هاي بزرگي همچون، شيخ صدراي بادكوبه‌اي و ميرزا باقر زنجاني منتهي به تعطيلي و انزوا شده بود؛جسارت علمي، اهتمام ذاتي و اعتقاد قلبي آيت‌الله ملكوتي به راه و مباني خويش از يك سو و حمايت و عنايت برخي مراجع تقليد از شخصيت علمي او از سوي ديگر، آيت‌الله ملكوتي را در ادامه مسير مقاوم و استوار ساخت و موفق شد تا آخرين روز اقامت خود در آن حوزه، علاوه بر فقه، اصول و... همچنان به تدريس فلسفه ادامه دهد، به گونه‌اي كه درس فلسفه او در نجف منحصر به فرد شده بود.

مراجعت به شهر قم و تدريس

آيت‌الله ملكوتي در سال 1347 ه.ش براي ديدار با بستگان و دوستان، با هدف بازگشت به نجف به ايران آمد. كمي پس از ورود به ايران روابط دولت‌هاي ايران و عراق تيره شد و دولت عراق، اقدام به اخراج ايرانيان كرده و ديگر امكان بازگشت او به نجف نبود در حاليكه كتابخانه و نوشته‌هاي علمي‌اش در نجف مانده بود، براي همين تصميم گرفت در شهر قم اقامت كند، سرانجام پس از يك سال با پي گيرهاي بسيار شاگردان پاكستاني‌اش توانست كتابخانه را به قم انتقال دهد كه در اين نقل و انتقال، بعضي از كتاب‌هاي خطي و نفيس و يادداشت‌ها و تقريرات او خسارت اساسي ديد، آيت‌الله ملكوتي پس از استقرار در حوزه علميه قم، بنا به درخواست استادان و عالمان بزرگ اين حوزه، به تدريس خارج فقه و اصول اقدام كرد. درس خارج فقه و اصول او تا انقلاب ايران (1357) به مدت يك دهه، همچنان به طور مستمر و پرنشاط ادامه پيدا كرد.

او از استادان برجسته درس خارج در اين حوزه مطرح و مورد توجه و احترام همگان گشت. آيت‌الله ملكوتي علاوه بر فقه، اصول، در فلسفه، حديث، رجال، درايه كه از علوم رايج در حوزه‌هاي علميه به شمار مي‌آيد و نيز در رشته‌هايي همچون رياضيات، هيئت، تاريخ اسلام و تاريخ گذشته و معاصر ايران نيز كار كرده در هر كدام از اين رشته‌ها صاحب نظر است.

شيوه تدريس و تحقيق

روش علمي و شيوه تحقيقي آيت‌الله ملكوتي در تحقيق و تدريس، در مرحله نخست، بررسي آرا و نظرات استادان خود و نيز نقد و بررسي مباني و اقوال استادانِ استادانش مانند ميرزاي ناييني، شيخ محمدحسين كمپاني، آقا ضياء عراقي و آخوند خراساني است.

فعاليت‌هاي اجتماعي و سياسي

با اينكه آيت‌الله ملكوتي از دهه سي به نجف اشرف هجرت كرد و در سال‌هاي آغازين و سرنوشت ساز انقلاب ايران (1357) در حوزه علميه قم حضور نداشت، چون از شاگردان خاص آيت‌الله خميني به شمار مي‌آمد، ناگزير مسائل انقلاب را در نجف دنبال مي‌كرد. هنگامي كه امام خميني در سال 1344 ه.ش به نجف تبعيد شد، وي جزو اولين كساني بود كه در منطقه خان يونس، مكاني در ميان كربلا و نجف، به استقبال آيت‌الله خميني رفت و وقتي اكثر علماي مقيم نجف جهت ديدار او به صف ايستاده بودند، چون آيت‌الله خميني با وي مواجه شد، خيلي با محبت و چهره‌اي گشاده از شاگردش احوال‌پرسي كرد و بعد براي بازديد، به منزلش آمد. از آن پس، دوباره ارتباط استادي و شاگردي همچنان در ميان آن دو استمرار يافت تا اينكه آيت‌الله ملكوتي در سال 1347 ه.ش به ايران آمد.

آيت‌الله ملكوتي در فعاليت‌هاي تبليغي و اجتماعي خود، از مباني فكري و انقلابي آيت‌الله خميني الهام مي‌گرفت و وقتي براي تبليغ به شهر سراب و روستاهاي اطراف آن مي‌رفت، در آبان ماه سال 1356 ه.ش كه حركت انقلاب با قتل مصطفي خميني، روند تكاملي خود را آغاز كرد، آيت‌الله ملكوتي به عنوان عضو برجسته جامعه مدرسين حوزه علميه قم در عرصه‌هاي مختلف و سرنوشت ساز انقلاب حضوري پررنگ داشت و در اكثر اعلاميه‌هايي كه جامعه مدرسين صادر مي‌كرد آيت‌الله ملكوتي اولين يا دومين امضا كننده بود. در بيانيه معروف و موصوف به خلع شاه از سلطنت امضاي آيت‌الله ملكوتي اولين امضاي در اين بيانيه‌است. موضوعات بعضي از اين بيانيه‌ها كه در دوران محمدرضا پهلوي از سوي جامعه مدرسين صادر شد و امضاي آيت‌الله ملكوتي هم در آنها به چشم مي‌خورد، عبارت‌اند از:

1. قيام 29 بهمن مردم تبريز

2. فجايع شهر يزد

3. درباره اوضاع سياسي ايران.

4. اعتراض به حمله مزدوران شاه به منازل مراجع.

5. درباره حادثه 19 ارديبهشت قم.

6. به مناسبت تحريم جشن نيمه شعبان به عنوان اعتراض.

7. محكوميت جنايت ميدان ژاله(17 شهريور) تهران

8. اعتراض به تشكيل دولت نظامي ازهاري

9. پيام به كاركنان شركت نفت

10. پشتيباني از اعتصاب كاركنان شركت نفت.

11. درباره راهپيمايي تاسوعا و عاشورا.

12. خلع شاه از سلطنت

13. به مناسبت سالگرد قيام خونين قم

14. حمايت از استادان دانشگاه‌ها

15. تلگرام به رئيس جمهور فرانسه، براي ورود امام به پاريس

16. اعتراض به جنايات عمال شاه

17. اعتراض به روي كار آمدن شاهپور بختيار

پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران (1357)، آيت‌الله ملكوتي با حكم كتبي آيت‌الله خميني براي حل اختلافات شهرستان زنجان مأموريت يافت و اختلافات عميق و حساس را كه بين عالمان و برخي گروه‌هاي ديگر آن جا وجود داشت، حل كرد. يك بار نيز به همين منظور به استان آذربايجان شرقي و تبريز اعزام شد و اين مأموريت را انجام داد.

امامت جمعه در تبريز

هنگامي كه آيت‌الله خميني او را به عنوان نماينده ولي فقيه در آذربايجان و امام جمعه شهر تبريز برگزيد، او تمام سوابق تدريس در حوزه، شاگردان و ساير تعلقات ظاهري ديگر را كنار گذاشته، در خدمت آيت‌الله امام روح‌الله خميني، قرار گرفت. قبلا دو روحاني در اين سِمت در تبريز به شهيد شده بودند و اوضاع آذربايجان و تبريز، به خاطر فعاليت‌هاي وابستگان به حزب جمهوري خلق مسلمان، آشفته بود و كنترل آن بس دشوار و حتي غيرممكن به نظر مي‌آمد و قبول اين مسئوليت، به نوعي استقبال از مرگ بود.

خط مشي‌ها

هم‌زمان با ورود آيت‌الله ملكوتي به تبريز، حزب جمهوري خلق مسلمان منحل و وابستگان آن از صحنه سياسي خارج شده و به كشورهاي همسايه گريخته بودند و اين مشكل در ظاهر برطرف شده بود، ولي پيامدهاي آن در سطح آذربايجان و به ويژه در تبريز، همچنان باقي بود. عده زيادي از روحانيون كه معمولاً مقلد و طرفدار آيت‌الله شريعتمداري بودند، به عضويت حزب جمهوري خلق مسلمان درآمده و از سوي حكومت به انزوا كشيده شده بودند و بعضي از آنها به اتهاماتي دستگير و محاكمه شده، در زندان به سر مي‌بردند. علاوه بر اين، در همين ايام، موضع گيري‌هايي كه از سوي برخي بر ضد آيت‌الله خويي انجام گرفته بود، تعداد ديگري از روحانيون را نسبت به انقلاب دلسرد كرد و آنان را به انزوا كشانده بود. بدين ترتيب، اكثر مساجد در تبريز و حومه به علت نبودن امام جماعت، به تعطيلي گراييده و اين موضوع، در ميان توده مردم نيز تأثير بدي گذاشته بود.

خدمات عمراني

آيت‌الله ملكوتي در مدت حضور و رفت و آمدهاي تبليغي ـ مذهبي در شهرهاي سراب و تبريز، با جذب افراد خيرخواه و نيكوكار، اقدام به تأسيس و تجديد بناي مراكز علمي، فرهنگي و مذهبي، مانند مسجد، مدرسه علميه، صندوق قرض الحسنه، كتابخانه و مصلا كرده ‌است.

آثار و تأليفات

1- المحاكمات اين كتاب نقد و بررسي آرا و نظرات ميرزاي ناييني، آقاضياء عراقي و كمپاني در اصول و مقايسه آنها با يكديگر كه در سال 1371 ق. در نجف به چاپ رسيده‌است.

2- الربافي التشريع الاسلامي اين كتاب، 3 جلد است كه جلد اول، شامل سير تاريخي ربا، نظرات اديان و مكتب‌هاي اقتصادي درباره ربا و طرح و رد اشكالات وارده بر حرمت رباست كه در سال 1392 ه.ق به چاپ رسيده‌است. جلد دوم و سوم آن درباره رباي قرضي و رباي معامله‌اي است كه هنوز چاپ نشده‌است.

3- ماالفرق بين الدين و العلم و الفلسفه اين كتاب، داراي بحث‌هاي علمي ـ تحقيقي در رد مكتب ماركسيسم و فلسفه كمونيستي است كه در روزهاي گسترش آن در عراق، آيت‌الله ملكوتي آن را به نگارش درآورده و براي آگاهي طلاب و دانشجويان عراقي در نجف، آن را تدريس كرده‌است اين كتاب نيز هنوز چاپ نشده‌است.

4- الامن العام في الاسلام آيت‌الله ملكوتي در اين كتاب به بحث مبسوط و مفصلي درباره ضرورت امر به معروف و نهي از منكر و شرايط آن از ديدگاه قرآن، سنت و عقل پرداخته است. اين اثر در سال 1403 ه.ق در تبرير به چاپ رسيده‌است.

5- المنافقون في القرآن والسنة والتاريخ(خطي)

6-تفسير سوره فاتحه(خطي)

7- مقتل الامام الحسين(عليه السلام)(خطي)

8- شرح مبسوط بر كفايه الاصول(خطي)

9- تقريرات درس مرحوم آيت‌الله حجت(خطي)

10- حاشيه بر عروة الوثقي

11- حاشيه بر اسفار ملاصدراي شيرازي(خطي)

12- حاشيه بر شفاي بوعلي(خطي)

13- مناسك حج

14-توضيح المسائل

15- مسجد، مسجد شد

16ـ يك دوره اصول

17ـ وقف‌نامه

18ـ كتاب الطهارت

19ـ كتاب الصلاه

يكي از آثار اين فقيه، كتاب «مسجد، مسجد شد» است. انگيزه نگارش او از اين اثر، احيا و تجديد بناي مصلاي بزرگ تبريز بود. اين كتاب، در سال 1364 ه.ش در دو جلد در تبريز به چاپ رسيد. يك بخش آن از تحقيق تاريخ موقوفات در آذربايجان حكايت دارد و بخش‌هاي ديگر آن، درباره رويدادهاي مهم تاريخي در آذربايجان و ايران است.

كتابخانه شخصي

بيش از پنجاه هزار جلد كتاب، با موضوعات گوناگون به زبان‌هاي فارسي، عربي، تركي، انگليسي، فرانسوي، آلماني، لاتين و ... در كتابخانه آيت‌الله ملكوتي وجود دارد از اين تعداد يك هزار جلد آن نسخه‌هاي خطي است كه در ميان آنها نسخه‌هاي نفيس و گرانبها نيز ديده مي‌شود.

مرجعيت

ملكوتي در پي درخواست آيات عظام محمدفاضل لنكراني و علي مشكيني از آيت‌الله خامنه‌اي پس از كسب نظر موافق وي در خرداد ماه سال 1374 به شهر قم برگشت.

پس از ورود به قم ملكوتي، تدريس خارج فقه و اصول را آغاز كرد و يكي از مراجع تقليد و شخصيت‌هاي برجسته شيعه محسوب مي‌شد.

..........................................................................................................................................................................................

اينجانب به سهم خود  از سوي خود با عرض تسليت اين ضايعه بزرگ به هم استاني هاي عزيز و نيز بيت مكرم ايشان براي روح آن فقيه گرانقدر رحمت و مغفرت از درگاه خداوند متعال مسئلت مي كنم.


برگشت به تلکس خبرها