تلکس وب سايت شخصي ولي اله ديني: چرا مهرباني هاي تصادفي اهميت بسياري دارد؟
سه شنبه، 14 مرداد 1393 - 06:49 کد خبر: 506
با اينكه قصد و نيتي كه پشت ايده مهرباني كردنِ تصادفي وجود دارد، ايدهاي فوقالعاده است، اما ممكن است سوءتعبيراتي ايجاد كند. اين سوءتفاهمات از آنجا ناشي ميشود كه ممكن است دريافتكننده اين مهرباني تمايلي به آن نداشته باشد و اتفاقاً اين محبتها موجب نگراني يا بياعتمادي او شود. بيشتر اين بخاطر دنياي پر از شك و سوءظني است كه در آن زندگي ميكنيم نه ذات مهرباني كردن. اگر مشكل اينجا باشد واقعاً جاي خجالت است ولي چاره كار اين نيست كه اين دسته مهرباني كردنها را كنار بگذاريد. درمقابل بايد تعداد بيشتري از ما و به دفعات بيشتر اين كار را بكنيم.
سخاوتمند باشيد. به كساني كه دوستشان داريد ببخشيد؛ به كساني كه دوستتان دارند ببخشيد، به بيچارهها و خوشبختها و حتي به آنهايي كه دوستشان نداريد ببخشيد.
مطمئن باشيد اين بخششها برگشت قابلتوجهي برايتان خواهد داشت. هرچه بيشتر ببخشيد، بيشتر به دست ميآوريد.
براساس ويكيپديا، مهرباني تصادفي يعني "عملي عاري از خودخواهي كه توسط فرد يا افرادي به منظور كمك كردن يا شاد كردن فردي ديگر انجام ميگيرد... به طور كلي هيچ دليلي جز آوردن لبخند بر لبان ديگران و شادتر كردن آنها ندارد."
شايد استفاده از واژه تصادفي كمي گمراهكننده است و شايد استفاده از واژههايي مثل ناگهاني بهتر باشد. يعني كاري كه به صورت خودبخود و آزادانه بدون چشمداشت به برگشت چيزي انجام ميشود. مطمئناً چنين رفتاري زمينه داشتن جامعهاي سالم و شاد را فراهم ميآورد كه در آن افراد بيتوقع به همنوعان خود كمك ميكنند.
اما چه چيز جلو ما را براي انجام چنين كارهايي ميگيرد؟ علت آن ناامنيها، بياعتماديها، نداشتن اعتمادبهنفس، شك و ترديد و كمبودهاست. همين خصايص هم باعث ميشود كه تمايلي به پذيرفتن مهربانيهاي تصادفي ديگران هم نداشته باشيم. اگر احساس بيارزش بودن كنيم، تصور خواهيم كرد كه چيزي براي بخشيدن نداريم؛ اگر خودمان را دوست نداشته باشيم، اعتماد نميكنيم كه چرا كسي به ما محبت كرده است. ميترسيم كه حتماً كسي كه محبتي كرده است در عوض آن چيزي از ما ميخواهد يا انگيزهاي منفي دارد.
وقتي با سخاوتمندي احساس ناراحتي كنيم، باعث خواهد شد كه فقط درگير خودمان و مشكلات خودمان شويم. وقتي بتوانيم زيبايي محبت كردن تصادفي را درك كنيم، از اين پيلهاي كه به دور خودمان تنيدهايم بيرون خواهيم آمد و باعث خواهد شد كه بتوانيم تمركز را از روي خودمان برداشته و به سمت ديگران برويم.
منبع:مردمان
بخشش و محبت تصادفي و ناگهاني بر آنهايي كه در تماس با اين عمل و افراد درگير در آن قرار ميگيرند هم تاثيري قابلتوجه دارد. بعنوان مثال، آرتور روزنفيلد در صف استارباكس ايستاده بود. مرد پشت سر او بيصبر و عصباني شده، مدام روي بوق ميزد و بر سر آرتور و كاركنان استارباكس فرياد ميكشيد. آرتور كه خودش داشت كمكم عصباني ميشد، سعي كرد خونسردي خود را حفظ كند و اين حالت منفي را به مثبت تبديل كند به همين خاطر پول قهوه آن مرد را حساب كرده و به راه خود ادامه داد. وقتي آخر روز به خانه رسيد، متوجه شد كه زنجيرهاي از بخشش ايجاد كرده است كه نه تنها كل آن روز ادامه پيدا كرده بود، بلكه در اخبار عنوان شده و طي 24 ساعت در كل دنيا پخش شده بود.
يادتان باشد هيچ مهرباني كوچك نيست. هر عملي موجي ايجاد ميكند كه انتهاي منطقي ندارد.
آيا ميتوانيد دنيايي را تصور كنيد كه هيچ محبت و مهرباني در آن وجود نداشته باشد. دنيايي كه در آن همه فقط به فكر نيازهاي خودشان باشند و ديگران را ناديده بگيرند. مطمئناً زندگي كردن در چنين جايي وحشتناك است زيرا واقعيت اين است كه ما نميتوانيم در دنيايي كه در آن بخشش، محبت و مهرباني وجود ندارد زندگي كنيم.
مهرباني كردنِ تصادفي براي سلامت ما لازم است، زيرا اين رفتارها ما را از خودخواهي و تنهايي آزاد ميكند. سخاوت واقعي اين است كه بدون توقع از هرگونه بازگشت و دريافت ببخشيد. اين مهمترين عمل سخاوتمندي است زيرا بدون شرط، بدون وابستگي و آزادانه است. اينكه اين بخشش را در حق دوستان، خانواده يا غريبهها بكنيم، هيچ فرقي ندارد.
شايد فكر كنيد كه چيزي براي بخشيدن نداريد، اما چه مقدار كمي پول باشد و چه مقدار زياد، يك فنجان چاي باشد يا يك دسته گل هيچ فرقي نميكند. ذات بخشيدن است كه اهميت دارد. همانطور كه گاندي ميگويد، "هر كاري كه ميكنيم بياهميت به نظر ميرسد اما اينكه انجامشان دهيم خيلي مهم است."
شما خاطره يا تجربهاي از اين دست مهربانيهاي تصادفي داشتهايد؟ ما را با نظراتتان خوشحال كنيد.
برگشت به تلکس خبرها