درنظر اين ها اگر در جايي مديري كه از گروه و دسته آنها نيست به حكم مسئوليت و وظيفه ذاتي خود كاري را انجام داد حتما كاسه اي زير نيم كاسه داشته و بايد بررسي شود كه چرا و با چه نيتي انجام داده است ، حال اگر همان مدير بنا به هردليلي كاري را باكمي تاخير انجام داد كه حتي خودش هم مقصر اصلي نبود چنان به بي كفايتي و... محكوم مي شود كه گويا وي كافري از بلاد كفربوده و در بين مسلمين خود را جا زده است.
اينان براساس دروغ، توهين و تهمت، به افرادي كه عمدتا مجال دفاع و پاسخگويي نيز ندارند، يك طرفه حمله ميكنند و انصاف و اخلاق را فراموش نموده به بهانه دفاع از عملكرد خود حاضرند به خاطر دستمالي، قيصريه را به آتش بكشند و با زير سوال بردن عملكرد ديگران مردم را نسبت به مسئولان و مديران اخلاق گرا بدبين كنند، مبناي غلطي كه درخيلي ازسالهاي گذشته نمود بيشتري داشت و افراد وگروه هايي به شكل آشكارتر از طريق رسانههاي مكتوب و مجازي، به ويژه در جلسات محفلي خود عزت و بزرگي خود رااز كانال تخريب ديگران به دست مي آوردند .
كار غيراخلاقي اين افراد، دقيقاً مانند پزشكي است كه در حاليكه در يك دست در حال كشيدن سيگار است براي بيمارش از مضرات سيگار ميگويد و با يك دست ديگر براي درمان او نسخه عدم استعمال سيگار مينويسد و در مقابل پرسش ديگران كار هاي نا صواب خود را به نام مردم توجيه مي نمايد.
مادامي كه در ذهن و فكر اينان سرماي منجمد شده كينههاي انتخاباتي ، قبيله اي و محله اي با گرماي انصاف و وجدان باز نشود به طور كلي درخت اعتماد در فضاي آرامش ريشه نخواهد كرد و چرخ هاي توسعه و پيشرفت دراصطكاك ميان فضاي انجماد و بي اعتمادي در جا خواهد زد.