به گزارش شانا، ايران به عنوان بزرگترين دارنده ذخاير گازي جهان و با رتبه سومين توليد كننده گاز پس از آمريكا و روسيه همچنان يكي از واردكنندگان گاز است و در فصول سرد سال براي تامين انرژي نيروگاههاي خود مجبور است كه گاز برخي صنايع راقطع كند و از فراورده هاي نفتي براي سرپا نگاه داشتن نيروگاههاي توليد برق استفاده كند.
اين در حالي است كه ايران با ذخاير عظيم گازي در ميدان مشترك پارس جنوبي داراي پتانسيلهايي بالقوه است كه مي توانست با به فعل درآوردن آنها و استاندارد سازي مصرف انرژي و بالا بردن بهره وري و كاهش شدت مصرف به عنوان يكي از صادركنندگان بزرگ گاز در جهان مطرح شده و تنه به تنه روسيه و قطر بزند.
راه ايران براي تبديل به يك صادركننده عمده گاز با فراز و نشيبهاي بسياري روبروست كه از اين جمله مي توان به اتلاف انرژي در بخش مسكوني و تجاري و اتلاف انرژي در نيروگاهها و كارخانه ها اشاره كرد كه ثمره يك عمر يارانه هايي است كه شرايط را براي استفاده از تجهيزات و دستگاههاي مصرف كننده غير استاندارد سوخت فراهم كرده است.
در نبود نظارت و قوانين بازدارنده، كشورهاي دوست و برادر هر آنچه را كه غير استاندارد و از رده خارج بود در پشت تپه ماهور هاي روستاهاي خود توليد كردند و به خورد اقتصاد ايران دادند. از تكنولوژي روز خبري نبود. هر چه بود كالاي بنجلي بود كه به خاطر افزايش رفاه اجتماعي و ايجاد اشتغال و افزايش توليد و صادرات در چين و ماچين به خورد ما دادند.
امروز در شرايطي كه مصرف انرژي روز بروز از كنترل خارج مي شود و در حالي كه شدت بالاي مصرف انرژي تهديدي است عليه صادرات نفت و گاز ايران، همچنان مسئولان امر به دنبال راهكاري هستند تا از تبديل ايران از يك صادر كننده انرژي به وارد كننده صرف در سال ١٤٠٤ جلوگيري كنند.
متاسفانه بي توجهي هاي طولاني مدت در اجراي دقيق مبحث ١٩ مقررات ملي ساختمان، استاندارد هاي روز توليد و واردات خودروهاي كم مصرف و بدون آلودگي زيست محيطي، بي توجهي به تاثير قيمت در كنترل مصرف، كندي توسعه فازهاي پارس جنوبي باوجود سرمايه گذاريهاي عظيم در اين بخش، استفاده از تكنولوژيهاي انرژي بر منسوخ شده در جهان در كارخانه هاي توليد فولاد، سيمان، شيشه، برق ...، بي توجهي به گسترش حمل و نقل عمومي، بي توجهي به توسعه انرژيهاي پاك و بخصوص توليد برق در كويرهاي ايران از خورشيد كه مي تواند جايگزين نفت و گاز شود و هزاران معضل ديگر از اين قبيل، عواملي است كه وضع وخيم امروز را در بخش انرژي ايران به وجود آورده است.
در اين بين تحريمهاي آمريكا و اروپا هم بي تاثير نيست. دشمني دنباله داري كه در ٣٤ سال گذشته عليه ايران به تصوير كشيده شده و مارا به دوستان چيني و از اين قبيل نزديك كرده را بايد از عمده عواملي دانست كه هم ما را از تكنولوژيهاي روز دنيا محروم كرد و هم مانعي بزرگ شد براي دسترسي به سرمايه، تخصص و فناوريهاي روز دنيا.
البته عواملي كه به آن اشاره شده كشفيات امروز نيست!. اينها را سالهاي طولاني است كه افراد مختلف مي گويند و مي نويسند، اما خبري از اقدام نيست.
به گفته مسئولان و با توجه به شواهدي كه مي توان از روي نمودارهاي عرضه و تقاضاي انرژي در ايران مشاهده كرد، كم كم بايد به فكر اين باشيم كه از سال ١٤٠٤ نفت و گاز وارد كنيم . در صورت معكوس شدن روند فعلي و تبديل ايران به وارد كننده انرژي در سال ١٤٠٤ از هم اكنون بايد به فكر آن باشيم كه چه چيزهايي را مي توانيم از ذخاير و سرمايه هاي ملي ايران بفروشيم تا در زمستانها سردمان نشود و تابستانها از گرماي زياد تلف نشويم!.
به هر حال، اجراي پروژه هاي صادرات بيشتر، به منابع سرمايه اي بيشتر و فناوري نياز دارد و حتي زماني كه پروژه ها تكميل شد نيازمند بازارهاي جديد هستيم كه نمونه بارز آن خط لوله صلح است كه بعدا به خط لوله آي پي تغيير كرد و هم اكنون هم تحت فشار تحريمها، طرف مقابل به اشكال مختلف آن را به تاخير مي اندازد.
اين در حالي است كه ايران به راحتي و با تكميل تمام فازهاي باقيمانده پارس جنوبي و كاهش شدت مصرف انرژي و افزايش بهره وري، پتانسيلهاي لازم را براي صادرات بيش از ٥٠٠ ميليون مترمكعب گاز در روز به بازارهاي تشنه پاكستان، هند، چين، عراق، تركيه و كشورهاي عضو اتحاديه اروپا دارد.
صادرات ٥٠٠ ميليون متر مكعب گاز در روز با قيمت ٣٥ سنت براي هر متر مكعب رقم بزرگ درآمدي ٦٤ ميليارد دلار در سال را به ما نشان مي دهد كه با درآمدهاي نفتي ايران برابري مي كند.
البته اين مهم در صورتي اتفاق مي افتد كه مصرف بي رويه انرژي و بهره وري و راندمان پايين، در ١٠ سال آينده جايي براي عرض اندام ايران در بازارهاي جهاني انژي باقي بگذارد.
پيمان جنوبي