اصطلاح هوش هيجاني را براي اولين بار دو دانشمند از دانشگاه ييل به نام جان ديماير (John D. Mayer) و پيتر سالووي (Peter Salovey) به كار بردند. اين دو هوش هيجاني را به عنوان يك توانايي تعريف كردند كه به واسطهي آن درك ميكنيم هر انساني شخصيت، نيازها، خواستهها و روشهاي متفاوتي براي بروز احساساتش دارد. از نظر آنها براي اينكه در مسير اين قلمرو احساسي موفقيتآميز عمل كنيم به خودآگاهي و درك نياز داريم.
هوش هيجاني به ما كمك ميكند توانايي و مهارتهايي را به دست بياوريم كه به واسطهي آن ديگران را بهتر درك كنيم، موفقيتي را كه ميخواهيم نصيب خود كنيم و احساساتمان را در دست خود بگيريم.
با كسب اطلاعات دربارهي مولفههاي اساسي هوش هيجاني ميتوانيد در حالي كه ارتباط خود را با سايرين هدايت ميكنيد و با آنها در تعامل هستيد دربارهي خودتان نيز بيشتر بدانيد. در اين مقاله ميتوانيد دربارهي مولفههاي هوش هيجاني بيشتر بخوانيد.
به سراغ چهار تكنيك تقويتكنندهي هوش هيجاني برويم:
وقتي مشاهدهگري دقيق به رفتار و گفتار خودتان و ديگران باشيد قادر خواهيد بود نيبت به خود و ديگران با مراعات رفتار كنيد. اگر ميخواهيد هوش هيجاني خود را افزايش دهيد به واكنشهايي كه در قبال ديگران انجام ميدهيد دقت كنيد. آيا پيش از در دست داشتن تمام حقايق لازم، قضاوتي شتابزده ميكنيد؟ آيا بدون معطلي قضاوت ميكنيد يا برچسب ميزنيد؟ يا پيش از انجام واكنشي خاص زمان كافي مكث كرده و مراحل لازم را سپري ميكنيد؟ آيا خود را جاي آنها ميگذاريد و نسبت به ديدگاه و نيازهاي آنها پذيرا و بدون گارد هستيد؟ اگر وقت كافي صرف كنيد و به دقت همهي جوانب را در نظر بگيريد، ميتوانيد زاويهي ديد و مراعاتي تازه نسبت به خودتان و ديگران به دست بياوريد.
يكي از مولفههاي رشد هوش هيجاني اين است كه ياد بگيريم به جاي عجله كردن، يا گرفتنِ تصميمي غيرقابل تغيير و عمل بر اساس آن، به پيامهاي كلامي و غيركلامي به روشي كارآمد توجه كنيم. بايد بياموزيد كه به پيامهاي غيركلامي براي مثال به حركات، حالت بدن و علامتهاي بدنيِ مرتبط با هر يك از احساسات (شادي، غم، بيحوصلگي و…) توجه كنيد. مهمتر از اينها تمرين كنيد كه با فروتني به ديگران گوش فرا دهيد. فروتني ميتواند خصوصيت فوقالعادهاي باشد. فروتني اين معني را نميدهد كه به خودتان اعتماد نداشته يا حرفي براي گفتن نداريد. اين خصوصيت به شما كمك ميكند تا به صحبت ديگران در سكوت و با اعتماد به نفس گوش فرا دهيد. فروتن بودنِ شما به ديگران فرصت صحبت كردن و شنيده شدن ميدهد، در اين حالت به جاي جلب كردن توجه ديگران، روي آنها تمركز ميكنيد تا از آنها بياموزيد و حتي زماني كه با آن احساساتشان موافق نيستيد احساساتشان را درك كنيد.
تقويت هوش هيجاني فرآيندي است كه درون شما اتفاق ميافتد و در ابتدا با آگاهياي كه نسبت به خودتان كسب ميكنيد آغاز ميشود. شما پيش از آنكه بتوانيد ارتباط موثر، پربار و قدرتمندي با سايرين برقرار كنيد بايد قادر باشيد خودتان را درك كنيد. پرورش خودآگاهي را با كار كردن روي درك احساسات خود آغاز كنيد. نقاط ضعف خودتان را پيدا كنيد. آيا ميتوانيد نقصهاي خود را بپذيريد و در همان حال روي تقويت آنها كار كنيد؟ اگر قدرت اين را داشته باشيد كه صادقانه به خودتان بنگريد، ميتوانيد زندگيتان را دگرگون كنيد. روند خودآگاهي به خصوص در مراحل اوليه ميتواند دشوار و پراسترس باشد، اما به شما قدرت ميدهد در موقعيتهاي دشوار كسبوكار يا خارج از آن آرام بمانيد و بتوانيد اوضاع را مديريت كنيد.
پاسخگو بودن از خودانگيخته بودن ناشي ميشود. پاسخگو بودن رانه يا انگيزهاي شخصي براي رشد، كسب موفقيت و متعهد بودن به پذيرش مسئوليت خويشتن است. براي تقويت هوش هيجانيتان بايد بتوانيد اين مسئوليتپذيري خودانگيخته را در خود تقويت كنيد، چرا كه احساسات و اعمال شما از شما نشات ميگيرند. اين به معني آن است كه اگر كار اشتباهي انجام داديد، كسي را آزرديد، قُلدري كرديد يا به هر نحوي دردسري درست كرديد، مسئوليت آن را بپذيريد. پاسخگو بودن در اين موقعيتها ممكن است شما را وادار به عذرخواهي يا پذيرفتن مسئوليت عمل خطايتان كند، اما در نهايت با اين كار خود را در مسير تبديل شدن به يك انسان قويتر قرار ميدهيد.
مسير تقويت هوش هيجاني تا آخر عمر يك انسان ادامه پيدا ميكند و شما وقتي با تمرينات مشاهده و دقت، گوش دادن، گسترش خودآگاهي و پاسخگو بودن با هوش هيجانيتان ارتباط برقرار كنيد خواهيد ديد كه اين توانايي تا چه اندازه قدرتمند و حياتي است.
منبع:چطور...