تحقق اهداف شعار اصلاح الگوي مصرف به معناي واقعي، نيازمند پروسهاي بلندمدت با چتر حمايت مردم و توجه مسئولان است.
در كشوري همچون ايران كه هدر رفت انرژي در چهار بخش توليد، انتقال، توزيع و مصرف كم و بيش همچنان جاري است، ايجاد الگوي مصرف صحيح به برنامهاي بلندمدت نيازمند است، تحقق الگوي مد نظر رهبر حكيم و فرزانه انقلاب، كار يكي دو سال نيست؛ از اين رو نامگذاري سال 88 از سوي ايشان، به عنوان سال اصلاح الگوي مصرف را ميتوان نهالي خواند كه در سايه توجه و رعايت مسئولان و مردم در سالهاي آتي به ثمر مينشيند.
ايران دومين دارنده ذخاير نفت و گاز جهان، سالانه سهم زيادي از نفت و گاز توليدي را با پرداخت يارانههاي ميلياردي به مصرف داخلي ميرساند؛ بي آن كه تناسبي با رشد و توسعه كشور داشته باشد و اين يعني هدر دادن ثروتهاي خدادادي، به همين دليل بر اساس رهنمودهاي مقام معظم رهبري قرار شده است با ابلاغ سياستهاي كلي اصلاح الگوي مصرف، بر صرفه جويي در مصرف انرژي و با اعمال مجموعه اي متعادل از اقدامهاي قيمتي و غيرقيمتي به منظور كاهش مستمر شاخص شدت انرژي كشور به حداقل دو سوم رقم كنوني تا پايان برنامه پنجم توسعه و به حداقل يك دوم رقم كنوني تا پايان برنامه ششم برسد.
نمي توان به راحتي از كنار اين گزارش صندوق بينالمللي پول كه «ايران دومين كشور جهان از نظر پرداخت يارانه انرژي با رقم 37 ميليارد دلار است، زيرا مصرف سرانه انرژي در اين كشور، براي هر نفر بيش از پنج برابر مصرف سرانه اندونزي و دو برابر كشور چين با يك ميليارد و 300 ميليون نفر جمعيت است» گذشت. پيش بيني مي شود در سال 2012 مصرف گاز ايران به 277 ميليارد متر مكعب برسد.
پرداخت بيش از 134 هزار ميليارد ريال يارانه گاز به مشتركان
با اين روند مصرف، در آينده ايران به مصرفكنندهاي بزرگ تبديل ميشود و فشار بر دولت افزايش مييابد. براي مثال، سال گذشته دولت بيش از 134 هزار ميليارد ريال يارانه گاز به مشتركان بخش خانگي اختصاص داده و اين تنها بخشي از 90 هزار ميليارد تومان يارانه اي است كه دولت هر سال در اختيار مشتركان قرار مي دهد.
هم اكنون در ايران حدود 5/11 ميليون واحد مسكوني وجود دارد كه براي گرم كردن هر مترمربع آن 310 كيلووات ساعت انرژي مصرف ميشود؛ با اعمال الگوهاي صحيح مصرف، اين رقم به 150 كيلووات ساعت ميرسد و سالانه حدود 5/18 ميليارد مترمكعب در مصرف گاز صرفهجويي ميشود. اين تنها سهم بخش خانگي با اصلاح الگوي مصرف گاز در كشور است.
بر اساس مصوبه هيئت وزيران، سالانه ميبايست 80 ميليون مترمربع ساختمان در كشور ساخته شود كه طي 10 سال و در صورت اجراي مقررات مبحث 19 سالانه 80 ميليارد مترمكعب صرفهجويي گاز صورت خواهد گرفت.
متاسفانه هماكنون شهرداريها اجراي مقررات مبحث 19 را از الزامات دريافت پايان كار ساختمانها نميدانند؛ در حالي كه اروپاييها بعد از افزايش قيمت نفت در دسامبر 1973 در طول كمتر از 10 سال، استفاده از عايقهاي حرارتي را اجباري، استفاده از شوفاژ در طول روز را ممنوع و قيمت فرآوردههاي نفتي را به شدت افزايش دادند تا مردم فرهنگ مصرف بهينه را نه از روي تفنن و بر اساس شناخت و درك خود از موضوع كه از سر اضطرار و فشارهاي اقتصادي ناشي از آزادسازي قيمتها رعايت كنند.
اجراي الگوهاي صحيح مصرف كاهش 30 درصد مصرف گاز را به همراه دارد
به گفته دكتر سيد مسعود ميركاظمي، وزير نفت، با اجراي الگوهاي صحيح مصرف در تمام بخش هاي كشور، حداقل مي توان 30 درصد مصرف گاز را پايين آورد.
در شرايط كنوني مصرف سالانه نيروگاههاي كشور با راندمان متوسط 5/35 درصد به 315 ميليون بشكه معادل نفت خام رسيده كه از اين ميزان 72 درصد گاز طبيعي، هشت تا 9 دهم درصد نفت گاز و 9/18 درصد نفتكوره است.
مقايسه اين ارقام با استانداردهاي جهاني، از اختلاف چشمگير مصرف انرژي در كشور و ضرورت اصلاح آن حكايت دارد، زيرا با فرض قيمت 70 دلار براي هر بشكه نفت، از محل افزايش متوسط بازدهي نيروگاههاي كشور، سالانه 3/3 ميليارد دلار صرفهجويي ميشود كه ميتوان آن را به سرمايهگذاري براي بهينهسازي مصرف انرژي اختصاص داد.
در چند دهه گذشته در كشور ما صنايع مختلف نيز از جمله سيمان 28 درصد، آجر 118 درصد، شيشه 86 درصد، لاستيك 84 درصد و صنايع فولاد 34 درصد بيشتر از متوسط جهاني انرژي مصرف ميكنند كه همين موضوع، ضرورت اجراي برنامههاي اصلاح الگوي مصرف، همچنين تدوين مقرراتي براي اجبار صاحبان صنايع به رعايت استانداردهاي مصرف را دو چندان ميكند.
اصلاح الگوي مصرف براي تحقق ايران 1404 اجباري است نه انتخابي
طبق آمار، مصرف انرژي در ايران به ازاي هر واحد توليد ناخالص داخلي (GDP) معادل 5/2 و سه برابر مقداري است كه در كشورهاي صنعتي و در حال توسعه مصرف ميشود.
مصرف انرژي ايران در سال 2050 به بيش از دو برابر سال 2006 ميرسد و اگر روند كنوني مصرف انرژي در كشور ادامه يابد، ايران با كمبود انرژي روبهرو ميشود.
بر اساس محاسبات مراكز رسمي، در صورت ادامه روند كنوني مصرف انرژي در كشور، در سال 1404 نهتنها صادرات انرژي را در برنامه نخواهيم داشت كه به واردكننده اصلي حوزه انرژي نيز تبديل خواهيم شد.
با توجه عميق تر به اين هشدارها مي توان دريافت كه براي تحقق شعار ايراني آباد و سرآمد در سال 1404، اصلاح الگوهاي مصرف انرژي نه يك انتخاب لوكس و تزئيني كه ضرورتي اجتناب ناپذير است و بدون آن دستيابي به اهداف توسعه كشور، ناشدني خواهد بود.
ايران براي پيشرفت در همه عرصه اقتصادي بايد روند پر شتاب و ناصحيح مصرف انرژي خود را اصلاح كند، با تعيين و ابلاغ سياست هاي كلي اصلاح الگوي مصرف از سوي مقام معظم رهبري، موضوع اصلاح الگوهاي مصرف به ويژه در بخش انرژي بايد بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد و اجراي آن در عمل در سال جاري و سالهاي آينده با هوشياري و دقت بايد در برنامهريزيها مد نظر قرار گيرد و اين راهي است كه بايد رفت.
منبع :شانا