بعد ها متوجه شدم برخي آقايانِ از همين جنس كه تا آن روز براي بنده به دليل اقبال مردمي فرش قرمز پهن كرده بودند با به دست آوردن صداي ضبط شده جلسه در مقابل انتقاد و صراحت لهجه بنده كه بقاي آتي خود را درصورت انتخاب امثال بنده در داشتن كارنامه روشن كاري و جلب رضايت مردم مي ديدند نه عهد و پيمان با فلان نماينده احتمالي آينده و جلب نظر ايشان و ...به جاي تامل و فكر كردن به اصلاح رويه غلط خود با همدستي برخي از نمايندگان و مسئولين نظارتي خود را مساوي دولت (هرچند نقد صحيح و منطقي كه موجب تقويت دولت باشد نه تنها اشكال ندارد بلكه روا هم هست) سپس نظام قلمداد نموده و اقدام به مستند سازي و ارسال مدارك به مراكز تصميم گير نموده اند تا بنده را ضد نظام و انقلاب و كسي كه اكنون رويه اش را عوض كرده معرفي نمايند و دنبال اين كار نيز رفتند و الان كه همه چيز تمام شده ابايي از گفتن اقدامات و كارهايشان هم ندارند،گرچه گذشت زمان همه چيز را عيان و روشن خواهد نمود و آن روز خيلي دير و دور نيست.
با وجود هياهو و تبليغات گسترده چنين نمايندگاني در انتخابات اخير و كوبيدن بر طبل خالي عملكردشان اغلبِ اينها كه به كمك و مساعدت دور و بري هاي خود نيز چشم دوخته بودند. حتي با وجود خالي شدن ميدان از رقبا در رقابت با خود هم شكست خوردند و نتوانستند به مجلس دوازدهم راه يابند!؟
اكنون همان افراد مسئول آويزان ، منفعل و نگران در به در دنبال راه و چاره براي بقاي خود هستند ، در صورتي كه اگر از اول حرفه اي عمل مي كردند و كار و وظيفه خود را مطابق مر قانون عمل نموده و به نحو احسن در خدمت مردم بودند ، الان چه نيازي به اين در و آن در زدن داشتند، چرا كه اين كشور تا دلت بخواهد نياز به مسئولين متخصص، متعهد و با تقوا دارد تا آدم ظاهربين كوته بين خود بين.
اكنون آزمون سختي پيش روي مجلس بعدي قرار دارد و بايد ديد تا دو هفته ديگر كه مجلس شوراي اسلامي دوره دوازدهم را رسما آغاز خواهد نمود آيا در دوباره بر همان پاشنه خواهد چرخيد يا نه؟