تأثیرات این روند:
-
کاهش توانایی درک دیدگاههای مخالف: افراد در این شرایط، کمتر قادر خواهند بود به عقاید کسانی که متفاوت فکر میکنند پاسخی منطقی بدهند، زیرا توانایی آنان در همدلی و فهم جهانبینیهای مختلف کاهش مییابد.
-
نادیدهگرفتن مخالفتها: مخالفتها با دیدگاه خود را بهطور ناخودآگاه یا آگاهانه کنار میگذارند و اهمیت آنها را پایین میآورند. این موضوع میتواند منجر به بستهشدن ذهن در برابر آموختن از دیگران شود.
-
تحقیر مخالفان: افراد در این شرایط بهطور معمول تمایل بیشتری پیدا میکنند که مخالفان خود را نادان، ناآگاه یا حتی فاقد صلاحیت اخلاقی قلمداد کنند. در فضای قطبیشده، مخالفان به جای اینکه حامل دیدگاهی متفاوت در نظر گرفته شوند، بهعنوان تهدیدی جدی دیده میشوند.
سایر پیامدهای قطبیشدن:
- تقویت نفرت و بیاعتمادی: این پدیده اغلب باعث میشود افراد با گذشت زمان، نهتنها از دیدگاههای سیاسی مخالف، بلکه از افرادی که حامی آن دیدگاهها هستند متنفر شوند.
- فروپاشی گفتگوهای سازنده: وقتی گفتگوها بر اساس همدلی و درک متقابل پیش نرود، امکان یافتن راهحلهای مشترک برای مشکلات اجتماعی کاهش پیدا میکند.
- شکلگیری حبابهای اطلاعاتی: افراد تنها در دایرهای از اخبار و روایاتی باقی میمانند که به باورهای پیشینشان مشروعیت میبخشند.
راهحلهای مقابله با این پدیده:
- ارتباط با دیگران خارج از دایرهی فکری خود: صحبت کردن با افرادی که دیدگاههای متفاوت دارند، میتواند به افراد کمک کند باورهای خود را مورد بازنگری قرار دهند و به درک بهتری از شرایط برسند. این موضوع نیازمند شجاعت برای خروج از حبابهای فکری و اطلاعاتی است.
- مصرف آگاهانهی اخبار و اطلاعات: دنبالکردن منابع خبری متنوع و بررسی دیدگاههای مختلف میتواند از قطبیشدن جلوگیری کند.
- تمرین همدلی و گوشدادن فعال: تلاش برای درک دیدگاههای دیگران به جای قضاوت سریع میتواند فضای گفتوگوها را بهبود بخشد.
- تقویت فکر انتقادی: تحلیل و بررسی شواهد و پذیرش اینکه هر فرد ممکن است در بخشی از باورهای خود دچار خطا باشد.
قطبیشدن گروهی یکی از بزرگترین تهدیدات برای همبستگی اجتماعی است. یادگیری چگونگی همزیستی با تفکر متفاوت، گامی حیاتی در جهت رسیدن به جامعهای سالم و متکثر است.
|