این موضوع کم کم دارد به یک فرهنگ سازمانی تبدیل می شود که در واقع دارد دروغ ، ریا و ظاهر سازی را رواج می دهد و طوری شده که اگر کسی ولو به ظاهر هم که شده تمایل به شخص و جریان پیروز را نداشته باشد انگار که حق حیات ندارد و علی رغم همه تجارب و شایستگی هایش بعدا فقط درحالی که حقوق می گیرد بدون آنکه نقش سازنده ای داشته باشد از دور نظاره گری نماید!؟
تاثیر گذاری این قبیل افراد در جامعه به چه میزان هست بماند! سئوال اساسی اینجاست که این افراد فرصت طلب چه میزان صلاحیت و مقبولیت در سازمان خود دارند که بر رای نامزد مورد نظر تاثیر مثبت گذارند ، چه بسا که حضور آنها در این ستاد ها افراد صاحب رای را از اطراف از آن نامزد که شاید اصلح هم باشه فراری می دهد
در حالی که رای نامزدها از توده های گوناگون و طبقات مختلف مردم جامعه شکل می گیرد حضور بی خاصیت و مصنوعی برخی افراد در ستادها به نام فلان کارگروه و کمیته و .... برای مصادره به مطلوب و حفظ مناصب فعلی و یا بدست آوردن مناصب جدید و یا بالاتر در آینده به صرف نقش بازی کردنشان را ظلم به مردم ، شایسته سالاری در کشور و حتی آن نامزد مورد نظر می دانم، چرا که اگر یک نگاه مختصری در طول ادورا مختلف به سیستم اداری کشور داشته باشیم مصداق های روشنی از چنین افرادی را می بینیم که یک شبه به صرف فعالیت هایی از این جنس و توصیه صاحب منصب شده اند و چه خسارت های جبران ناپذیری که به سازمان ، شرکت ، بنگاه و اداره خود نزده اند؟!
باید به کسی رای داد که به جای دسته ، باند ، جناح و دور و بری های فاقد تخصص خود، به علم ، اندیشه، تخصص، توانایی، صلاحیت های عمومی ،علمی ،فنی و سلامت نفس افراد بدون آنکه تفتیش کنند به چه کسی رای داده است ، بها دهد،زیرا همه کارکنان یک سازمان کارمندان دولت هستند و از دولت حقوق می گیرند و باید برمبنای قرارداد استخدامی خود در خدمت دولت باشند چه آنکه به شخص پیروز رای داده باشند یا نه
به امید آن روز که به غیر از پست های سیاسی که البته آنجا هم افراد صاحب صلاحیت باید احراز و منصوب شوند ، در جذب ، گزینش ، انتصاب و ارتقاء افراد صلاحیت های حرفه ای به معنی واقعی در نظام اداری کشور جایگزین دیگر رویه های سلیقه گرایی مرسوم کشور گردد، ان شاء الله.
|