یکی از اصول اساسی اقتصاددانان این است که منابع کمیاب می باشند . این بدان معناست که هرگاه ما تصمیم به استفاده از یک منبع می گیریم، در واقع ما از فرصت استفاده کردن از آن منبع در جایی دیگر و به شکلی دیگر، چشم پوشی کرده ایم . این موضوع به کرات در زندگی روزمرة ما قابل مشاهده است، جایی که ما دائماً در حال تصمیم گیری هستیم که با درآمد و زمان محدود خودمان چه کاری انجام دهیم . آیا باید به سینما برویم و یا برای امتحان هفتة آینده خود مطالعه کنیم ؟ آیا باید به شهرالف سفر کنیم یا یک ماشین بخریم ؟ آیا باید ادامة تحصیل بدهیم یا بلافاصله بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه وارد بازار کار شویم ؟ در هر کدام از این موارد، در واقع هر انتخاب فرصت انجام دادن کار دیگر را از ما می گیرد .
اگر یک فرد و یا یک بنگاه، از میان چندین انتخاب متفاوت یکی را برگزیند ، هزینه فرصت این فرد یا بنگاه، معادل است با هزینه مرتبط با بهترین انتخاب ممکن از بین سایر انتخابهای باقی مانده که از آن صرف نظر شدهاست . البته بیشتر اوقات در اقتصاد هزینه فرصت در پروژههای اقتصادی مطرح میگردد و هدف اصلی از طرح آن نیز بررسی تخصیص بهینه منابع موجود است. مفهوم هزینه فرصت نقش مهمی را در تضمین اینکه منابع کمیاب به صورت کارا مورد استفاده قرار گرفتهاند یا نه، بازی میکند . بنابراین محدود به هزینههای پولی و یا مالی نمیشود و هر چیزی که دارای ارزش باشد و از آن صرف نظر شده باشد، می تواند به عنوان هزینه فرصت تلقی شود . از آن جمله می توان به هزینه واقعی محصول صرف نظر شده، زمان و یا لذت از دست رفته اشاره کرد .
به این مثال توجه کنید ،اگر از زمینی 30 تن گندم به دست میآید و از همان زمین 40 تن جو حاصل میشود، نسبت قیمت گندم به جو میبایستی 4 به 3 باشد. هرگاه در عمل این نسبت وجود نداشته باشد (یعنی نسبت قیمت 4 به 3 نباشد) هزینه فرصت به وجود میآید و در این حالت تصمیمگیری و انتخاب بین کشت جو یا کشت گندم، خود منشا هزینه خواهد بود: هزینه تصمیم. بدین گونه ارزشآفرینی تصمیمگیری مدیریتی پدیدار میگردد.
مزیتهای رقابتی نیز نمودی دیگر از این مفهوم است. اگر قیمت گندم در بازار دو برار جو باشد گندمکار میتواند 75 درصد محصول خود را با تمامی محصول جوکار (با سطح زیر کشت مساوی) معاوضه نماید و 25 درصد باقیمانده، مزیت رقابتی حاصل از تصمیم (انتخاب کشت گندم) خواهد بود.
فرض کنید شما تصمیم میگیرید برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه شوید . در این صورت فرض کنید که هزینههای شما اعم از هزینه رفت و آمد و خرید کتابها و ... معادل با ۱،۴۰۰،۰۰۰ تومان باشد . آیا هزینه فرصت رفتن شما به دانشگاه همین مقدار خواهد بود ؟ مسلماً اینطور نیست . شما همچنین باید هزینه فرصتِ مدت زمانی را که صرف مطالعه کردن و رفتن به کلاس درس کرده اید، در نظر بگیرید . تصور کنید که اگر شما زمان خود را به جای ادامه تحصیل، صرف یک کار تمام وقت میکردید، میتوانستید درآمدی معادل با ۱،۶۰۰،۰۰۰ تومان داشته باشید . اگر شما هزینه واقعیِ تحصیل و درآمدی که از آن صرف نظر کرده اید را جمع کنید ( یعنی ۳،۰۰۰،۰۰۰ تومان )، این مقدار با هزینه فرصت تحصیل شما در دانشگاه معادل خواهد بود .
یادمان باشد که هزینه فرصت با هزینه حسابداری متفاوت است هزینه حسابداری به دست آوردن یک چیز پولی است که برای آن میپردازیم ولی هزینه فرصت چیزهائی است که میتوانستیم با آن پول به دست آوریم ولی از آن چشم پوشی میکنیم. هزینه فرصت بر انتخاب یک پروژه اثر میگذارد و انتخاب آن پروژه سبب پدید آمدن هزینه حسابداری میگردد .
*منابع مورد استفاده
:پژوهشکده باقرالعلوم
:سایت علمی دانشجویان ایران
:ویکی پدیا
|