داداشم باهزاربدبختی بامدرک لیسانس حقوق اپراتور ... شد!... اینه دیگه جناب دینی ماپارتی نداریم نه بزار بهتربگم بیکسیم،منم به هردری زدم که یه شغل ساده رانندگی نگهبانی پیش خدمتی که درسمو ادامه بدم و سربارکسی نشم نشد که نشد دانشگاه سونگون پیام نور ووو..... نشدکه نشدیانماسا یانماز یا اتکله یا پوله،بله جناب دینی متنی که براتون مینویسم ساعت 3:21دیقه هست منم تصمیم گرفتم برم اصفهان بلکه کاری پیداکنم 2شیفته اگه بتونم 3شیفته کار کنم نه ببخشید کارنه جون بکنم تابلکه بتونم تاعید پولی جمع کنم خانوادمو بخدا سپردم چون واقعا غیراون کسیوندارن اونم که.... سرتونودرد آوردم نامه رونوشتم نه اینکه برام کاری جورکنین چون میدونم واقعا کارفوق العاده مشکلیه براتون ولی بعنوان تشکر از بابام تودلتون دعام کنین توغربت حواشی ازم دور بشن بابدبختی میرم تا دوا رو زخمام بزارم نه نمک.
نمیدونم زندگیه دیگه.کاشکی همون دهه 80 بودو خوشحالی بابامو ازبرنده شدنتون توانتخابات میدیدمو توهمون دوران میموندم.جناب دینی دیوان خواجه پیشم بود تفالی برا جفتمون زدم این بود یک بیتشو مینویسم دوس داشتین بخونین: پای لنگ است و منزل بس دراز / دست ماکوتاه و خرمابرنخیل.من ندیدمتون تاحالا براهمین مثل اون چاپلوسانمیگم دوستون دارم میگم موفق باشین.شماهم برامن دعا کن.ایام بکام جناب دینی
بخش: مدیر سایت |
توسط: نزد مدیر سایت محفوظ است |
آدرس: |
پست الکترونیکی: |
تلفن: |
زمان: دوشنبه، 15 مهر 1392 |
|