صفحه اصلی     زندگی نامه     تماس با من     پیوندها  
جمعه، 31 فروردین 1403 - 11:00   
  تازه ترین اخبار:  
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 442صفحه نخست » اخبار ، یادداشت ها و مقالات برگزیدهجمعه، 29 فروردین 1393 - 14:22
به نقل از وبلاگ آراز
آخرین فرصت!
آخرین فرصت!بعد از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، وقتی ستاره بخت عباس فلاح در همان شب نخست و قبل از برآمدن آفتاب در آسمان اهر رویت شد، شاید اولین مدیری که آفتاب نزده سراغ چمدان هایش رفت علی رضایی بود و بدین سان مسیری که ریحانی چهار سال تمام در آن پای فشرده و نتیجه نگرفته بود به یکباره خود فرش قرمزی شد برای فلاح در همان سال نخست. نا گفته پیدا بود که آب فلاح و رضایی در یک جوی نخواهد رفت و رضایی رفتنی است. اینگونه بود که به زودی تبریز برای رضایی آغوش گشود و او هم نه نیاورد...
  

 رضایی رفت اما در میانه اختلاف فلاح و مدیریت ارشد دانشگاه آزاد برای انتخاب جانشین رضایی، وی همزمان هر دو دانشگاه رقیب را مدیریت کرد تا اینکه از میان این دعوا و عدم کوتاه آمدن دو طرف، آن چه قابل پیش بینی بود رخ داد. فردی ناشناخته که حتی کارت پایان خدمت هم در لای پوشه مدارکش به چشم نمی خورد، شد میراث دار رضایی و سکان دار دومین دانشگاه آزاد بزرگ استان. دانشگاهی که در چند سال پایانی دهه 80 خواب را از چشمان مدیران حوزه آموزش عالی تبریز ربوده بود و رشته های خاص دانشگاهی در مقطع ارشد را یکی پس از دیگری از چنگ تبریز و سایر قدرت های منطقه بدر می برد.

ابتدا شنیده شد که خلیلی هم ولایتی و مهره رضایی است و رئیس سابق به این راحتی ها سمبل غول بیدار شده اهر را از کف نمی دهد اما دیری نپایید که خلیلی نشان داد بیشتر به فلاح متمایل است تا رضایی. هنوز چند ماه از عمر مدیریت رئیس جدید نگذشته بود که دو جبهه علناً در مقابل هم صف آرایی کردند. به وضوح هرچه تمام تر مغضوبین رضایی شدند مقربین درگاه خلیلی و نزدیکان رضایی اما همچنان وفادار به رئیس مقیم در تبریز.

دانشگاه آزاد اهر در نگاه مردم این شهر دُر و نگینی بود برای افتخار و هر آنچه رضایی مینمود مهر تایید این نگاه را داشت چون او در عرض چند سال توانسته بود دانشگاهی کوچک و ناشناخته در شهری راکد همچون اهر را به دانشگاهی عظیم و نامی در سطح کشور تبدیل کند، اما خلیلی نیامده از بدهی ها و سوءمدیریت ها و برداشت 300 میلیونی از حساب این دانشگاه در روزهای پایانی مدیریت رضایی گفت تا فلاح هم بی درنگ این ادعا ها را تا تریبون نماز جمعه و راهپیمایی 22 بهمن پیش برده و رضایی را نه یک مدیر موفق بلکه مدیری ناکارآمد معرفی کند.

این اختلاف ها روز به روز بیشتر و مخربتر شد و اینگونه دانشگاهی که با سرعتی خیره کننده در میان دانشگاه های آزاد شمالغرب کشور سری در میان سرها درآورده و حتی طعنه به دانشگاه آزاد تبریز می زد به همین راحتی و در یک چشم بهم زدن ترمزش کشیده شد تا یکسال تمام درجا بزند.

18 اسفند سال گذشته رسولی نژاد در حالی که حکم برکناری خلیلی در جیب کتش بود وارد دانشگاه اهر شد.خبر به فلاح رسید اما گویا وی در تهران حضور داشته و بعد از فعل و انفعالاتی، منادی بالاجبار از رسولی نژاد میخواهد که فعلاً دست به جیب نشود.این حکم اما یک ماه بیشتر در جیب رسولی نژاد دوام نیاورد و فروردین به پایان نرسیده، دبیر منطقه همان حکم را در غیاب خلیلی به دستان معاون آموزش مستعفی اش قیامی سپرد.

امروز خلیلی دیگر ریس دانشگاه آزاد اهر نیست همانگونه که در یک سال گذشته نبود اما اثرات نام او سالها بر پیکره دانشگاه آزاد اهر دیده خواهد شد اثراتی که شاید وی نه خبری از آنها دارد و نه مقصر اصلی آنهاست.خلیلی اگر مدیر بود و شایستگی مدیریت دانشگاهی را هم اگر داشت خودش بهتر از همه می داند که اتاق ریاست دانشگاه اهر برای وی بزرگتر از یک زمین فوتبال بود و کسانی که در انتخاب وی دخیل بودند حتی بهتر از خود او بر این موضوع واقف بودند اما با ندانم کاری دانشگاه اهر را به ورطه رکود و پسرفت کشاندند.

امروز نادر اسدی معاون پژوهش و فناوری دانشگاه بر صندلی ریاست نشسته است و به وضوح موقعیت موافقان و مخالفان ریاست قبلی در دانشگاه آزاد اهر کاملاً برعکس شده است. آن دسته از مقربین درگاه خلیلی که عزت نفسشان برقرار است در کنجی به نظاره ایستاده و به فردا امیدوارند اما آن دسته که عزت نفسی در وجودشان موجود نیست به قول عوام دستمالشان را برای رئیس جدید نیز خیس کرده اند. مغضوبین خلیلی هم که قطعاً در این روزها دست بالا را دارند.

و اما جان کلام بعد از همه این گفته ها این که؛

تک تک تصمیمات اسدی چه بعنوان رئیس و چه بعنوان سرپرست در روزهای آینده برای دانشگاه اهر حیاتی است.یک سال گذشته و ایضاً اشتباهات چندسال اخیر نباید در دانشگاه آزاد اهر تکرار شود.اسدی اگر جوان است و سابقه ریاست ندارد اما دو مزیت بزرگ نسبت به سلف خود خلیلی دارد؛ نخست اینکه او چند سال در همین دانشگاه معاون بوده و با جو و شرایط حاکم بر آن آشناست و دوم اینکه تجربه خلیلی در پیش روی اوست. اسدی حتی اگر یک روز دیگر رئیس این دانشگاه باشد عذرش در تکرار اشتباهات گذشته به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.ایجاد باند و گروه و جبهه بندی های کودکانه و جزیره ای اداره کردن دانشگاه،دسته بندی کارکنان به خودی و غیرخودی. عدم تحمل نظر مخالف، تاثیر پذیری بیش از حد از محافل و چهره های خاص، اینها و بسیاری موارد ناگفتنی دیگر که اسدی به خوبی از آنها آگاهی دارد افیون مدیریت دانشگاه آزاد اهر است. استفاده از نیروهای ناکارآمدی که صرفاً به جهت نزدیکی به این و آن و با معاملات پشت پرده در دانشگاه اهر پست های مهم گرفته و کارنامه ناموفقی از خود برجای گذارده اند اشتباه مهلکی است که مدیریت دانشگاه باید از آن دوری کند. مشکل اساسی تر اما، کاهش تعداد دانشجویان و کاهش ویژه ورودی برخی از رشته ها است که مشخصاً راه حل مقابله با این مشکل، کسب مجوز رشته های ویژه و پرطرفدار است که اهر تا یکی دو سال پیش در این زمینه کارنامه درخشانی داشت.رشته هایی همچون داروسازی می توانند سال ها این دانشگاه را بیمه کنند، اما متاسفانه در یک سال گذشته وضعیت اهر در کسب مجوز رشته های خاص اسفناک بوده است و کاملاً روشن است که دانشگاه اهر برای بازگشت به ریل اصلی کارمشکلی پیش روی دارد.

یکی دیگر از مشکلات اساسی دانشگاه آزاد اهر ناخالصی و نامتجانس بودن برخی از نیروها و کارکنان آن، با بدنه آکادمیک این مجموعه است.دانشگاه اهر بی شک مجموعه ای معتبر و نامی است اما با تمام احترامی که برای همه کارکنان این دانشگاه قائلم، گروه های مختلفی از این کارکنان در حد این نام و این اعتبار نیستند و حتی برخی از ایشان شایستگی قدم زدن در محوطه این دانشگاه را هم ندارند چه رسد به یدک کشیدن عنوان کارمندی دانشگاه! این افراد که اکثراً با سفارش و توصیه و بعضاً حتی با دستور، خود را به این دانشگاه تحمیل کرده اند افیون بعدی مدیریت این دانشگاهند. این افراد در مواجه با رضایی و خلیلی و اسدی یک رو دارند و آن دو رویی است چون دوام و قرارشان بر این مدار استوار است.اگر در زمان رضایی خبرچین بودند، برای خلیلی هم سینه چاک کرده اند و قطعاً امروز خود را سرباز اسدی می دانند. در ظاهر شاید این رویه، غیر قابل اجتناب به نظر آید چرا که هر فردی برای حفظ جایگاه خود مجبور به پیروی از رئیس جدید است اما در این مورد، نوع پیروی و اثرات این پیروی بر کل مجموعه دانشگاه اهمیت اساسی دارد.اگر این پیروی در راستای منافع بلند مدت دانشگاه و در مسیر انجام وظایف قانونی باشد صد البته که این پیروی و دستور پذیری، مقبول و ضروری است و هر کارمند و زیرمجموعه ای به غیر از این عمل کند به خطا رفته است. اما اگر این پیروی و وفاداری به رئیس شامل حوزه هایی چون زیرآب زنی،خبرچینی،شایعه پراکنی، لاپوشانی سوء مدیریت ها و باندبازی و عدم توجه به منافع دانشگاه شود، همچون روز روشن است که این فرمان پذیری و وفاداری جز خیانت به دانشگاه تعریف دیگری ندارد.

متاسفانه جو امروز حاکم بر فضای دانشگاه اهر، آن جوی نیست که از یک محیط آکادمیک انتظار می رود و در این فضا کار اسدی دشوارتر از هر زمانی است.ایجاد موازنه میان دو گروه رقیب در این دانشگاه و کاهش اثرات مخرب حاصل از درگیری این دو گروه مهارتی می خواهد که اسدی باید این مهارت را داشته باشد که در غیر اینصورت دقیقاً قدم در مسیر خلیلی خواهد گذارد.

بی شک افرادی از داخل دانشگاه و چهره های قدرتمندی از خارج این مجموعه نوع نگاهشان به این دانشگاه مشابه نگاه صیاد به صید است و برنامه و طرحشان برای سمپات های خود بعد از فتح میدان جز تقسیم غنائم چیز دیگری نیست و در این شرایط مسئولین و دلسوزان واقعی این دانشگاه اگر می خواهند دانشگاهشان به روزهای اوج خود بازگردد باید دست این افراد را از دانشگاه کوتاه کرده و خدای ناکرده خود نیز وارد بازی این افراد نشوند.

دانشگاه آزاد اهر مسئول و کارمندِ دلسوز و متخصص کم ندارد اما متاسفانه این افراد در حاشیه مانده و نظارگری بیش نیستند. اسدی و یا هرکس دیگری که در آینده رئیس این دانشگاه خواهد بود باید با به کارگیری این نیروها، و استفاده از دانش و ایده های ایشان دانشگاه اهر را از رکود فعلی خارج کند در غیر اینصورت روزهای خوشی در انتظار این دانشگاه نیست و این آخرین فرصت است.

   
  

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
 
 
 
::  صفحه اصلی ::  تماس با ما ::  پیوندها ::  نسخه موبایل ::  RSS ::  نسخه تلکس
کلیه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است
info@dini-v.com
پشتیبانی توسط: خبرافزار