در آستانه سال سوم دوره هشتم مجلس شورای اسلامی هستیم .انگار همین دیروز بود که تب انتخابات حسابی داغ شده بود برای اینجانب که در دوره هفتم عمدتا به دلیل عملکرد اجرایی ام مورد اقبال مردم اهر و هریس واقع شده بودم ، زمستان 86 با آن سرمای کم نظیرش روزهای سختی شده بود،همه بضاعت من در مقابل محبت و اعتماد مردم تعهد،صداقت و احساس مسئولیتم بود ،این همان نقطه ای بود که برخی می خواستند مرابه عنوان فردی دروغگو،فریبکار و کم کار ... نشان دهند و البته بروز برخی اتفاقات قهری ، ایجاد حاشیه های داغ تر از متن توسط بعضی ها تا حدودی موجب سر در گمی و انحراف افکار عمومی می شد که در ادامه بحث اشاره می گردد.
اینجانب پیشتر نیز گفته ام که درشرایط فعلی تصمیمی برای ورود به انتخابات دوره بعدی مجلس را ندارم و ترجیح می دهم به جای پرداختن به مسائل انتخابات همچنان در مسئولیت های اجرایی خدمت کنم .خداوند بر دل ها آگاه است و پیدا و پنهان همه بر او آشکار، هدف از ارائه این مطالب از طرف بنده نه قصد تخریب و تضعیف فرد و یا جریانی خاص و نه مظلوم نمایی و خودنمایی است،بلکه هدف اطلاع رسانی وتحلیل در یک فضای آرام و عاری از احساسات، نه برای اعتبار بخشیدن به خود ، بلکه نشان دادن ارزش ،اهمیت،قداست و جایگاه مجلس ، نقش و مبنا و معیار تصمیماتمان در انتخاب نماینده مجلس است ، که مع الاسف درکارزارهای انتخاباتی در برخی موارد مورد آسیب جدی قرار می گیرد.
اگر ما دریک انتخابات از طرف مردم انتخاب و مورد قبول اکثریت واقع می شویم همان طوری که انتظار داریم بقیه رقبا و گروه ها به رای و نظر مردم احترام قائل شوند و پایبند قانون باشند درست در نقطه مقابل آن نیز اگر در انتخابات دیگری بنا به هر دلیلی مورد پذیرش اکثریت قرار نگرفتیم آنجا نیز باید به خواست و اراده مردم احترام بگذاریم و پایبندی خود را در عمل به قانون به اثبات رسانیم چون مردم همان مردمند ولی نظرشان را نسبت به ما تغییر داده اند،موضوعی که متاسفانه ازطرف برخی در انتخابات اخیر ، کشور را با مشکل مواجه ساخت.
پس از اینکه انتخابات در حوزه اهر و هریس به دور دوم کشیده شد و بنده از ادامه رقابت ها باز ماندم برای احترام به رای اکثریت در پیامی ضمن تشکر از حضور مردم درصحنه انتخابات و دعوت از آنان به ویژه طرفداران انتخاباتی به وحدت و همگرایی، پاسخ به بعضی از موارد را به فرصت های آینده موکول نمودم درتاریخ دهم اردیبهشت 1387 در نطق قبل از دستور خود باز مراتب تشکر و قدردانی خود را اعلام نموده و در عین حال نکاتی را در خصوص شیوه انتخابات متذکر شدم .چون اگر حضور مردم در انتخابات دوره هفتم و انتخاب اینجانب شایسته تقدیر بود ،حضور مردم در انتخابات دوره هشتم و انتخاب شخص دیگر نیز به همان میزان شایسته تشکر و قدردانی بود.
و اما در ادامه بحث مروری بر انتخابات هشتم ، به فضای انتخابات آن زمان و تعدادی از ایرادات و اشکالاتی که برخی از رقبا از بنده می گرفتند می پردازم تا معلوم شود چقدر از مطالب،می تواند مربوط به عملکرد یک نماینده مجلس و در راستای وظایف نمایندگی آن باشد.
زمستان 86متفاوت از سال های قبل بود درست در آستانه انتخابات سرمای شدیدی تقریبا درسرتاسر کشور حکمفرما بود و گاز مناطقی از کشور و از جمله شهر اهر قطع شده بود، بماند که دراین ارتباط حرف فراوان است ! اما برای بنده که از نقطه شروع تا اتمام طرح گازرسانی، مدیریت منطقه را به عهده داشتم روزهای سختی بود اگر مردم در دوره هفتم به دلیل صداقت و موفقیت در عملکرد اجرایی ام مرا انتخاب کرده بودند اینجا فرصت خوبی گیر برخی افتاده بود ، نخست این مطلب را به مردم تلقین می کردند که قطعی گاز اهر به ویژه حاشیه های شهر به دلیل ناکارآمدی مدیریت 4 سال پیش است و با ایجاد شک و تردید در مردم چنینن وانمود می نمودند که انتخابشان از اول نادرست بوده ، سپس شروع به تخریب و زیر سوال بردن عملکرد دوره مجلس می نمودند و با انواع و اقسام ترفندهای غیر اخلاقی از جمله جعل و چاپ عکسی از بنده به نقل از خبر8:30 دقیقه و به تاریخ جمعه 19 بهمن86، اینجانب را کم حرف ترین و کم کار ترین نماینده مجلس معرفی می نمودند.
در صورتی که در ارتباط با گاز مصرفی مشترکین در راستای اهداف برنامه چهارم توسعه ، حاصل دو سال تلاش اینجانب در سال های 84 و 85 در مجلس منجر به تصویب پیشنهاد اینجانب درصحن علنی مجلس درخصوص الگوی مصرف گاز درمناطق سردسیر شد و تحت عنوان «در تعیین الگوی مصرف برق و گاز طبیعی ویژگیهای آب و هوایی مناطق گرمسیر و سردسیر کشور باید لحاظ شود» به بند «ب» تبصره 6 قانون بودجه 86 الحاق گردید که تاثیر آن نه برای یک منطقه و شهر بلکه برای کل مناطق سرد سیر کشور بود.
پر واضح است که قطعی گاز در آن مقطع یک مشکل سرتاسری به ویژه در استان های شمال و شمال غرب بود و شهر اهر از این قاعده مستثنی نبود لذا این مسئله نمی توانست ارتباطی به عملکرد قبلی بنده داشته باشد اما موضوعی که جای تامل دارد ! اینست که ملاحظه میگردد، چگونه در مواقع بحران افراد فرصت طلب برای رسیدن به خواسته های خود به چه شیوه های غیر منطقی دست می زنند و اینجاست که برای مردم در یک بازه زمانی محدود و درست در زمانی که مشکلی بر مشکلات اجتماعی آنها اضافه گردیده و شعار های رنگارنگ در ارتباط با حل آنها از طرف کاندیداها داده می شود قدرت تصمیم گیری و تشخیص مرز بین واقعیت ها و شایعات سخت تر می گردد به عنوان مثال وقتی در طول یک هفته در یک اقدام هماهنگ در ده ها سخنرانی کسی را به نقل از پربیننده ترین شبکه خبری سیما در روز جمعه ای که اصلا خبر 20:30 پخش نمی شود به عنوان کم کارترین نماینده مجلس معرفی کنند!!؟ و فرصت دفاع از خود نداشته باشد چه انتظاری می توان از مردم داشت؟
اما حواشی انتخابات هشتم تنها به این دو موضوع ختم نمی شد برخی اتهاماتی را متوجه اینجانب می کردند که ساحت قلم از ذکر آنها دراین مقال نه در مورد من بلکه هر انسان دیگری شرمگین است.
اگر کسی به دلیل عدم توانایی و یا بنا به هر دلیلی از مسئولیتی جابجا شده بود و یا تصدی مدیریت سازمان یا اداره ای را در ذهن خود داشت و چون به آن مسئولیت نرسیده بود تصورش این بود که نماینده فرصت خدمتگزاری را از وی گرفته و آمده بود حقوق ملت را باز پس بگیرد.
عده ای همه مشکلات منطقه را در با هم بودن حوزه انتخابیه اهر و هریس عنوان می نمودند و اینجانب را مانع تحقق آن معرفی می کردنددر حالیکه طبق قانون تغییرحوزه های انتخابیه و افزایش تعداد نمایندگان مجلس با ارائه لایحه از طرف دولت در این دوره در مجلس بررسی و در صورت تصویب در دوره نهم اجرا خواهد شد.
عده ای شهرک صنعتی در دست احداث اهر را موجبات آلایندگی منطقه و برخی احداث نیروگاه هریس در آن شهرستان را سرطان زا اعلام می کردند و البته هر طرح و پروژای که در حال اجرا و پی گیری بود اما و اگرها و منفی بافی های مختص خود را داشت ، درست در نقطه مقابل این مطالب ، از نبود صنعت و اشتغال انتقاد و اینجانب را مسئول تمام ناکامی ها معرفی می کردند و البته برای چهار سال آینده ده ها طرح و پروژه عمرانی و صنعتی رنگانگ را جزو برنامه های خود برمی شمردندکه هیات دولتی از انجام آنها عاجز می نمود چه برسد به نماینده مجلس که ابزار اجرایی در اختیار ندارد ، گرچه برخی مسئولین ذیربط نیز از ناسزا گویی بی نصیب نبودند اما من شده بودم عامل همه بدبختی های منطقه ، مرغ همسایه غاز بود اما اگر من حتی غازی را آورده بودم برخی حاضر نبودند نصف مرغی حسابش بکنند!!
همه دریافتی ام در دوره مجلس صرف بدهی ها ، هزینه های دفتر و کمک به ... شده بود ، گرچه ممکن است باور این مطلب برای خیلی ها سخت باشد اما هرچه بود همین بود ، ماشینی که به نام همسرم بود، فروختیم و... جمعا 15 میلیون تومان شد تا صرف هزینه های انتخابات بشود اما شایعات زیاد بود ده ها کارخانه را از ساوه تا ارومیه و حتی ارمنستان به نام من ثبت می نمودند اگر در جایی یا منطقه ای کارخانه ای احداث شده بود به رخ کشیده می شد و چنین وانمود می کردند که نماینده ما در مجلس وقتش را به نماینده فلان منطقه فروخته و در عوض سهم ما را به آن منطقه داده اند من که از تامین مالی چند خودرو برای امورات ستاد خود عاجز مانده بودم و نمی خواستم از کسی نیز قرض بگیرم باید پاسخگوی سیل اتهاماتی از این قبیل می شدم.
موارد فوق و نمونه های زیادی از این قبیل از حاشیه های انتخابات هشتم در حوزه اهر و هریس بود که ملاحظه می شود ، منطق و معیارمعینی برای ارزیابی عملکرد یک نفر نمی تواند باشد ،البته ذکر این مطالب و بیان گوشه هایی از اتفاقات آن زمان به هیچ وجه زیر سوال بردن کلیت انتخابات و حضور آگاهانه و پرشور مردم و انتخاب آنها نیست و نمی تواند باشد و به معنی این نیست که اینجانب هیچگونه اشکال ،ضعف و نقصی نداشتم و عدم انتخاب بنده صرفا به دلیل برخی از این حاشیه ها بوده و یا کسی با زور و تهدید جایگاه قبلی مرا غصب کرده است.
بازغرض از بیان این مطالب این نیست که بگوییم ایهالناس چون ما انتخاب نشده ایم پس حق کشی شده و انتخاب دیگران باطل است بلکه در روند برگزاری یک انتخابات رسمی و قانونی درمیان برنامه ها و شعار های انتخاباتی سایر کاندیداها برنامه های بنده مورد پذیرش اکثریت رای دهندگان واقع نگردیده است و در دو مرحله اکثریت آرا از آن شخص دیگری شده است که در عین حال تفاوت های زیادی در مبانی فکری ، گرایش ها و سلایق با هم داریم و در اینجا فرصت را مغتنم شمرده و برای ایشان از خداوند منان آرزوی خدمتگزاری بیشتر مسئلت نموده و توفیق عمل به وعده های انتخاباتی اش را خواستارم.
اما آیا این پایان ماجرا است! و اگر نیست که به اعتقاد بنده نیست چه باید کرد،شکی نیست که مجلس در نظام جمهوری اسلامی ایران از جایگاه والایی بر خور دار است اما آیا اگر انتظار توسعه و پیشرفت منطقه ای را بدون آنکه برنامه و استراتژی معینی بری یک افق چند ساله داشته باشیم صرفا به نماینده آن منطقه که خود گم شده ای در این حلقه مفقوده باشد ، معطوف نماییم آیا تکلیف از مردم و بقیه دستگاه های مسئول ساقط می گردد!
اگر انتظار داریم شهر و منطقه ای آباد و پیشرفته داشته باشیم باید همه افراد جامعه از هر قشر و گروهی در این راستا قدم بردارند و اگر قانون برنامه توسعه و سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران مورد وفاق ما هست که هست باید بستر ، انگیزه و وفاق همگانی را درسطح منطقه ای به عنوان جزئی از کل در راستای تحقق این اهداف ایجاد نماییم.
مادامی که توسعه برنامه محوری را در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی در سر لوحه کار خود قرار ندهیم و جایگاه خود را در مسیر توسعه ملی تعریف و بازشناسی نکنیم معیارهای واقعی رشد و تعالی منطقه برای ما قابل درک نخواهد بود و اغلب تصمیماتمان تابعی از احساسات خواهد بود.
هر چه قدر میزان اطلاعات و آگاهی ما نسبت به امکانات ،توانمندی های منطقه عمیق تر و از شرح وظایف و میزان تاثیر گذاری هریک ازنهاد ها و سازمان های مسئول مانند مجلس در سرنوشتمان بیشتر باشد به یقین تصمیماتمان در مقاطع حساس برای واگذاری اموری مانند وکالت مردم در مجلس شورای اسلامی به افراد ، صرفنظر از سایر فاکتور های تصمیم گیری بر مبنای برنامه محوری آنها پیش می رود .
از اینرو زمانی موفق به ارزیابی واقعی منتخبین خود خواهیم شد که عملکرد آنها را در راستای وظایف اصلی شان و به دور از التهابات اجتماعی و فضاهای احساسی بسنجیم ،واقعیت ها را ببینیم، از تهمت ،افترا ،سطحی نگری و خیال پردازی بپرهیزیم ،همانطوریکه بنده نابغه دهر نبودم به یقین نماینده فعلی نیز نیست ، سئوال ، باز خواست ،ارزیابی و نظارت و نمره دادن حق طبیعی مردم است، از این حق خود به درستی استفاده کنیم.
|