چرا برنامه ریزی استراتژیک؟
علاوه بر رضایت ناشی از به عهده گرفتن مسئولیتِ آیندهی سازمان، دستکم ۵ دلیل جذاب برای استفاده از برنامه ریزی استراتژیک وجود دارد:
- با ارائهی اطلاعات و پیشبینیهای مربوط به آینده فرصت تأثیرگذاری بر آن را فراهم میکند، یا وضعیت انفعالی را به وضعیتی پویا تبدیل میکند.
- اطلاعات بهتری دربارهی نیازها و امکانات مرتبط با محیط و مسائل موجود فراهم میکند.
- به تعریف مأموریت کلی سازمان و تمرکز بر تحقق اهداف کمک میکند.
- مسیر حرکت، ماندگاری و روش رهبری و مدیریت منابع انسانی سازمات را تائید میکند.
- افراد را در جای درست قرار میدهد و معیارهایی برای تعیین میزان پاسخگو بودن افراد، برنامهها و منابع اختصاصیافته تعریف میکند.
۵ خروجی برنامه ریزی استراتژیک
هدف اصلی برنامه ریزی استراتژیک تهیهی یک برنامهی قابل اجراست. در مسیر رسیدن به این هدف، موارد زیر خلق، ارزیابی و پالایش میشوند:
- روندها و مسائل پیرامونی: عواملی هستند که سازمان و روش انجام کارها را تحت تأثیر قرار میدهند. مسائل داخلی شامل کارکنان، خدمات، مهارتها، منابع و نیازها، و مسائل خارجی شامل تهدیدها و فرصتها هستند. کمیتهی برنامه ریزی استراتژیک ، محیط پیرامونی را بررسی و مجموعهای از دادههای محیطی را گردآوری میکند. مسائل مهمی را که اثر قابل توجهی بر مدیریت و برنامهریزی دارند، مسائل کلان مینامند.
- ارزیابی نیازها: اطلاعاتی دربارهی مشتریان و بنگاهها و مؤسسات مشابه فراهم میکند. نیازها و انتظارات اولویتبندی شده که خروجی این ارزیابی است، بنیانی حیاتی برای تعیین اهداف هستند.
- شرح ماموریت: دلایل اساسی وجود و هستی سازمان را مشخص و دامنهی فعالیت را تعیین میکند.
- اهداف کلی: توصیف گستردهی نتایجی است که سازمان با توجه به نیازها و مشکلات مربوط، برای دستیابی به آنها تلاش میکند.
- راهبردها (استراتژیها): اقدامات و دستورات مشخص و قابل اندازهگیریای که برای دستیابی به اهداف مقر�'ر شده، تعریف میشوند. راهبردها همراه با خلق و پیگیری دستورات کار و نیز تغییر یا حذف آنها، تکامل پیدا میکنند.
شرح ماموریت، اهداف کلی و راهبردها بدنهی طرح و برنامه را تشکیل میدهند. مسائل و نتایج حاصل از ارزیابی نیازها، ورودی برنامه و فرضیات اولیهی یک طرح و برنامهی واقعگرا و امکانپذیر هستند.
منبع:چطور
|