چند سال پیش در ستون طنز دو هفته نامه گویا چاپ اهر چنین نوشته بود : اگر تهران حق تبریز را می خورد ، تبریز حق اهر را می خورد ، اهر حق هوراند را می خورد و لابد هوراند هم حق آق براز را می خورد .طنز فوق این نکته را به ذهن خطور می نمود که اگر همه امکانات و خدمات صرفا در مرکز و مراکز استانها و شهرهای بزرگ ایجاد شود به نقاط دور دست چیزی نمی رسد و می شود مصداق همین مثل .
امروز بعد از ظهر یک نیمروز کاری در شهرستان هوراند بودم و سفری به آق براز داشتم که اکنون به عنوان مرکز بخش چهار دانگه محسوب می شود.شاید هیچ وقت فکر نکرده بودم که روزی این طنز در آق براز به کارم بیاید . هنگام سخنرانی در جمع اهالی با اشاره به این مطلب در مقدمه صحبت گفتم ؛ اگر روزی چنین تصوراتی در اذهان بود و در قالب طنز و...بیان می شد ،
اگرچه ممکن است هنوز برخی از کاستی ها هم وجود داشته باشد ، باید دانست امروز با تلاش و کوشش مردم و مسئولین و ایجاد خدمات زیربنایی و امکانات نوین بسیاری از این فاصله ها بر داشته شده و امروز آق براز از آن روز هاست.
خدا را هزاران مرتبه شکر.
نظرات کاربران:3 نظر (فعال: 3 ، در صف انتشار: 0، غیر قابل انتشار: 0)
مرتب سازی بر حسب
(
قدیمیترین | جدیدترین | بیشترین امتیاز | کمترین امتیاز | بیشترین پاسخ | کمترین پاسخ)
خدا قوت از اینکه به روستای ما هم رفتید ..اعتقادم براین است که حضور مدیران ارشد در مناطق محروم فارغ از برکاتی که دارد موجب باز شناسی مجدد از توانمندیها وکاستی ها میشود ..بنده سعادت حضور در جمع صمیمی جنابعالی با اهالی آق براز را نداشتم ولی بیان زیبای محرومیت ها و ارتباط صمیمی شما را از زبان اهالی شنیدم . یقین دارم اهالی قدرشناس افتتاح نعمت گاز در روستایشان هستند .به نوبه خود از حضور جنابعالی و تمامی مسوولینی که زحمت راه سخت را به جان خریدند وموجب شادی دل این اهالی شدند صمیمانه سپاسگزاری میکنم. خدا قوت
چند سال پیش در ستون طنز دو هفته نامه گویا چاپ اهر چنین نوشته بود : اگر تهران حق تبریز را می خورد ، تبریز حق اهر را می خورد ، اهر حق هوراند را می خورد و لابد هوراند هم حق آق براز را می خورد .