صفحه اصلی     زندگی نامه     تماس با من     پیوندها  
پنجشنبه، 30 فروردین 1403 - 14:54   
  تازه ترین اخبار:  
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 649صفحه نخست » اخبار ، یادداشت ها و مقالات برگزیدهیکشنبه، 13 اردیبهشت 1394 - 19:19
معایب طرح استانی‌شدن انتخابات + راه حل
نمایندگان مجلس، کلیات طرح استانی‌شدن انتخابات مجلس را به تصویب رساندند؛ طرحی که بررسی جزئیات آن به کمیسیون شوراها واگذار و از ابتدا با مخالفت دولت روبرو شده است. در این نوشتار سعی بر آن است با تاملی در نوع نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، معایب طرح استانی‌شدن انتخابات مجلس بررسی و پیشنهادهایی برای افزایش کیفیت نظام انتخابات مجلس ارائه شود. نظام سیاسی ایران بر اساس معیار توزیع قدرت بین قوای سه‌گانه، نظامی شبه‌پارلمانی و شبه‌ریاستی است. این نظام به این دلیل که راس قوه مجریه توسط مجلس انتخاب و برکنار نمی‌شود نظامی پارلمانی (مانند انگلیس) محسوب نمی‌شود. همچنین به این دلیل که قوه مجریه اختیار تام در نصب وزرای خویش ندارد، نظامی ریاستی (مانند آمریکا) محسوب نمی‌شود، بلکه در جایی بین این دو قرار دارد؛ به عبارتی در نظام سیاسی ایران دو قوه مجریه و مقننه در انتخاباتی مجزا، انتخاب می‌شوند و طول دوره مسئولیت‌شان به اراده دیگری بستگی ندارد.
  

از این جهت برای ایجاد نظام انتخاباتی با کیفیت برای مجلس ایران ناگزیر باید به نوع نظام سیاسی و آینده نظام حزبی کشور نیز توجه کرد. علاوه بر این لازم است به میزان تمرکز قدرت در نظام سیاسی ایران نیز توجه شود؛ زیرا این نظام مبتنی بر نوعی نظام تک‌ساخت پیچیده است و ویژگی آن تمرکز قدرت در مرکز و سلسه‌مراتبی بودن جریان قدرت از مرکز به مناطق است؛ هرچند برگزاری انتخابات شوراها میزان تمرکز قدرت را کاهش داده، اما استانی شدن انتخابات مجلس می‌تواند از مشارکت مردم محلی و حوزه‌های انتخابیه بکاهد.

برای تشکیل مجلسی که بتواند کیفیت لازم را برای تاثیرگذاری بر امور تقنینی و نظارتی داشته باشد باید نظام انتخاباتی را به گونه‌ای طراحی کرد که به تشکیل و نهادینه‌شدن احزاب قدرتمند کمک کند و در عین حال میزان مشارکت مردم در انتخابات را افزایش دهد. اما کلیات طرح استانی‌شدن انتخابات مجلس دارای معایب جدی است که نمی‌تواند این مهم را تضمین نماید:

-این طرح در ابتدایی‌ترین تحلیل به افزایش هزینه‌های انتخاباتی منجر می‌شود؛ زیرا وسعت حوزه انتخابیه مخاطب یک نامزد را از یک یا دو شهرستان به یک استان افزایش می‌دهد.

-این طرح به تاثیرگذاری نهادهای قدرتمند و چهره‌های شاخص هر استان در نتیجه انتخابات منجر می شود و از مشارکت مردم می‌کاهد؛ زیرا مردم حوزه‌های کم جمعیت، زمانی که رای خود را واجد اثرگذاری لازم در کل استان نبینند، از مشارکت سیاسی کناره‌گیری می‌کنند.

-این طرح احتمال انتخاب آگاهانه را به شدت کاهش می‌دهد؛ زیرا مردم فرصت و انگیزه لازم را برای بررسی همه نامزدهای یک استان که احتمالاً شمار آنها در برخی استان‌ها به 150 نفر می‌رسد، ندارند، در نتیجه شاهد کپی کردن اسامی لیست‌ها (در مواردی در انتخابات شوراها در شهرهای بزرگ شاهد بوده‌ایم) در روز انتخابات خواهیم بود.

-در این طرح گفته شده نمایندگان یک حوزه باید به نامزد حوزه‌های یک استان نیز رای بدهند. اگر نماینده یک شهر را وکیل مردم یک شهر در مجلس در نظر بگیریم، سوال این است که آیا مردم دیگر شهرها می‌توانند برای مردم یک شهر، وکیل انتخاب کنند؟

-این طرح امکان نظارت نامزدها بر انتخابات مجلس در حوزه‌های یک استان را کاهش می‌دهد و سلامت انتخابات را با مشکل روبرو می‌سازد.

-این طرح هزینه و زمان برگزاری انتخابات و اعلام نتایج را افزایش می‌دهد.

-این طرح امکان نماینده داشتن را از مناطق کم‌برخوردار یک استان می‌گیرد و احتمال انتخاب نامزدهای حوزه مرکزی هر استان را افزایش می‌دهد؛ به ویژه در استان‌هایی که مرکز به لحاظ جمعیتی فاصله زیادی با شهرستان‌ها دارد.

-فرایند برگزاری انتخابات میان‌دوره‌ای در این طرح مبهم است و از نتایج آن می‌تواند برگزاری میان‌دوره‌ای انتخابات در همه استان‌های کشور باشد.

با توجه به معایب فوق به نظر می‌رسد این طرح نمی‌تواند کیفیت نظام انتخابات مجلس را افزایش دهد.

نکته اساسی این است که تنظیم این نظام نیازمند مطالعات جدی در حوزه حقوق اساسی و جامعه‌شناسی سیاسی است. با ایجاد قواعد مناسب انتخاباتی می‌توان نظام حزبی و رفتار انتخاباتی یک جامعه سیاسی را جهت‌دهی کرد؛ به این ترتیب که با ایجاد نظام انتخاباتی مبتنی بر «اکثریت مطلق» می‌توان به سمت نظام دوحزبی حرکت کرد؛ زیرا نظام انتخاباتی مبتی بر «اکثریت نسبی» به نظام چندحزبی منجر شده و در نتیجه احتمال تشکیل دولت‌های ائتلافی و کم‌ثبات را افزایش می‌دهد.

هرچند ثبات نظام چندحزبی و دولت ائتلافی بیش از آنکه به نظام انتخاباتی مرتبط باشد، در فرهنگ سیاسی و روحیه مشارکت سیاسی در یک جامعه ریشه دارد؛ از این رو پیشنهاد می‌شود برای کاهش پراکندگی و عدم همکاری نیروهای سیاسی در انتخابات مجلس و حرکت به سمت تشکیل احزاب، بهتر است نظام انتخابات مجلس «در همین چارچوب فعلی اما مبتنی بر اکثریت مطلق» ادامه یابد. در نظام اکثریت مطلق، «کسب 50 درصد به اضافه یک رای» از مجموع آرای ماخوذه هر حوزه انتخابیه، این چشم‌انداز را پیش روی کاندیدا قرار می‌دهد که جز از طریق ائتلاف و همکاری سیاسی نمی‌توان به مجلس راه یافت، در نتیجه تاثیرگذاری آرای قومی و طایفه‌ای در نتیجه انتخابات کاهش و زمینه برای تجمیع نیروهای سیاسی در قالب رفتار مدنی و حزبی افزایش می‌یابد.

اما نظام مبتنی بر اکثریت نسبی یعنی 25 درصد یا یک چهارم آرای ماخوذه به نامزدهای انتخابات این نوید را می‌دهد که با بسیج آرای قومی می‌توانند شانس خود را برای ورود به مجلس امتحان کنند؛ در نتیجه تعداد کاندیدای هر حوزه افزایش یافته و همکاری حزبی کمرنگ می‌شود.

در مجموع با توجه به معایب طرح استانی‌شدن انتخابات و همچنین پیامدهای منفی نظام مبتنی بر اکثریت نسبی در انتخابات مجلس، پیشنهاد می‌شود انتخابات مجلس شورای اسلامی در قالب حوزه‌های انتخابیه فعلی اما مبتنی بر اکثریت مطلق برگزار شود. تحقق این پیشنهاد البته نیازمند کار کارشناسی دقیق است و باید تاثیر چنین پیشنهادی را بر هزینه انتخابات، میزان مشارکت مردم، رفتار حزبی مردم و نامزدها و میزان تمرکز قدرت در نظام سیاسی مورد بررسی قرار داد.

دکتر یحیی کمالی - استادیار دانشگاه شهید باهنر کرمان

منبع:تابناک به نقل ازایسنا

 


در این رابطه بیشتر بخوانید: h

   
  

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
 
 
 
::  صفحه اصلی ::  تماس با ما ::  پیوندها ::  نسخه موبایل ::  RSS ::  نسخه تلکس
کلیه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است
info@dini-v.com
پشتیبانی توسط: خبرافزار