صفحه اصلی     زندگی نامه     تماس با من     پیوندها  
چهارشنبه، 5 اردیبهشت 1403 - 17:08   
  تازه ترین اخبار:  
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 785صفحه نخست » یادداشت ها و نوشته های مدیر سایتسه شنبه، 22 فروردین 1396 - 23:15
قهر شغال و منفعت باغبان!!
شغالی بود که هر روز به باغ پیرمرد مهربانی می رفت و یک شکم سیر میوه می خورد. پیرمرد هم از آنجائی که او را مخلوق خدا می دانست، مزاحمش نمی شد. اما کم کم خوشی به دل شغال زد و هر بار که به باغ می رفت یک شکم میوه می خورد و چند بغل میوه را هم زیر دست و پا لِه می کرد. یک روز، پیر مرد جلوی او را گرفت و گفت: فلانی، هر چه میوه خواستی بخور، ولی دیگر آنها را زیر دست و پا له نکن! کفر نعمت درست نیست. شغال در پاسخ به او گفت: یک بار دیگر مرا نصیحت کنی قهر می کنم و دیگر به باغت نمی آیم! پیر مرد گفت: قهرت به نفع من هست ولی کسی به تو جا و مکان نمیدهد، نرو
  



شغال گوش نکرد رفت ولی هر باغی رفت او را در حد کشت کتک زدند و بیرون انداختند، با این وجود تصمصم گرفت دیگر به باغ او نیاید. چند روز به همین منوال گذشت و با گرسنگی و رنج ضربی که از دیگر باغبانان دیده بود، چاره‌ای ندید که سراغ پیرمرد مهربان برود و از او عذرخواهی کند.

پیرمرد به او گفت: نگفتم نرو قهر تو باعث منفعت من است. می توانی باز هم سراغ میوه‌های من بیائی مشروط به اینکه فقط به خوردن میوه ها کفایت کنی و کار دیگری نکرده و نعمت‌ خدا را لگد مال نکنی!
حکایت مذکور مناسب حال کسانی است که حضورشان در جائی تحت هر عنوان تنها موجب زحمت دیگران بوده و با این وجود به سبب این حضورشان بر سر آنها منت می گذارند و طلبکار هم می شوند!!

معضلی که این روزها در دور و برمان از آن زیاد می بینیم.
 


   
  

نظرات کاربران: 1 نظر (فعال: 1 ، در صف انتشار: 0، غیر قابل انتشار: 0)
مرتب سازی بر حسب ( قدیمیترین | جدیدترین | بیشترین امتیاز | کمترین امتیاز | بیشترین پاسخ | کمترین پاسخ)
ناشناس
| 1396/1/24 - 11:04 |     0     0     |
باسلام واحترام جدا که اموزنده بود,مخصوصا اخرش که این روزها احساس خودشیفتگی بیداد میکنه


نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
 
 
 
::  صفحه اصلی ::  تماس با ما ::  پیوندها ::  نسخه موبایل ::  RSS ::  نسخه تلکس
کلیه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است
info@dini-v.com
پشتیبانی توسط: خبرافزار